در تاریخ 1393/08/20 نشست علمی با عنوان ” نقش صحابه در حادثه عاشورا ” برگزار شد .
در این نشست نقش صحابهای که در کربلا در هر دو لشکر حضور داشتند، بررسی شد .
کلیپ صوتی این نشست را می توانید از این جا گوش دهید یا دانلود کنید
نشست علمی نقش صحابه در کربلا
تاریخ 20/08/1393
اعوذ بالله من الشیطان اللعین الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله الذی اظهر الوجود ومنه بدأ کل حمد و الیه یعود و الصلاه و السلام علی شاهد و مشهود لکل موجود محمد محمود و علی آله آل الله الودود ، خلفاء الله علی عالم الغیب و الشهود سیّما الحجه بن الحسن المهدی المنتظر الموعود .
ابتدا ایام شهادت حضرت سید الشهدا (علیه السلام) را تسلیت می گویم و امیدوارم که عزاداری های شما مورد قبول درگاه الهی قرار گرفته باشد . موضوعی که امروز درباره آن ، بحث خواهیم کرد ، نقش صحابه در کربلا است ، صحابه ای که حادثه عاشورا را به وجود آوردند و در کشتن و همچنین در دفاع از امام حسین (علیه السلام ) نقش اساسی و مهم داشتند .
این بحث بیشتر ، در پاسخ به این شبهه است که وهابیها میگویند شهادت امام حسین (علیه السلام) به دست شیعیان بوده است . آنها مدعی هستند که خود شیعیان امام حسین (علیه السلام) را کشتند ، خودشان عزاداری کردند و نوحه خواندند و الآن هم به سر و سینه می زنند و زنجیر می زنند و… و میگویند که این نتیجه همان ظلمی است که به امام حسین (علیه السلام) کرده اید و خداوند شما را به دست خودتان عذاب می کند . !!!!
از این شبهه جواب های بسیار زیادی داده شده و علمای شیعه هم به این شبهه ، پاسخ های فراوانی و متقنی داده اند . یکی از این پاسخ ها ، جوابی بود که جناب دکتر رضا نژاد در نشست قبلی دادند مبنی بر این که کسانی که در لشکر باطل بودند ، همه عثمانی بودند و این با مستنداتی که ارائه شد و مستنداتی که موجود است ، قابل اثبات می باشد .
جواب بعدی که خیلی مهم است و این جواب ساکت کننده ی شبکه های وهابی است ، این است که کسانی که برای امام حسین (علیه السلام) نامه نوشتند و آن حضرت را دعوت کردند ، همه از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند . آن های هم که امام حسین (علیه السلام) را به شهادت رساندند ، آن ها هم از صحابه بودند . و حتی آن هایی هم که بعد از واقعه کربلا ، توابین را تشکیل دادند و از قاتلین امام حسین (علیه السلام) انتقام گرفتند ، از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند .
این پاسخ، یک جواب نقضی است که در واقع دامن خودشان را می گیرد . شبکه های وهابی مدت های زیادی روی این قضیه مانور می دادند و زمانی که ما چند نفر از صحابه را پیدا کردیم که در کربلا بودند ، خیلی کار برد داشت و انصافا آن ها را ساکت کرد ؛ یعنی الان که ما در این دو سال که شبکه های وهابی را رصد می کنیم ، این شبهه را در شبکه های خود کمتر مطرح کرده اند ؛ چون می دانند که شیعیان اگر زنگ بزنند می توانند پاسخ آن ها را بدهند و آن ها در مقابل این جواب ها ، کاری نمی توانند انجام دهند .
برای این که این بحث ، خوب تبیین شود ، در ابتدا باید ما صحابه را تعریف کنیم که صحابه چه کسانی هستند و از دیدگاه علمای اهل سنت و علمای وهابی ، صحابه به چه افرادی گفته می شود ؟
صحابه از دیدگاه اهل سنت و وهابیت
1 ) صحابه از دیدگاه بخاری
محمد بن اسماعیل بخاری که به زعم اهل سنت ، صحیح ترین کتاب را بعد از قرآن کریم ، نوشته است ، در باره صحابه در همان ابتدای کتاب فضائل الصحابه ، باب اصحاب النبی (صلی الله علیه و آله) ، صحابه را این گونه بیان کرده است :
ومن صحب النبی (صلی الله علیه و آله) أو رآه من المسلمین فهو من اصحابه
هر کس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را همراهی کند یا این که ایشان را ببیند و از مسلمانان باشد ، او از صحابه است .
صحیح بخاری ، ص 697 ، کتاب فضائل الصحابه ، باب اصحاب النبی (صلی الله علیه و آله) ، چاپ عربستان سعودی
همین دو شرط را بیان کرده است : ببیند و مسلمان باشد . این تعریفی است که محمد بن اسماعیل بخاری دارد و تقریبا متفق علیه است . این ها 19 تعریف برای عدالت صحابه دارند که تعریف آقای بخاری و احمد بن حنبل ، طرفداران بیشتری دارند . تعریف ابن تیمیه حرانی را هم بیان خواهیم کرد که تقریبا قول جمهور است .
2 ) صحابه از دیدگاه ابن تیمیه حرانی
ابن تیمیه حرانی تقریبا صریح تر تعریف کرده و قضیه را مفصل تر بیان کرده است :
من صحب النبی (صلی الله علیه و آله) سنة أو شهرا أو یوما أو ساعة أو رآه مؤمنا به فهو من أصحابه له من الصحبة علی قدر ما صحبه .
وهذا قول جماهیر العلماء من الفقهاء واهل الکلام وغیرهم یعدون فی أصحابه من قلت صحبته و من کثرت وفی ذلک خلاف ضفیف .
هر کس پیامبر (صلی الله علیه و آله) را یک سال ، یا یک ماه ، یا یک روز ، یا یک ساعت ، یا یک لحظه ببیند و مؤمن باشد ، او از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و به اندازه ای که ایشان را دیده ، سود می برد .
در ادامه می گوید :
این سخنی را گفتم ، قول جمهور علماء از فقها و اهل کلام است که این ها گفته اند که اگر حتی یک لحظه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببیند ، از صحابه است و شدت و ضعف و کم و زیاد ماندن در کنار پیامبر (صلی الله علیه و آله) تأثیری در صحابه بودن ندارد .
منهاج السنه النبویه ، ج 8 ، ص 383
این تعریف صحابه بود که اگر کسی یک لحظه هم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببیند و در آن زمان مؤمن باشد ، از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله) محسوب می شود .
عدالت صحابه از نظر اهل سنت و وهابیت
آیا اهل سنت همه صحابه را عادل می دانند یا این که فقط بعضی از صحابه را عادل می دانند ؟
آقای ابو عبد الله قرطبی ، یکی از مفسران مشهور اهل سنت در قرن هفتم ، خلