طه دليمي،از بعثيهاي ناصبي در يكي از شبكههاي وهابي حاضر شد و ادعاهايي را مطرح كرد؛ از جمله اين كه بر اساس سياق آيه تطهير مصداق «أهل البيت» تنها زنان رسول خدا صلي الله عليه وآله است.
همچنين با اين شبكه تماس گرفته شد كه متأسفانه پاسخ ندادند…
برنامه : كلمه طيبه
تاريخ : 09 / 06 / 91
مجري :
بسم الله الرحمن الرحيم
اللهم عجل لوليك الفرج
خدمت شما بينندگان عزيز شبكه جهاني ولايت عرض سلام و ادب و احترام دارم . با پنجاه و يكمين برنامه از برنامه هاي كلمه طيبه با دو تن از اساتيد بزرگوار در خدمت شما عزيزان هستيم . اميدواريم در اين برنامه هم مفيد باشيم .
روال برنامه ي ما اين طور است كه كليپ هايي را از شبكه هاي وهابي پخش مي كرديم و اساتيد شبكه پاسخ آن ها را ميدادند . اما نكته اي كه در اين كليپ ها وجود دارد اين است كه قبلا اكثر كارشناسان آن ها فارس زبان بودند . اما در اين اواخر كارشناسان عرب مي آورند . از جمله آن كارشناسان دكتر طه دليمي است .
ما امروز از استاد ابوالقاسمي در اين خصوص سؤال مي كنيم كه اولا اين شخص چه كسي است و اصلا چه اتفاقي رخ داد كه اين شبكه ابتدا از كارشناسان فارسي زبان استفاده مي كردند و الان از كارشناسان عرب زبان استفاده ميكنند . آيا كارشناسان فارس زبان آن ها تمام شده يا اين كه مسأله ي ديگري در اين بين وجود دارد ؟
استاد ابوالقاسمي :
فكر مي كنم كارشناسان فارسي زبان از پس ما بر نيامدند ، خودشان را پشت سر كارشناسان عرب زبان پنهان كردند . ولي متأسفانه كسي را آوردند كه وقت هاي مرده شبكه وصال و شبكه صفا را به او مي دهند . يعني يكي از افرادي است كه برنامه هاي بسيار ضعيفي در آن شبكه ها دارد و آبروريزي هاي زيادي در اينترنت و در تماس هاي تلفني اش داشته و شخصي بسيار تندرو است كه ان شاء الله در مورد ايشان صحبت مي كنيم .
جناب استاد يزداني شب گذشته بارها با اين شبكه مذكور تماس گرفتند ؛ اما متأسفانه وصل نشد . اگر امكان دارد كليپ شماره 132 را پخش كنيد .
كليپ (1) :
تماس تلفني حجت الاسلام و المسلمين يزداني با شبكه كلمه :
بسم الله الرحمن الرحيم
من سيد محمد يزداني از شبكه جهاني ولايت هستم . الان بنده حدود پنجاه دقيقه است كه با شبكه شما براي مناظره با دكتر جديدي كه دعوت كرديد ، تماس ميگيرم . اما متأسفانه تلفني كه شما در آن جا ثبت كرديد ، به هيچ عنوان نمي گرفت و من مجبور شدم از اين خط با شما تماس بگيرم . بنده زنگ زدم كه رسما شبكه كلمه را به صورت مستقيم و شبكه به شبكه ،دعوت به مناظره با شبكه ولايت كنم . همين الان هم بنده رسما از ايشان دعوت مي كنم كه فردا شب منتظر اين كارشناس يا هر كارشناس ديگري از دمشقيه يا حيدري ، هستيم و ان شاء الله با آن ها مناظره مي كنيم .
واقعا جاي تأسف است كه شما شبكه اي كه خود را شبكه جهاني هم مي نامد ، يك شماره تلفن دروغين مي گذارد كه ما هر چه يك سره با آن تماس مي گيريم ، متأسفانه وصل نمي شود . به اپراتور هم كه وصل مي كنيم يك سره زنگ مي خورد ؛ اما وصل نمي شود و اين نهايت پستي شما مردم را مي رساند . من منتظر هستم كه يك بار هم كه شده گوشي ما را برداريد .اگر برنداريد باز هم تماس ميگيرم . اما در هر صورت ما فردا شب در شبكه ولايت منتظر اين كارشناس شما هستيم تا مناظره كنيم. اگر راست مي گوييد و اگر مرد هستيد ، بياييد و شبكه به شبكه با هم مناظره كنيد . نه اين كه شما در شبكه ي خودتان فقط تلفن دروغي و تقلبي بگذاريد و اصلا به تماسي پاسخ ندهيد .
به هر حال باز هم تأكيد مي كنم كه من سيد محمد يزداني از شبكه جهاني ولايت هستم . البته اين بار سوم است كه بنده در صندوق هاي مختلف پيام مي گذارم كه آماده مناظره هستم . ان شاء الله ما فردا شب در شبكه ولايت منتظر شما هستيم .
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
استاد ابوالقاسمي :
بنده اگر باشم و آقاي يزداني لطف مي كنند كه با شبكه هاي تماس مي گيرند . اما آن ها جواب نمي دهند . يا آن شماره ها دروغي است يا اين كه از كد 0251 مي ترسند و زماني كه اين كد را مي بينند ، اصلا وصل نمي كنند . با تلفن همراه هم كه نمي توانيم تماس بگيريم ؛ چون اگر تماس يا صدا قطع شود ، مي گويند تقصير خودتان بوده . به همين دليل بايد با تلفن ثابت تماس بگيريم . هر وقت هم كه تماس مي گيريم آن ها ما را وصل نمي كنند .
البته وقتي استاد يزداني با اين شبكه تماس گرفتند و اين پيغام ها را گذاشتند ، آقاي هاشمي در شبكه اشان گفت : الان كه آخر وقت است پيغام گذاشتند كه مي خواهند با ما مناظره كنند . ان شاء الله فردا شب به شما وقت مي دهيم .
ما لازم نداريم كه شما به ما وقت دهيد . ما خودمان از اين شبكه تماس ميگيريم و زنده با شما بحث خواهيم كرد تا ببينيم كه چه كسي مرد ميدان است .
اما در مورد اين كارشناس عرب زبان ، گفتيم كه از كارشناسان بسيار ضعيف شبكه هاي وهابي هستند كه بيشتر به قصه گويي معروف است يعني بيشتر در شبكه شان افسانه سرايي مي كنند . لذا بيننده هم ندارند . عجيب است كه چطور اين شخص را آوردند . جالب اين جا بود كه وقتي اين آقا را در شبكه كلمه آوردند ،گفتند : هر كس مي خواهد با ايشان بحث كند ، بايد قرآن را درست بخواند و ما يك امتحان قرآن از او مي گيريم . اگر امكان دارد كليپ 128 را پخش كنيد .
كليپ (2) :
هاشمي ، مجري وهابي شبكه وهابي كلمه :
مثل اين كه اتاق فرمان مي گويد شخص ديگري باز هم از خط جامعه روحانيت تماس گرفته و سوره عاديات را نتوانسته بخواند . اتاق فرمان ! من تمنا مي كنم در تلاوت سخت نگيريد . اينطور نشود كه آقايان احساس كنند ما كنكور سخت تعجيلي گذاشتيم . لطفا سوره ها و آيات ساده را انتخاب كنيد به نحويي كه نه كسي بيايد و به عنوان نماينده جامعه روحانيت وارد شود و بخواهد مطالبي ارائه دهد كه قصدش اهانتي به يك جامعه باشد و نه اين كه هر كسي كه خواست وارد شود .
به هر صورت اين را من باب اين گذاشتيم كه براي ما ثابت شود يك شخص روحاني است . پس لطفا آيات و سوره ها را ساده انتخاب كنيد .
حال آيه اي ساده براي امتحان آقاي الدليمي :فتربصوا انا معكم متربصون .
فتربصوا انا متربصون !!!!!
استاد ابوالقاسمي :
اين ها هر چه كارشناس مي آوردند ، نميتوانند قرآن بخوانند . دمشقيه را كه آوردند ، در همان برنامه اول چندين غلط قرآني پشت سر هم خواند كه ما پخش كرديم كه تا دو سه ماه ايشان فراري بود و اصلا به شبكه نيامد . البته چون يادي از آقاي دمشقيه شد ، ذكر خيري از ايشان هم داشته باشيم . يكي از علماي اهل سنت ، آقاي ابوعبد الله سلفي ، وقتي اهانت آقاي دمشقيه به حضرت زهرا (سلام الله عليها ) و اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) را ديدند ، گفته : من يك كليپ از فحشاي آقاي دمشقيه با رديعي كه او هم از وهابيون هست ،دارم كه اگر از اين اهانتش به حضرت علي (عليه السلام) وحضرت زهرا (ُسلام الله عليها) توبه نكند ، اين كليپ را پخش خواهم كرد .
يعني كار به جايي رسيده كه هم كيشش مي گويد من فيلم فحشا از تو دارم كه اگر از اين اهانت توبه نكني ، آن را پخش مي كنم . واي به روزي كه بگندد نمك !!! كارشناسانشان همه از اين قبيل هستند .
ما سؤال مي كنيم آقاي هاشمي ! زماني كه آقاي عمر بن خطاب را به عنوان خليفه انتخاب كردند ، از او امتحان قرآن گرفتند كه هشت سال زور زد تا يك سوره بقره را حفظ كرد و بعد هم يك شتر قرباني كرد ؟ اين چه حرفي است ؟؟
بعد هم مي گويد : يكي از آقايان روحاني تماس گرفته و نتوانسته سوره عاديات را بخواند . جالب است كه شما اقرار كرديد روحانيون شيعه ما با شما تماس مي گيرند . اما ما براي شما بيست خط تماس قرار داديم ؛ ولي يك نفر از شما جرأت تماس با ما را ندارند . اگر مرد هستيد ، با ما تماس بگيريد ، ما كه ترس نداريم .
در مورد شخصيت واقعي ايشان ، چون ملاك ايمان و كفر محبت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) است . ببينم اين آقا محبت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) را دارند يا ندارند ؟
كليپ (3) :
دليمي ـ كارشناس وهابي :
گفتي خليفه اول ! اصلا تو را چه به خليفه اول ! ….. يعني چه خليفه اول ! در مقابل بزرگان امت ادب داشته باش .
گفتيد : بلد نيستيد با امور به صورت درست بر خورد كنيد . يا تاريخ اهل بيت را نمي دانيد !
براي چه از اهل بيت اهل اسبت (با تمسخر ) سخن مي گويي ؟
استاد ابوالقاسمي :
كساني كه با لهجه عراقي آشنا باشند ، متوجه مي شوند كه اين جمله چه معنايي دارد ؟ مسخره كردن لفظ اهل بيت !!!
يك شيعه با او تماس مي گيرد و مي گويد : خليفه اول ! مي گويد : تو اهانت مي كني و بايد بگويي جناب خليفه اول رضي الله عنه ! به تو چه ربطي دارد كه در مورد خليفه صحبت كني .
اما وقتي به لفظ اهل بيت مي رسد ، اهل اسبت !! مي گويد . به همين سادگي !! طبيعي است كه در شبكه ناصبي ها بايد ناصبي ها را بياورند . همين يك كليپ نفاق اين شخص را ثابت مي كند . اصلا احتياجي نيست كه با اين شخص ناصبي بحث كنيم . يك منافق را در شبكه اشان آوردند . در مورد چه چيزي با اين ها بحث كنيم . چنين اشخاصي مثل آقاي كالي كلابي كه ما كليپش را ساختيم و نسبش پخش شد و همه او را شناختند . آقاي كلهر كه فايل صوتي اش در اينترنت پخش شده . آقاي دمشقيه با آن وضعيت فحشا و آن اهانت به حضرت زهرا (سلام الله عليها) و اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) و اين شخص كه ناصبي و دشمن اهل بيت (عليهم السلام) است . براي همه مشخص است كه اين شبكه ، چه شبكه اي است !
جالب اين جا است كه يك بعثي تند و تيز و از دشمن ترين افراد بر ضد شيعيان و بر ضد ايران است كه حتي ايشان در صفحه فيسبوكش مي نويسد : به مناسبت روز پيروزي عظيم بر ايران ، سايت القادسيه كه مدتي فعال نبود ،فعال خواهد شد .
تاريخ 8 / 8 / 1988 روز قطعنامه بود ، 8/ 8/ 2012 مي گويد : آن روز ، روز پيروزي ما بر ايران بود . اين قدر اين شخص دشمن ايران بود كه نامش را روز القادسيه ، روز كشتار ايراني ها ، گذاشته .چنين شخصي با چنين اخلاق و عقيده اي مشخص است چه وضعيتي دارد .
اين هايي كه در شبكه كلمه خيلي مراعات مي كردند و مي گفتند : ما اهل مدارا با شيعه هستيم و آن ها را تكفير نمي كنيم ، علنا شخصي را آوردند كه بارها قسم خورده مذهب شيعه ،مذهب كفر است . كليپ 130 را پخش كنيد تا بينندگان عزيز ببينند.
كليپ (4) :
دليمي ـ كارشناس ناصبي شبكه وهابي :
گفتي بعثي كافر ! تو بر چه اساس بعثي ها را تكفير مي كني ؟
مگر طبق خواسته شما است ؟ يعني شما مي خواهيد مسلمانان را همان طور كه دوست داريد تكفير كنيد ؟ بعثي كافر است ؟ من از بعثي ها عذر مي خواهم كه مي گويم بعثي نيستم . براي چه ؟ زيرا هيچ كس براي ما بهتر از بعثي ها نبوده است.
هذا اصل كفري اخواني ! ايها الشيعه ! دينكم مؤسس علي الكفر . ان اصل دين شيعه ، كفر ! اقول بكل صراحة . هو عقل يدل علي دين …. فدينكم ايها الشيعه اقسم بالله انه دين كفري مؤسس علي كفر !!!
هاشمي ، مجري وهابي :
اين كه قرآن را به عنوان اصل مذهب ، به آن استناد نكنيد ، اين يك اعتقاد كفري است . اصول ديني كه از اسلام گرفته نشود ، اين اصول دين اسلام نيست و بنا بر كفر است . عقلي كه با دين كاري نداشته باشد ، مي گويد : قسم مي خورم به الله كه اين فكر هيچ ارتباطي با اسلام و قرآن ندارد و يك فكر اسلامي نيست .
حيدري ، كارشناس وهابي شبكه وهابي :
شما عالم اهل سنت در ايران ، از من حكم تكفير شنيديد ؟ به نظر ما جايز نيست !!!
استاد ابوالقاسمي :
آقاي حيدري مي گويد : از نظر ما تكفير جايز نيست . اما اين آقا را آوردند كه ميگويد : قسم به خدا ! دين شيعه دين كفر است . وضعيت اين اشخاص مشخص است كه چه انسان هايي هستند . باطنشان را كم كم به همه شيعيان نشان ميدهند . ما خيلي خوشحال هستيم كه اين انسان هاي نادان و بي سواد و جاهل را مي آورند كه به همين سادگي سه بار قسم ميخورد كه دين شيعه ، دين كفر و شرك است .
جالب است كه شخصي به ايشان مي گويد تو بعثي كافر هستي . چون پدر ايشان از طرفداران سر سخت بعثي ها بوده و فعال رسمي بعثي ها بوده . در مورد خانواده ايشان صحبتي نمي كنيم . اگر كسي بخواهد مي تواند در اينترنت جستجو كند . ايشان مي گويد : بعثي ها را كافر مي داني ؟ به چه عنوان بعثي ها را كافر مي داني ؟ دليل داري ؟ اما وقتي به شيعه مي رسد ، قسم مي خورد به خدا كه شيعه ها كافر هستند . بهتر از بعثي كسي براي ما نيامده ، اما شيعه كافر و دشمن صحابي است و بايد او را كشت.
اگر در مورد صدام و بعثي ها صحبت كنيم ،در سايت آقاي بن باز ، كلمه صدام را جستجو مي زنيم . نتيجه جستجو اين است : از بن باز سؤال كردند : آيا جايز است كه حاكم عراق را لعن كنيم ؟
جواب مي دهد : كافر است ؛ حتي اگر بگويد لا اله الا الله ؛ اگر چه كه نماز بخواند و روزه بگيرد . مدامي كه از مبادي كفر آميز حزب بعث دست برندارد .
اي انسان هدايت شده ! بن باز مي گويد : بعثي ها كافر هستند . اما شما مي گوييد : بهتر از بعثي ها نيامده . كسي كه بن باز او را تكفير ميكند ، شما چقدر خبيث و بيچاره هستيد . بعد مي گويد : بهتر از بعثي ها براي ما نيامده . بله ، جناياتي كه بعثي ها بر اهل سنت و شيعه كردند ، همه مي دانند و هيچ كس به آن ها شك ندارد . به خاطر جنايت هايي كه بر سر كردهاي اهل سنت آوردند ، صدام و حزب بعث را محكوم كردند نه به خاطر جنايت هايي كه بر سر شيعه آورد .
البته ايشان يك مقدار گيج هستند ، كليپ 131 را كه ببينيد ، متوجه مي شويد .
كليپ (5) :
دليمي ـ كارشناس ناصبي شبكه وهابي :
آن ها سخناني مي گويند كه خودشان هم نمي فهمند . زيرا فرهنگ آن ها ، فرهنگ بسيار عقب افتاده است . سپس خداوند متعال مي گويد : همان طور كه شما اشاره كرديد ، مي گويد : شاعران از گمراهان تبعيت مي كنند . ما به ادله و حقيقت استدلال ميكنيم و او براي ما شعر مي آورد . آيا نديده اي كه آنان در هر وادي سرگردانند و آنانند كه چيز هايي ميگويند كه انجام نمي دهند .
مي خواهيم از شما شعري در مورد عيد بشنويم .
والله ، ممكن است كه خنده ات بگيرد . اگر راستش را بخواهيد من هم شعر مي نويسم و هم در وادي شعر سرگردانم هم از شعر مي نويسم . زيرا من وقتي در وادي شعر وارد مي شوم ، گم مي شوم . 4 يا 5 ساعت پاي شعر مي نشينم و جز براي نماز بلند نمي شوم و بعد از آن فكر مي كنم كه عمر خود را هدر كرده ام . عالم شعر ، عالم عجيب و غريب است و من 5 ديوان شعر گفته ام .
استاد ابوالقاسمي :
از يك طرف وقتي شيعه شعر مي خواند ، آن هم شعرهايي كه در قديم گفته شده و آبروي ناصبي ها را برده اند ، اين كه ما مثل ابن زياد نيستيم كه مادرمان حرامزاده باشد ….
شيعه اي اين شعر را خواند و حسابي عصباني شد و گفت : ابن زياد صحابي بوده !!! گفت : اين ها به شعر استدلال مي كنند در صورتي كه خداوند مي فرمايد : والشعراء يتبعون الغاوون . اما در برنامه بعدي مي گويد : من شاعر هستم و 5 ديوان شعر گفتم . ما شعرهاي ايشان را نياورديم ؛ چون هر كس شعرهاي ايشان را مي شنيد ، مي خنديد . يعني واقعا بايد به جاي شعر ، مر بگوييم . يك شخص عجيب و غريب كه مي خواهد خود را مطرح كند . نه تخصص در بحث شيعه و سني دارد ، نه عقيده ي ثابتي دارد . به قول معروف تا قافيه به تنگ آيد ، آقاي دليمي را مي آورند . قصد ما از مطرح كردن اين مطالب اين بود كه بگوييم چنين افرادي را به شبكه خود مي آورند . اگر فردا روزي يك عرب ناصبي را از سر كوچه پيدا كردند و آوردند ، ما چيزي نمي گوييم .
اگر آقاي دمشقيه يا آقاي عرعور جرأت كردند و آمدند ، در شبكه ما براي مناظره باز است و تلفن هاي ما هميشه زنگ مي خورند و ما پاسخگو هستيم .
مجري :
استاد يزداني مطلب جالبي را قبل از برنامه بيان كردند كه اين ها كارشناس عرب زبان مي آورند تا كساني كه زبان عربي را نمي دانند ، هر چيزي كه مجري خواست ترجمه كنند .
كليپ بعدي را مي بينيم و پاسخ آن را از زبان استاد يزداني مي شنويم .
كليپ (6) :
دليمي ـ كارشناس ناصبي وهابي شبكه وهابي :
نحن عندنا دليل انه في ازواج النبي صلي الله عليه وسلم بدليل السياق وتكرر بكلمة ازواج النبي و النساء النبي ، قبل الآيه وهي ليست آية … قبل الآية وقبل هذه المقطع و بعد الآية كلام ان ازواج النبي صلي الله عليه وسلم . هل عند الشيعة دليل من القرآن علي انّ اهل البيت هنا علي واولاده ؟ نحن عندنا دليل من القرآن . ان اهل البيت هنا ازواج النبي صلي الله عليه وسلم من القرآن لي هو سياق والناس الموجود قبل جزء الآية و بعده . كل الخطاب لازواج النبي صلي الله عليه وسلم فمالذي حشر علي واولاده هنا يعني هذا ليس كلام العاقل ولا الكلام هذا كلام المجنون ….
هاشمي ، مجري وهابي :
فرمودند : لفظ اهل بيت در اين آيات در مورد زنان پيامبر است و زنان پيامبر تكرار شده . قل لازواجكنّ نساء النبي نساء النبي .. همه دليل بر اين است كه اين ها زنان پيامبر هستند . اما آقايان نصف آيه را گرفتند ، قبل ازاين نصف آيه كلا زنان پيامبر است . بعد از اين نصف آيه ، كلا زنان پيامبر است . ما يك سؤال مي پرسيم : آيا آقايان اماميه شيعه كه استناد مي كنند كه اين آيه در مورد علي و فرزندانش است ، دليلي از قرآن است كه اين حضرت علي و فرزندانش هستند ؟ آيا در قرآن خداوند جايي بيان كرده . ما داريم كه اين آيه در مورد زنان پيامبر است آن هم به لفظ صريح و بدون هيچ شك و شبهه اي محكم واضح و روشن مي گويد : نساء النبي . اما آيا دليلي در قرآن هست كه ثابت كند اين مقطع در مورد علي و فرزندانش است . چنين چيزي نيست .
اما مي گويد : اين سخن مثل سخنان انسان هاي ديوانه است . اينقدر سخن طولاني بگويد و بعد در لابه لاي صحبتش يك چيزي بي ربط بگذارد . يك چيزي بگويد كه مرتبط با ماقبل و ما بعدش نباشد . چه ارتباطي دارد به اين كه حضرت علي در لابه لاي زنان پيامبر جا بگيرد ؟ آيا دليل داريم كه بودن حضرت علي را ثابت كند ؟
مجري :
استاد يزداني ! اين كارشناس وهابي در اين جا ادعايي دارد و مي گويد : هر كسي بگويد حضرت علي (عليه السلام) از مصاديق اهل بيت است ، دقيقا اين شخص مجنون و ديوانه است . به اين علت كه امكان ندارد انسان عاقل كلام طولاني بگويد و در بين اين كلام طولاني ، كلامي بگويد كه هيچ ربطي به اول و آخر ربط نداشته باشد . در اين خصوص توضيحاتي را بيان كنيد .
استاد يزداني :
ايشان مطالب متعددي را بيان كردند كه بنده تلاش مي كنم خيلي سريع اين ها را نقد كنم تا به تماس با شبكه كلمه برسيم .
گفتند : ما از قرآن دليل داريم مبني بر اين كه زنان پيامبر (صلي الله عليه وآله) جزء آيه تطهير هستند . دليل ما هم سياق قرآن است كه قبل و بعدش گفته : يا نساء النبي ! يا نساء النبي ! بعد از آن هم همه در مورد زنان پيامبر (صلي الله عليه وآله) است و ضمائر همه مؤنث هستند . البته بحث سياق را قرار است كه حضرت آيت الله قزويني در برنامه بعدي به صورت مفصل بحث كنند . بنده به صورت خلاصه جواب اين شخص را مي دهم .
اولا ، سياق زماني حجت است كه شما نظريه آقاي عكرمه را بپذيريد . ما در مورد مصداق اهلبيت (عليهم السلام) در آيه تطهير ، چهار نظريه مهم داريم . البته نظريه هاي ديگري هم داريم .
1 . نظريه زيد بن ارقم كه مي گويد : اين آيه شامل تمام كساني كه صدقه بر آن ها حرام است ، مي شود . يعني شامل همه بني هاشم مي شود ؛ اما شامل زن هاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) نمي شود . اين نظريه يك صحابي است كه روايت آن در صحيح بخاري و مسلم آمده و در صحت سند آن مشكلي نيست .
2 . نظريه عكرمه كه مي گويد : اين آيه ،تنها و تنها شامل زن هاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي شود . اين ها روايت دارند كه عكرمه در كوچه هاي مدينه حركت مي كرد كه من با كساني اعتقاد ندارند اين آيه فقط در مورد زنان پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي شود ، مباهله مي كنم . ايشان اعتقاد دارد كه آيه تطهير فقط شامل زنان پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي شود . بعد از عكرمه ، مقاتل بن سليمان ، ابن حزم اندلسي و از جديدي ها هم عثمان الخميس اين اعتقاد را دارند .
3 . ديدگاه اهل سنت امروزي كه معتقد هستند اين آيه هم شامل زنان پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي شود و هم شامل پنج تن آل عبا . به دليل رواياتي كه دارند . ما قبلا مفصل بحث كرديم كه در قرن اول ، دوم ، سوم ، چهارم و پنجم حتي يك نفر از علماي اهل سنت و يك نفر مسلمان را پيدا نمي كنيم كه به اين مطلب اعتقاد داشته باشد . اولين كسي كه اين اعتقاد را بيان كرده ، آقاي ضحاك بن مزاحم متوفاي 111 هـ است كه ادعا كرد اين آيه هم شامل اهل بيت (عليهم السلام) مي شود و هم شامل زنان پيامبر (صلي الله عليه وآله ) مي شود . به دليل سياق قرآن كريم . قبل از او حتي يك نفر وجود ندارد . بعد از او هم علماي اهل سنت اين نظر را رد كردند تا قرن ششم و بعد از آن آقاي مرداوي و ابن جوزي و قرطبي نظريه ايشان را تقويت كردند و امروز ديدگاه عموم اهل سنت شده .
4 . ديدگاه پيامبر (صلي الله عليه وآله) ، صحابه ، تابعين و ديدگاه همه اهل بيت (عليهم السلام ) و همه شيعيان است كه اين آيه فقط و فقط شامل پنج تن آل عبا مي شود . روايات صحيح السند هم در اين باره داريم .
در جواب اين آقا مي گوييم : سياق زماني حجت است كه نظريه آقاي عكرمه را بپذيريد . نظريه آقاي عكرمه همان است كه آيه فقط و فقط شامل همسران پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي شود . اگر بگوييد هم شامل پيامبر (صلي الله عليه وآله) و همسران آن حضرت ، ديگر سياقي وجود ندارد . اگر پنج تن آل عبا (عليهم السلام) را بخواهيد وارد كنيد ، سياق معنا ندارد . چون قبل و بعدش در مورد زنان پيامبر (صلي الله عليه وآله) است . در اين صورت سياق كاملا از بين مي رود .
پس اين ها نمي توانند ديدگاه آقاي عكرمه را بپذيرند ، چون ديدگاه عكرمه اي كه خارجي و ناصبي بوده ،اشكالات متعددي دارد و در مقابل ديدگاه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) و هفتاد و دو روايت صحيح السند در كتب اهل سنت است .
جواب دوم ، اين كه سياق قرينه براي فهم آيات قرآن كريم است . يعني ما يك سري دليل و يك سري قرينه داريم . سياق ، قرينه است . قرينه زماني در قرآن كريم حجت است كه ما دليل و اصلي بر خلاف آن نداشته باشيم . وقتي ما روايات متعدد در صحيح مسلم و صحيح ترمذي ، سنن ابن ماجه ، سنن ابن داود و همه كتاب هاي اصلي شما غير از صحيح بخاري داريم كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) اهل بيت خود را در آيه تطهير معرفي مي كند ، آيا نوبت به استدلال به سياق مي رسد ؟ هرگز نمي رسد.
ادعاي بعدي اين كارشناس وهابي اين بود كه شما شيعيان در قرآن دليلي نداريد كه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) جزء اهل بيت در آيه تطهير است . از قرآن كريم براي ما دليل بياوريد .
همه مسلمانان مي دانند كه در قرآن كريم نام اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) به اين صراحت نيامده . ما از اين ها چند سؤال مي پرسيم . شما مي گوييد : آيه غار در مورد ابوبكر است . دليلي براي ما از قرآن كريم بياوريد كه ابوبكر همراه پيامبر (صلي الله عليه وآله) در غار بوده . البته ما خيلي دوست داريم ابوبكر در غار همراه پيامبر (صلي الله عليه وآله) بوده باشد كه عدم ايمان او از آيه غار به صراحت ثابت مي شود . ما بارها آن را ثابت كرديم . اگر او مؤمن بود ، خداوند سكينه اش را از او دريغ نمي كرد كه در آن جا دريغ كرده و شما دليلي بر رد اين مطلب نداريد .
براي ما از قرآن كريم ثابت كنيد كه ابوبكر همراه با پيامبر (صلي الله عليه وآله) در غار بوده . شما مي گوييد : آيه افك در مورد عايشه نازل شده . از قرآن كريم براي ما ثابت كنيد كه اين آيه در مورد عايشه است . شما مي گوييد : ابوبكر خليفه پيامبر (صلي الله عليه وآله) است . من انكر امامة ابي بكر ، يا به قول آقاي طبري : من انكر ان ابابكر وعمر امامي الهدي ، يقتل يقتل . هر كس انكار كند كه ابوبكر و عمر دو امام هدايتگر هستند ، بايد كشته شوند . يعني از اصول دين آن ها است . بنده ديشب در برنامه قضاوت با شما ، موارد متعددي از اهل سنت نشان دادم كه امامت ابوبكر و عمر را جزء اصول دين مي دانند .
در قرآن براي ما بياوريد كه گفته باشد : ايها الناس ! انّ ابابكر و عمر خليفتا رسول الله صلي الله عليه وآله . يا يك روايت ضعيف براي ما بياوريد كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرموده باشند : ابوبكر و عمر خليفه هستند . اگر از قرآن و روايات چيزي نداريد ، از عقل خود كمك بگيريد و بگوييد كه آيا عقل انسان سالم اين را قبول مي كند كه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) در خانه بنشيند و ابوبكر جاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) بنشيند . اين محال است و اصلا نمي تواند قبول كند . از اجماع بياوريد . اجماع صحابه هم بر اين نبوده . گروه زيادي از مهاجرين با ابوبكر مخالف بودند ، جز عده كمي .
اصلا براي اين كه ابوبكر مؤمن بوده و ايمان داشته ، از قرآن براي ما دليل بياوريد . براي اين كه ثابت كنيد عايشه همسر پيامبر (صلي الله عليه وآله) بوده ، از قرآن دليل بياوريد . آيا عايشه همسر پيامبر (صلي الله عليه وآله) بوده يا نبوده ؟ در قرآن كه چنين چيزي نيامده .
اگر ما بخواهيم اين جزئيات را از قرآن ثابت كنيم ، شما هيچ يك از اعتقاداتان را نمي توانيد از قرآن ثابت كنيد . در جواب اين آقا بنده همان جواب عمران بن حسين را مي دهم . شخصي نزد عمران بن حصين ، صحابي پيامبر (صلي الله عليه وآله) آمد و گفت :
حدثنا جدي نا حبان انا عبد الله عن معمر عن علي بن زيد بن جدعان عن أبي نضرة عن عمران بن حصين أن رجلا أتاه فسأله عن شيء فحدثه فقال الرجل حدثوا عن كتاب الله ولا تحدثوا عن غيره فقال إنك امرؤ أحمق أتجد في كتاب الله أن صلاة الظهر أربعا لا يجهر فيها وعدد الصلوات وعدد الزكاة ونحوها ثم قال أتجد هذا مفسرا في كتاب الله إن الله قد أحكمك ذلك والسنة تفسر ذلك .
فقط از قرآن براي من بگو و غير از قرآن براي من نگو . عمران بن حصين گفت : تو انسان احمقي هستي كه ميگويي فقط از قرآن براي ما ثابت كن . آيا در قرآن هست كه نماز ظهر چهار ركعت است و نبايد بلند خوانده شود و اصلا تعداد نماز ها آمده ؟
مسند ابن المبارك ، ج 1 ، ص 143
اصلا در قرآن آمده كه نماز واجب است . اين ها به اقاموا الصلاة ، اقيم الصلاة و آيات زيادي ديگري استدلال مي كنند . جالب است ما در يك برنامه ديدگاه علماي اهل سنت را مفصل توضيح داديم كه گفته بودند اين آيه از متشابهات قرآن است . همين آيه اقيم الصلاة ، نماز را بر پا كنيد يعني ما چه كار كنيم ؟ شما يك آيه از قرآ كريم بياوريد كه نماز بر شما واجب است . اقيم الصلاة يعني چه ؟ خود علماي اهل سنت گفتند از متشابهات قرآن است .
به هر حال اين ها نمي توانند ثابت كنند . اگر كسي بخواهند مثل اين ها لج و لجبازي كند ، امكانپذير نيست .
روايت ديگري از پيامبر (صلي الله عليه وآله) با سند صد در صد صحيح نقل شده فرمودند :
عن النبي صلى الله عليه وسلم قال لا تجادلوا بالقرآن ولا تكذبوا كتاب الله بعضه ببعض فوالله
إن المؤمن ليجادل بالقرآن فيغلب وإن المنافق ليجادل بالقرآن فيغلب
با قرآن مجادله نكنيد . بعضي از قرآن را با بعض ديگر تكذيب نكنيد . به خدا قسم ! مؤمن به وسيله قرآن مجادله كند ، شكست مي خورد و منافق به وسيله قرآن مجادله مي كند و پيروز مي شود .
طبراني ، مسند شاميين ، ج 2 ، ص 174
جواب شما آقاي وهابي از اين روايت چيست ؟ پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي فرمايد : كسي كه به وسيله قرآن مجادله مي كند ، منافق است و پيروز هم مي شود .
استاد ابوالقاسمي :
جالب اين جا است كه اگر به درخواست خودش ما به او مناظره كنيم و او پيروز شود ، معلوم مي شود كه منافق بوده و دروغ گفته . اگر باز مناظره كنيم و ما او را شكست دهيم ،ما كه چنين روايتي نداريم كه با قرآن مناظره نكنيد ، اگر مجادله كنيد منافق هستيد . در هر دو صورت باز از ما شكست خوردند . يعني كسي كه با قرآن مجادله مي كند ، اگر پيروز شود ، ثابت مي شود كه مناق بوده . اگر شكست هم بخورد كه شكست خورده .
استاد يزداني :
روايات متعددي هم در اين زمينه در منابع اهل سنت است كه بعضي از اين ها را مي خوانم .
روايت جالبي در مورد عمر بن خطاب است كه با سند معتبر در كتاب هاي اهل سنت نقل شده :
أخبرنا عبد اللَّهِ بن صَالِحٍ حدثني اللَّيْثُ حدثني يَزِيدُ هو بن أبي حَبِيبٍ عن عمروا بن الأشجع ان عُمَرَ بن الْخَطَّابِ قال انه سَيَأْتِي نَاسٌ يُجَادِلُونَكُمْ بِشُبُهَاتِ الْقُرْآنِ فَخُذُوهُمْ بِالسُّنَنِ فإن أَصْحَابَ السُّنَنِ أَعْلَمُ بِكِتَابِ اللَّهِ .
از عمرو بن اشجع از عمر بن خطاب نقل شده كه بعد از من كساني مي آيند كه با شما در مورد شبهات قرآن مجادله ميكنند . به آن ها دستور بده كه به سنت پيامبر (صلي الله عليه وآله) عمل كنند . ما بايد متشابهات قرآن را با سنت پيامبر (صلي الله عليه وآله) روشن كنيم .
آيات متشابه در قرآن وجود دارد كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) براي ما توضيح دادند .
فقط اصحاب سنت است كه به كتاب خدا آگاه هستند .
دارمي ، سنن دارمي ، ج 1 ، ص 62
اين كارشناس وهابي استدلال مي كند هر كس بگويد : اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) جزء اهل بيت (عليهم السلام) است ، او احمق و جاهل است . اين خود تهمت و توهين به پيامبر بزرگوار اسلام (صلي الله عليه وآله) است كه ما با سند هاي صحيح در كتاب هاي آن ها داريم كه پيامبر بزرگوار اسلام(صلي الله عليه وآله) مي فرمايد :
مراد از اهل بيت من ، فقط پنج نفر هستند . خودم ، اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) ، فاطمه زهرا (سلام الله عليها السلام) ، امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) .
اين سخني كه اين كارشناس وهابي زد كه هر كس بگويد اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) جزء اهل بيت در آيه تطهير است ، انسان جاهل و ديوانه اي است ، در حقيقت به پيامبر بزرگوار اسلام (صلي الله عليه وآله) توهين كرده . بنده چند مورد از روايات اهل سنت بخوانم كه روايت بسيار معتبري در منابع اهل سنت است .
حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ وَمُحَمَّدُ بن عبد اللَّهِ بن نُمَيْرٍ واللفظ لِأَبِي بَكْرٍ قالا حدثنا محمد بن بِشْرٍ عن زكريا عن مُصْعَبِ بن شَيْبَةَ عن صَفِيَّةَ بِنْتِ شَيْبَةَ قالت قالت عَائِشَةُ خَرَجَ النبي e غَدَاةً وَعَلَيْهِ مِرْطٌ مُرَحَّلٌ من شَعْرٍ أَسْوَدَ فَجَاءَ الْحَسَنُ بن عَلِيٍّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ جاء الْحُسَيْنُ فَدَخَلَ معه ثُمَّ جَاءَتْ فَاطِمَةُ فَأَدْخَلَهَا ثُمَّ جاء عَلِيٌّ فَأَدْخَلَهُ ثُمَّ قال ) إنما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا .
صحيح مسلم ، ج 4 ، ص 1883
يعني عايشه قرآن را نفهميده ؟ نعوذ بالله پيامبر (صلي الله عليه وآله) نفهميده كه فرمودند : پنج تن آل عبا ، اهل بيت هستند . در صحيح مسلم آمده كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) مصداق آيه تطهير را مشخص كرده . إنما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا ، چه كساني هستند ؟ پيامبر بزرگوار اسلام (صلي الله عليه وآله) ، اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) ، فاطمه زهرا (سلام الله عليها السلام) ، امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) هستند . آيا نعوذ بالله پيامبر بزرگوار اسلام (صلي الله عليه وآله) كه اين سخن را گفته ، به اندازه تو نمي فهميده ؟ به اندازه توي وهابي ناصبي قرآن را متوجه نمي شده ؟؟ آيا عايشه به اندازه تو قرآن نخوانده بود ؟ حتما خوانده بوده ؛ اما چرا به عايشه توهين ميكنيد ؟ خود اين آقايان روايت نقل كردند :
سمعت أبا زرعة يقول : إذا رأيت الرجل ينتقص أحدا من أصحاب رسول الله e فاعلم انه زنديق ،
اگر ديدي شخصي را كه به يكي از اصحاب پيامبر (صلي الله عليه وآله) اشكال مي گيرد ، بدان كه او زنديق است .
مزي ، تهذيب الكمال ، ج 19 ، ص 96
اين آقاي وهابي به عايشه اشكال ميگيرد . چون عايشه با روايت صحيح السند ثابت مي كند اهل بيت (عليهم السلام) پنج تن آل عبا هستند . اما اين آقا مي گويد : هر كس بگويد منظور از اهل بيت در آيه تطهير ، پنج تن آل عبا است ، او احمق و ديوانه است . پس شما به عايشه توهين كرديد و طبق حرف آقاي ابوزرعه شما زنديق هستيد .
روايت در اين باره بسيار زياد است . از جمله در كتاب الاربعين في مناقب امهات المؤمنين ، تأليف ابن عساكر ، چاپ دار الفكر بيروت ، حديث 36 :
عن ابي سعيد خدري عن أُمِّ سَلَمَةَ قالت نَزَلَتْ هذه الآيَةُ في بَيْتِي إنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمْ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا قلت يارسول الله ألست من أهل البيت قال إنك إلى خير إنك من أزواج رسول الله e قالت وأهل البيت رسول الله e وعلي وفاطمة والحسن والحسين رضي الله عنهم أجمعين .
هذا حديث صحيح …
والآية نزلت خاصة في هؤلاء المذكورين والله أعلم .
از ابي سعيد خدري از ام السلمه (رضوان الله تعالي عليها) نقل شده كه گفت : اين آيه تطهير در خانه من نازل شده . من به پيامبر (صلي الله عليه وآله) گفتم : يا رسول الله ! من جزء اهل بيت هستيم يانيستم . حضرت فرمودند : تو انسان خوبي هستي . تو جزء اهل بيت نيستي ، بلكه جزء همسران پيامبر هستي .
در اين جا كاملا ازواج را از اهل بيت جدا كرده .
ام السلمه گفت : اهل بيت ، رسول خدا (صلي الله عليه وآله) ، اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) ، فاطمه زهرا (سلام الله عليها) وامام حسن و امام حسين (عليهم السلام) هستند .
ابن عساكر مي گويد : اين حديث صحيح است . روايات ديگري هم نقل شده …
در آخر مي گويد :
اين آيه ، فقط در مورد پنج تن آل عبا (عليهم السلام) نقل شده نه در مورد همسران پيامبر (صلي الله عليه وآله) .
ابن عساكر ، الاربعين في مناقب امهات المؤمنين ، چاپ دار الفكر بيروت ، ح 36
اين روايت را ابوسعيد خدري از ام السلمه و او از پيامبر (صلي الله عليه وآله) نقل مي كند . يعني دو نفر از اصحاب اين روايت را با سند صحيح نقل كرده . آيا ام السلمه آيه قرآن را به اندازه تو شخص وهابي نمي فهمد ؟ او نفهميد كه قبل و بعد آيه در مورد خودش است . نعوذ بالله ام السلمه ديوانه و مجنون بوده ؛ اما اين آقاي وهابي عقلش را به كار برده و عاقل شده .
باز در كتاب تفسير ماوردي ، چاپ دار الكتب العلميه ، جلد 4 نظرات مختلف در مورد آيه تطهير را بيان مي كند :
وفي قوله تعالى ) أَهْلَ الْبَيْتِ ( – ثلاثة أقاويل : أحدها : أنه عنى علياً وفاطمة والحسن والحسين رضي الله عنهم , قاله أبو سعيد الخدري وأنس بن مالك وعائشة وأم سلمة رضي الله عنهم ….
الثالث : أنها في الأهل والأزواج , قاله الضحاك . ) وَيُطَهّرَكُمْ تطْهِيراً (
در اين باره سه قول است : قول اول : اين كه منظور از اهل البيت در اين آيه ، اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) ، فاطمه زهرا (سلام الله عليها) و امام حسن و امام حسين (عليهم السلام ) هستند .
چهار نفر از صحابه گفتند : مقصود از اين آيه پنج تن آل عبا هستند . آيا اين چهار نفر صحابي به اندازه تو سني ناصبي وهابي نفهميد ؟ خود را از پيامبر (صلي الله عليه وآله) از هم عاقل تر مي داند . در حقيقت اين آقا كه گفت: هر كس اين حرف را بزند ، ديوانه است ، عايشه را ديوانه خوانده .
ديدگاه سوم ، اين است كه اين آيه در مورد اهل بيت (عليهم السلام) و پنج تن آل عبا و همسران پيامبر (صلي الله عليه وآله) است . اين سخن آقاي ضحاك بن مزاحم است .
ماوردي ، تفسير ماوردي ، ج 4 ، ص 401
يك نفر از مسلمانان تا قرن پنجم اين حرف را نزدند . آقاي ماوردي در قرن پنجم مي زيسته ، يعني تا قرن پنجم فقط ضحاك بن مزاحم طرفدار اين ديدگاه بوده .
مجري :
اساتيد برنامه تا الان مباحثي را مطرح كردند . غير از اين مباحث ابتداي برنامه كليپي از استاد يزداني پخش كرديم كه با شبكه كلمه تماس گرفتند و پيامي را براي آن ها گذاشتند و گفتند : ما امشب حاضريم با شما مناظره داشته باشيم . باز هم مي خواهيم تماس بگيريم ببينيم چه اتفاقي رخ مي دهد .
استاد يزداني :
ديشب اين آقايان رجز ميخواندند كه علماي شيعه كجا هستند . بنده خودم حدود 50 دقيقه يك سره با همان شماره اي كه گذاشته بودند ، تماس گرفتم . اما وصل نمي شد يا اين كه وصل مي شد ؛ اما پاسخ نمي دادند . اگر با تلفن همراه تماس مي گرفتم ، قطع و وصل مي شد ، به همين دليل مجبور شدم كه با تلفن ثابت تماس بگيرم . ما هر چقدر كه تماس گرفتم ، پاسخ ندادند . مجبور شدم با شماره هاي ديگر آنها تماس بگيرم و پيغام بگذارم . الان هم كه برنامه ي زنده آن ها شروع شده ، باز هم تماس مي گيرم .
تماس اول را تا متوجه شدند ، قطع كردند . باز هم تماس مي گيريم .
من سيد محمد يزداني از شبكه ولايت هستم و مي خواهم با كارشناس شما مناظره اي داشته باشم . شما اعلام كرديد كه حاضر هستيد كه با كارشناسان شبكه ولايت مناظره كنيد . بنده ديشب هر چه تماس گرفتم ، پاسخگو نبوديد . به همين دليل پيغام گذاشتم .
شبكه كلمه :نه اين طور نيست . اتفاقا همه تماس ها را پاسخ داديم . برنامه زنده ما حدود يك ساعت و نيم ديگر شروع مي شود ، مي توانيد آن ساعت تماس بگيريد .
استاد يزداني : آقاي هاشمي هستند كه ما مقدمات مناظره را با ايشان در ميان بگذاريم .
شبكه كلمه : ايشان هنوز تشريف نياوردند .
استاد يزداني : مي توانيد شماره همراه ايشان را به ما بدهيد تا ما تماس بگيريم .
شبكه كلمه : نه ، متأسفانه بنده نمي توانم چنين كاري انجام دهم .
استاد يزداني : دكتر طه هستند . ما دوست داريم كه با ايشان مناظره كنيم . هر ساعت و هر زباني كه خواستند ، ما حاضر هستيم با ايشان مناظره كنيم .
شبكه كلمه : الان ايشان نيستند ، حدود يك ساعت و نيم ديگر برنامه زنده شروع مي شود .
استاد يزداني :پس شما با ايشان تماس بگيريد ، ما ده دقيقه ديگر با شما تماس مي گيريم .
مجري :
شما امروز نكاتي را بيان فرموديد كه براي بنده خيلي جالب بود . اين كه برخي ها بعضي وقت ها براي اين كه حرفي را ثابت كنند ، بدون توجه به حرفي كه مي خواهند بيان كنند ، پا را فرا تر از حد خود مي گذارند. مثلا اهانت به رسول خدا (صلي الله عليه وآله) ، قرآن كريم و شيعه و حتي اهل سنت مي كنند . علت اين قضيه چيست كه انسان به چنين جايگاهي برسد كه ادعايي كند و خودش بر خلاف ادعايي كه كرده ، عمل كند . اين ها مي گويند ما اهل سنت هستيم ؛ اما دقيقا در مقابل اهل سنت عمل مي كنند .
استاد ابوالقاسمي :
وقتي عقيده متزلزل باشد و راهي براي پاسخگويي نبينند ، مجبور مي شوند به اين در و آن در بزنند و تناقض در حرف هايشان پيدا مي شود . گاهي اوقات مجبور مي شوند ، بزرگان خود را زير سؤال ببرند . آخرش هم مي گويند :
وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا . احزاب / 67
در جهنم مي گويند :آن ها ما را گمراه كننده ما بودند .
مي گويند : عايشه كه گفته اهل بيت اين ها هستند ، مي خواسته ما را گمراه كند . اين وضعيتشان است . اگر بنا باشد اين ها هر چه كه دلشان خواست بگويند و چنين كارشناسان ضعيف و بي سوادي را در شبكه خود بياورند ، آخر به همين جا منجر مي شود .
جالب است كه ايشان حرفي زد و گفت : هر كس اعتقاد داشته باشد ، كسي جايگزين مقام پيامبر (صلي الله عليه وآله) شده ، كافر است .
ما از شما مي پرسيم خليفه به چه معنا است ؟
والْخَلِيفَةُ : السُّلْطَانُ الأَعْظَمُ ، يَخْلُفُ مَن قَبْلَه ، ويَسُدُّ مَسَدُّهُ ،
خليفه كسي است كه جاي قبلي مي آيد و تمام جاهايي كه او پر كرده بود ، اين شخص پر مي كند .
زبيدي ، تاجر العروس ، ج 23 ، ص 264
آيا شما خلفاي خود را مانند پيامبر (صلي الله عليه وآله) مي دانيد ؟ پيامبر شما معصوم بود و هيچ اشتباهي حداقل در باب وحي نمي كرد . آيا خليفه شما هم اين خصوصيت را داشته ؟ پس اگر هر كسي ادعا كند ابوبكر خليفه پيامبر (صلي الله عليه وآله) است ، در واقع كافر است . هر كس بگويد عمر خليفه پيامبر (صلي الله عليه وآله) است ، كافر است .
استاد يزداني :
البته شرطي هم داشتند كه اگر بگويد و در قرآن دليلي نداشته باشد . يعني صريح اسمش در قرآن باشد . مثلا بگويد فلاني خليفه پيامبر (صلي الله عليه وآله) است ؛ اما در قرآن آيه اي به صراحت نباشد ، كافر است .
استاد ابوالقاسمي :
جالب اين جا است كه خودشان روايت از ابوبكر دارند كه شخصي نزد ابوبكر آمد و گفت :
وقال ابن الأعرابي روي أن أعرابيا جاء إلى أبي بكر فقال أنت خليفة رسول الله قال لا قال فما أنت قال أنبأنا الخالفة بعده أي القاعد بعده قال والخالفة الذي يستخلفه الرئيس على قومه وأهله .
تو خليفه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) هستي . ابوبكر گفت : نه ، من خليفه نيستم . پرسيد : پس تو چه كسي هستي؟ گفت : من كسي هستم كه جاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) نشستم .
خطابي بستي ، غريب الحديث ، ج 2 ، ص 230
البته ترجمه هاي ديگري هم دارد :
روى أن أعرابيا قال لأبي بكر رضي الله عنه أنت خليفة رسول الله صلى الله عنه وسلم قال لا قال فما أنت قال أنا الخالفة بعده قال ابن الأثير قال ذلك تواضعا وهضما من نفسه حين قال له أنت خليفة رسول الله صلى الله عنه وسلم أي أن الخليفة هو الذي يقوم مقام الذاهب ويسد مسده والخالفة هو الذي يقوم مقام الذاهب ويسد مسده والخالفة هو الذي لا غناء عنده ولا خير فيه …
اعرابي نزد ابوبكر آمد و به او گفت : تو خليفه رسول خدا (صلي الله عليه وآله) هستي . ابوبكر گفت : نه من خليفه نيستم . پرسيد : پس تو چه كسي هستي ؟ گفت : من كسي هستم كه جاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) نشستم . پيامبر (صلي الله عليه وآله) خيلي بركت و خير داشت ؛ اما در من هيچ خيري نيست .
احمد بن عبد الله قلشقندي ، مأثر الانافة ، ج 1 ، ص 14
ابوبكر مي گويد : من كسي هستم كه جاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) نشستم . خليفه نيستم . پس چرا شما مي گوييد : ابوبكر خليفه پيامبر (صلي الله عليه وآله) است . اگر شما بگوييد كه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام ) خليفه پيامبر (صلي الله عليه وآله) است ، ما از شما قبول مي كنيم ؛ چون رسول خدا (صلي الله عليه وآله) به اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) فرمودند :
انت خليفتي في كل مؤمن من بعدي
تو خليفه من بر هر مؤمني بعد از من هستي .
آقاي الباني سند اين روايت را معتبر دانسته . شما براي ابوبكر چه داريد ؟ خود ابوبكر مي گويد : من خليفه پيامبر (صلي الله عليه وآله) نيستم . از اين واضح تر شما مي خواهيد . علماي شما اين مطلب را نقل كردند . حتي اگر علماي شما نقل نكرده باشند ، معناي لغت خليفة يعني الساد مسدة ، جاي او را پر كند .
آيا خليفه جاي پيامبر (صلي الله عليه وآله) را پر مي كند ؟ شما جرأت داريد چنين حرفي را بزنيد . اگر شما چنين حرفي بزنيد ، كارشناس شما كافر است . اگر چنين حرفي نزنيد ، لغتا نمي توان به آن خليفه گفت .
تناقضات و تعارضات در حرف هايشان خيلي زياد است . پيامبر (صلي الله عليه وآله) فرمودند : اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) خليفه بعد از من است . اهل بيت (عليهم السلام) خلفاي بعد از من هستند . اما متأسفانه اين ها قبول نمي كنند .
مجري :
اين يك شبكه نيست بلكه شبكه هاي زيادي است كه اين مطالب را بيان مي كنند . فكر نمي كنم بر كسي پوشيده باشد كه بخواهند چنين ادعايي كنند . ضرب المثلي است كه مي گويد : دروغگو كم حافظه است . اين هم همين طور است . خود را مسلمان و از اهل سنت مي دانند و تناقضاتي در كلامشان وجود دارد ثابت مي كنند كه اين گونه نيستند .
ده دقيقه گذشته و باز هم ما شماره شبكه كلمه را مي گيريم .
استاد يزداني : من يزداني هستم شما گفتيد ده دقيقه ديگر تماس بگيريد . همانگ كرديد ؟
شبكه كلمه : اگر شما به ياد داشته باشيد ، ما اعلام كرديم و حدود 30 خط هم منتظر بود و همه اين خط ها باز بودند .
استاد يزداني : ما كه هر چه تماس گرفتيم ، باز نبودند . اين ادعاي شما است .
شبكه ولايت : گفتيم يك سوره از سوره هاي قرآن را بخواند و اين شهامت را داشته باشد كه با شبكه ما مناظره كنند . شبكه ما شبكه اي است كه نظم دارد . شما بايد نظم را از ما ياد بگيريد . اگر شما واقعا مي خواستيد مناظره كنيد ، در برنامه زنده ديشت تماس مي گرفتيد و مي توانستيد در برنامه زنده مشاركت كنيد . همه خط ها هم باز باز بودند .
استاد يزداني : ما هر چه تماس گرفتيم ، متأسفانه همه سي خط شما تقلبي بود .
شبكه كلمه : هيچ كدام از شما اين جرأت و شهامت را به خرج نداديد كه تماس بگيريد و در برنامه ديشب مشاركت كنيد . الان هم همه كارشناسان ما در بخش تحقيقات مشغول هستند و مي خواهيم براي برنامه زنده آماده شويم . شما اگر مي خواهيد مشاركتي داشته باشيد ، مي توانيد امشب در برنامه زنده اي كه يك ساعت ديگر شروع مي شود ، تماس بگيريد و مشاركت دهيد . ما شما را به استديو وصل مي كنيم و شما مي توانيد صحبت هاي خود را مطرح كنيد .
استاد يزداني : من ديشب بيش از 50 دقيقه يك سره تماس گرفتم و همه شماره هاي شما تقلبي بود .
شبكه كلمه : اصلا با ما هيچ كس تماس نگرفته .فقط شخصي به نام بهمن تماس گرفت و نتوانست آيه اي از قرآن را بخواند . با اين حال ما او را وصل كرديم . اما كم آورد و نتوانست پاسخ دهد .
استاد يزداني : دوست عزيز ! ما تماس گرفتيم . آقاي هاشمي هم متوجه شد و گفت : الان آخوندها تماس گرفتند ، منتهي وقت تمام است .
شبكه كلمه : اتفاقا هيچ كدام از شما روحاني ها جرأت به خرج ندادند كه ديشب تماس بگيرند و در برنامه ما مشاركت كنند .
استاد يزداني : آيا آقاي هاشمي دروغ گفتند كه آخوند ها تماس گرفته ؟
شبكه كلمه : روحاني اي به اسم تهراني تماس گرفت و نتوانست حتي يك آيه از قرآن كريم را درست بخواند . اما ما چشم پوشي كرديم و ايشان را وصل كرديم . اين همه از ترس است كه نمي توانند براي مناظره تماس بگيرند .
استاد يزداني : الان ما جرأت به خرج داديم و تماس گرفتيم .
شبكه كلمه : شبكه ما نظم دارد . مثل شبكه هاي شما نيست .
استاد يزداني : ما مي خواهيم قبل از مناظره شرايط و موضوع آن را تعيين كنيم . شما يك دقيقه به اتاق تحقيقات آقاي هاشمي وصل كنيد تا ما موضوع مناظره را با ايشان مطرح كنيم .
شبكه كلمه :دوست عزيز ! امشب زياد وقت ما را گفتيد . ما مشغول هستيم و به شما نمي رسيم .
استاد يزداني : ما الان چه كار كنيم ، مي خواهيم با آقاي دليمي مناظره كنيم .
تماس قطع شد ….
مجري :
ما يك بار ديگر كليپ 128 را پخش مي كنيم ، چون ايشان ادعا كردند كه كسي با شبكه آن ها تماس نگرفته . ولي آقاي هاشمي ظاهرا اعترافي داشتند .
كليپ (7) :
هاشمي ، مجري وهابي شبكه وهابي كلمه :
مثل اين كه اتاق فرمان مي گويد شخص ديگري باز هم از خط جامعه روحانيت تماس گرفته و سوره عاديات را نتوانسته بخواند . اتاق فرمان ! من تمنا مي كنم در تلاوت سخت نگيريد . اينطور نشود كه آقايان احساس كنند ما كنكور سخت تعجيلي گذاشتيم . لطفا سوره ها و آيات ساده را انتخاب كنيد به نحويي كه نه كسي بيايد و به عنوان نماينده جامعه روحانيت وارد شود و بخواهد مطالبي ارائه دهد كه قصدش اهانتي به يك جامعه باشد و نه اين كه هر كسي كه خواست وارد شود .
به هر صورت اين را من باب اين گذاشتيم كه براي ما ثابت شود يك شخص روحاني است . پس لطفا آيات و سوره ها را ساده انتخاب كنيد .
حال آيه اي ساده براي امتحان آقاي الدليمي :فتربصوا انا معكم متربصون .
فتربصوا انا متربصون !!!!!
مجري :
اين بخش اول كليپ بود كه خود مجري برنامه اعتراف كرده ، از اين جا تماس گرفتند ؛ اما وقت برنامه به پايان رسيده .
استاد يزداني :
كليپ ديگري هم بود كه ما متأسفانه آن را نياورديم كه حدود سي دقيقه به پايان برنامه مانده بود . ايشان به صراحت گفت : روحانيون تماس مي گيرند ؛ اما ما وقت نداريم . اگر مي خواستند مناظره كنند ، تا صبح هم مي توانستيم مناظره داشته باشيم ؛ اما پاسخ ندادند . بنده همان لحظه اي كه برنامه زنده داشتند ،پيام گذاشتم . حتما پيام را شنيدند ؛ چطور جواب ندادند .
استاد ابوالقاسمي :
دفعه قبل هم كه بنده با برنامه آقاي دمشقيه تماس گرفتم و وصل شد ، آن كسي كه هميشه تلفن ها را جواب مي دهد ، نبود . اگر او باشد ، به هيچ عنوان ما را وصل نمي كند . شخص ديگري بود كه اشتباها بنده را وصل كرد و گفت : برنامه امشب ما انگليسي است . در صورتي كه از قبل اعلام كرده بودند كه به عربي و انگليسي هر كس مي خواهد ، تماس بگيرد و صحبت كند . من گفتم : آقاي هاشمي گفتند كه به زبان عربي هم مي توانيد صحبت كنيد . گفت : آقاي هاشمي معذرت خواهي كردند كه اشتباه گفتند . اين بار هم احتمالا اين بنده خدا هم مسئول تلفن ها نبوده و تماس ما را جواب داده .
تماس بينندگان
بيننده : آقاي رهنما از شهريار ـ شيعه
از زحماتي كه مي كشيد خيلي تشكر مي كنم . بنده هميشه برنامه هاي شما را پيگيري مي كنيم . يك تقاضا از شما عزيزان داشتم كه موقع دادن آدرس ها ، مقداري شمرده و آهسته بيان كنيد . ما هر چه سعي مي كنيم ، باز هم نمي توانيم كامل بنويسيم . سؤالي هم از شما داشتم . البته شايد مربوط به مبحث امشب نباشد . آيت الله قزويني مطلبي را در برنامه هاي گذشته در مورد عبد الله بن عمر گفتند كه اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) در جنگ صفين ايشان را به دست خود قصاص كردند . يك بار ديگر هم گفتند : ايشان ماند تا اين كه با حجاج بن يوسف و والي ايشان با آن وضعيت اسفبار بيعت كردند .اگر امكان دارد در اين باره توضيح دهيد .
استاد ابوالقاسمي :
عبد الله بن عمر نبودند ، بلكه عبيد الله بن عمر بودند كه در جنگ صفين به عنوان قصاص خون ابولؤلؤ و دخترش كشته شد و عبد الله بن عمر بود كه بعد از او ماند . عمر دو پسر به نام هاي عبد الله و عبيد الله داشت .
بيننده : محمد عمر از افغانستان ـ اهل سنت
بنده در مورد شبهات وهابيت يك پيشنهاد داشتم . وهابيت براي مردم اهل سنت مشكلات زيادي خلق كرده اند . حتي در نماز هاي جمعه و جماعت موارد اختلافي بين شيعه و اهل سنت را بسيار دامن مي زنند كه بسيار به ضرر مردم افغانستان است.
نكته بعد اين كه ، مواردي كه شما از كتب اهل سنت بيان ميكنيد ، اگر به صورت كتاب در افغانستان و ديگر كشورهاي اسلامي صادر شود ، بسيار به نفع مسلمانان است .
استاد يزداني :
نكته اول كه گفتيد ، اين مسائل سبب اختلاف مي شود ، شايد شبكه ي ما را آن جا مردم خيلي نبينند ؛ اما شبكه هاي افغانستان را كه مردم مي بينند ، چرا افرادي مثل سادات ، مولوي ابوبكر و ديگران را مي آوريد كه همه عليه شيعه صحبت ميكنند. شما به شبكه هاي آن ها هم تماس بگيريد و همين حرف ها را بزنيد كه چرا در شبكه اي كه براي مردم افغانستان است ، اين حرف ها را عليه مردم شيعه مي زنيد . هر وقت آن ها دست برداشتند ، ما هم سعي مي كنيم مسائل اختلافي را كمتر بيان كنيم .
در مورد كتاب كردن اين مسائل ، اين يك مشكل اساسي براي ما است كه كتاب نهج البلاغه و كافي را بردند ؛ اما سر مرز گرفتند و همه را از بين بردند . وقتي اين ها نهج البلاغه را كتاب كفر مي دانند و از بين مي برند ، اين جزوه ها و كتاب ها را كه ما مي فرستيم را چطور مي خواهند در بين مردم منتشر كنند . در نتيجه امكان اين كار نيست .
بيننده : آقاي ساراني از زابل ـ اهل سنت
بنده چند نكته بود كه مي خواستم مطرح كنم . اول اين كه ، مي خواستم از اين شبكه به شبكه كلمه مطلبي بيان كنم . آقاي هاشمي ! شما كه عرضه كاري را نداريد ، بي خود ميدان داري نكنيد . مشخص است كه دروغ ميگوييد . اگر مرد هستيد ، مثل مرد مناظره كن . ديشب نشد ، امشب كه تماس گرفتند ، مي گفتيد به شبكه وصل كنيد .
سؤالاتي هم داشتم ، اولين كسي كه به پيامبر ايمان آورد ، چه كسي بود ؟ آيا روايتي هم در اين باره وجود دارد ؟
دوم اين كه ، خلفا عمر و ابوبكر و عثمان چند سال بت پرست بودند و بعد از چند سال به خداوند ايمان آوردند ؟
سوم اين كه ، آيا موضوع فرار عمر و ديگران در روايت است ، اگر است كسي كه پيامبر را تنها بگذارد ، چه جزايي دارد ؟ چهارم ، طبق آيات دوم حجرات كساني كه صداي خود را بر پيامبر بلند كنند ، اجر و عملي ندارد . آيا درست است كه عمر صداي خود را بر پيامبر بلند كرده و با درشتي با حضرت صحبت كرده ؟
پنجم ، در مورد غضب پيامبر بر عمر كه كتاب يهودي ها را آورده بوده و گفته كه مي خواستم موضوع كتاب يهودي ها را بفهمم و پيامبر از اين جهت بر او غضب كرده .
ششم ، در مورد شجره ممنوعه هم كه در قرآن آمده ،توضيحاتي را بيان كنيد .
استاد ابوالقاسمي :
در مورد فرار خليفه دوم ، كتاب تفسير طبري ، جلد 4 ، صفحه 144 مي گويد :
قال خطب عمر يوم الجمعة فقرأ آل عمران وكان يعجبه إذا خطب أن يقرأها فلما انتهى إلى قوله ^ إن الذين تولوا منكم يوم التقى الجمعان ^ قال لما كان يوم أحد هزمناهم ففررت حتى صعدت الجبل فلقد رأيتني أنزو كأنني أروى …
خود خليفه دوم مي گويد : در روز احد فرار كردو مثل بز كوهي از كوه مي پريدم و بالا مي رفتم .
در زمان جاهليت كسي كه از كوه بالا مي رفت را به بزكوهي تشبيه مي كردند .
تفسير طبري ، ج 4 ، ص 144
در مورد سن خلفاء زماني كه اسلام آوردند ، خليفه دوم را بعضي ها گفتند در سن 26 سالگي اسلام آورده و بعضي ها ها هم سي و چندسالگي را مي گويند . اما در هر صورت بيست سال يا سي سال و اندي بت پرست بوده . آقاي عثمان بن عفان زماني كه اسلام آورده طبق عباراتي كه علماي اهل سنت بيان كردند ، بيش از سي سال داشته . آقاي خليفه اول هم همسن يا دو سال كوچكتر از پيامبر (صلي الله عليه وآله) بوده . بنابراين وقتي پيامبر (صلي الله عليه وآله) اسلام را ابراز كردند ، حداقل سي و هشت سال سن داشته و سي و هشت سال بت پرست بوده .
در مورد شجره خبيثه كه معاويه است ، در برنامه جوامع الكلم روايتي است كه به امام حسن (عليه السلام) گفتند : مي خواهيد با معاويه بيعت كنيد ؟ حضرت فرمودند : پيامبر (صلي الله عليه وآله) بني اميه را روي منبرشان ديدند كه هزار ماه خليفه خواهند شد كه پيامبر (صلي الله عليه وآله) از اين قضيه خيلي ناراحت شدند . در ادامه هم مي گويد : سند روايت متصل است و روات آن ثقه هستند .
استاد يزداني :
در مورد آيه دوم از سوره حجرات كه پرسيدند اين آيه شامل حال عمر مي شود ؟ بله ، روايت در صحيح بخاري ، جلد 4 ، صفحه 1833 آمده :
عن بن أبي مُلَيْكَةَ قال كَادَ الْخَيِّرَانِ أَنْ يَهْلِكَا أبو بَكْرٍ وَعُمَرُ رضي الله عنهما رَفَعَا أَصْوَاتَهُمَا عِنْدَ النبي e حين قَدِمَ عليه رَكْبُ بَنِي تَمِيمٍ فَأَشَارَ أَحَدُهُمَا بِالْأَقْرَعِ بن حَابِسٍ أَخِي بَنِي مُجَاشِعٍ وَأَشَارَ الْآخَرُ بِرَجُلٍ آخَرَ قال نَافِعٌ لَا أَحْفَظُ اسْمَهُ فقال أبو بَكْرٍ لِعُمَرَ ما أَرَدْتَ إلا خِلَافِي قال ما أَرَدْتُ خِلَافَكَ فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُهُمَا في ذلك فَأَنْزَلَ الله ) يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ …
از ابن ابي مليكه نقل شده كه مي گفت : نزديك بود اين دو نفر ابوبكر و عمر ، هلاك شوند . چون صدايشان را در حضور پيامبر (صلي الله عليه وآله) بلند كردند .اين دو نفر با هم اختلافاتي داشتند كه ابوبكر به عمر گفت : تو فقط مي خواهي با من مخالفت كني . عمر جوابش را داد و صدايشان بلند شد . تا اين كه آيه قرآن يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ . حجرات / 2 .
صحيح بخاري ، ج 4 ، ص 1833
روايت در صحيح بخاري آمده و مسائل زيادي را ثابت مي كند كه ما نمي خواهيم روي آن ها مانور دهيم .
بيننده : سيد حسن از مشهد ـ شيعه
بنده ديشب كسي بودم كه به شبكه كلمه زنگ زدم . بعد از پنج يا شش مرتبه كه تماس گرفتم ، پيام گذاشتم تا بالاخره تماس بنده را وصل كردند . مهارتي در مورد مسائل ديني ندارم و يك فرد عادي هستم . اما در مورد اين مسأله خيلي حساس بودم كه اين شخص جملاتي را بيان مي كرد كه صد نفر اگر بيايند و روي قرآن تأكيد كنند تا كلمه اي در مورد ولايت و امامت اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) پيدا نمي كنند ، من بر اساس اين مطلب سؤالي مطرح كردم كه اگر هزار نفر هم قرآن را بخوانند ، كسي نمي تواند نماز صبح كه دو ركعت است را در قرآن پيدا كنند . گفتند : نه اين از اصول دين است .
تمام برنامه ايشان از همين جمله من به بعد ، در مورد آيه تطهير شروع كردند كه تا انتها هم رها نكردند . مثل اين كه بحث ديگري نداشتند و فقط همين بحث را ادامه دادند . جالب اين جا است كه ضرب المثل هاي خودمان را براي ما بيان ميكنند . مي گويد :كسي كه خواب است را مي توان بيدار كرد ؛ اما كسي را كه خود را به خواب زده ، نميتوان بيدار كرد .
واقعا هم راست مي گويند . اگر حضرت علي (عليه السلام) با اين مقامي كه دارد و از طرف خدا نصب شد و آيه تطهير در مورد ايشان نازل شده ، اولادشان امام حسن و امام حسين (عليهم السلام) و همسرشان حضرت زهرا (سلام الله عليها) جزء همين اهل بيت به شمار مي روند ، مولا علي بن ابيطالب (عليه السلام) را كنار مي گذارند و به ابوبكر و عمر و عثمان مي چسبند . آيا ميانگيني از تضاد فكر و عقيدتي در آن زمان اين چنين نبوده كه كسي كه اولي است و از هر لحاظ مورد قبول خدا و رسولش است را خانه نشين مي كنند . اين مسائل براي قديم بودند . اما حال چرا برادران اهل سنت بر اين مسأله لجاجت مي كنند و آيا نمي خواهند فكر كنند و به اين حقيقت برسند كه خانه نشيني و كنار گذاشتن اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) در آن زمان كار اشتباهي بود ؟
بيننده : سعيد از چابهار ـ اهل سنت
بنده مي خواستم نكاتي را بيان كنم . اول اين كه ، آقاي ساراني كه قبل از سيد حسن تماس گرفتند ، شيعه بودند و خودشان را اهل سنت معرفي مي كنند . اگر امكان دارند اين بينندگان مذهب خود را درست بيان كنند .
استاد ابوالقاسمي :
در ميان اهل سنت كساني هستند كه با توجه به برنامه هاي ما ، آن قدر به مذهب تشييع علاقه پيدا كردند ، با اين كه در جو وهابيت يا جوي هستند كه تبليغ خلفاء را مي كنند ، اين مطالب را كه مي بينند ، با ما تماس مي گيرند و مي گويند : ما از شما تشكر مي كنيم كه اسباب هدايت ما و خانواده مان را فراهم مي كنيد .
استاد يزداني :
البته وقتي خود اين اشخاص تماس مي گيرند و مي گويند ما اهل سنت هستيم كه نمي توانيم بگوييم شناسنامه خود را نشان بده . در شناسنامه هم كه مذهب را ننوشتند . هر كس هر چه گفت ، ما همان را مي پذيريم و به مردم اعتماد داريم .
بيننده : محمد از گلستان ـ شيعه
بنده از اين كه با شما ارتباطي برقرار كردم ، خيلي خوشحال هستم و اميدوارم از سربازان امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف ) باشيد .
علتي كه بنده با شما تماس گرفتم ، اين است كه شبكه اي كه شما با آن تماس مي گيريد ، هر دفعه كه شما به هر روشي كه مي خواهيد وارد شويد ، روباه صفتانه بهانه و راه فراري براي خود پيدا مي كنند . نظر من اين است كه شما لطف كنيد ، زماني كه برنامه زنده ي آن ها شروع مي شود ، شما هم برنامه زنده داشته باشيد و مستقيما با آن هاتماس بگيريد . اين ها رسوا هستند و به حول و قوه الهي رسوا تر شوند و سني هايي كه مشتاق شنيدن حقيقت هستند هم نجات پيدا كنند .
مجري :
اساتيد همين كار را مي كنند ، اما مشكل اين جاست كه آن ها وصل نمي كنند . اگر فرصتي به ما دهند ، امشب ان شاء الله همين كار را انجام مي دهيم .
بيننده : آقاي علوي از افغانستان ـ شيعه
بنده از اساتيد برنامه تشكر مي كنم كه امشب سعي كردند با شبكه كلمه تماس بگيرند ؛ اما آن ها نخواستند كه پاسخ دهند . خواهشي هم داشتم كه امشب در اين برنامه مشاركت كنيد و آبروي اين هاشمي را هم ببريد . چون خيلي بيشتر از حد خود صحبت ميكند .
بيننده : آقاي حسيني از بوكان ـ اهل سنت
بنده سني هستم و از شهرستان بوكان تماس مي گيرم . بنده مي خواستم در مورد تماس اساتيد شبكه با شبكه كلمه صحبت كنم كه اين كار به نفع هيچ كدام از طرفين نيست . چرا كه ما هميشه دم از وحدت و يكپارچگي مي زنيم . همه ما شيعه و سني مسلمان هستيم و هيچ فرقي با هم نداريم . اگر هم اختلافاتي وجود داشته باشد كه به قرون گذشته بر مي گردد ، ما بايد آن ها را با سعه ي صدر در فضاي بازي با كارشناسان خبره موضوع را براي مردم تشريح كنند و كليد اين مشكل مذهبي را به دست مردم بدهند . چيزي كه امروز واقعا به ذهن من مي آيد ، اين است كه ما امروز در دنيا از هر چيزي غني هستيم . از علوم طبيعي ، از ثروت هاي دنيا غني هستيم . اما متأسفانه از لحاظ ديني هم شيعه و هم سني خيلي محروم هستيم و واقعا چيزي كه به درد ما و جامعه اسلامي بخورد ، هيچ وقت نصيب ما نشده و هيچ كس پيدا نمي شود كه كليد اين مشكل را به دست مردم بدهند . دين خدايي كه به آسمان دنيا مي رسد ، دين خدا است .اما همين كه به دست حجج اسلام و كارشناسان شبكه كلمه مي رسد ، دين ديگري مي شود . اين به نفع دشمنان اسلام است .
بنده شب گذشته با چند تن از دبيران بازنشسته و باسواد تهراني صحبت مي كرديم . آن ها مي گفتند : وقتي ما اين شبكه ها را چه شبكه هاي سني و چه شيعه را بررسي مي كنيم ، انسان از اسلام زده مي شود .
استاد يزداني :
اين كه گفتند : مطالب شما باعث اختلاف مي شويد ، كسي بر خلاف وحدت حرف مي زند كه شيعه را تكفير مي كند و مي گويد شما كافر هستيد و قسم مي خورد به خدا كه شما كافر هستيد .
كسي خلاف وحدت حرف مي زند كه آن اهانت ها و جسارت ها را نسبت به حضرت زهرا (سلام الله عليها) مي كند . ما مجبور هستيم اين مطالب را بگوييم . اين ها مطالبي را مطرح ميكنند و ما مجبور هستيم براي دفاع از عقايد شيعه اين مطالب را بيان كنيم . اگر اين ها اين كارها را نمي كردند ، ما هم همان رويه خودمان را داشتيم و مطالب اهل بيت (عليهم السلام) را براي شيعيان مي گفتيم و كاري به كار اين ها نداشتيم . اما وقتي ما را تكفير مي كنند و دستور قتل شيعيان را مي دهند و به حضرت زهرا (سلام الله عليها) جسارت مي كنند ، ما هم چاره اي نداريم و نميتوانيم ساكت بنشينيم .
مجري :
از شما اساتيد محترم و شما بينندگان ارجمند شبكه جهاني ولايت تشكر مي كنيم .
اللهم عجل لوليك الفرج
يا علي مدد
خدا يار و نگهدارتان.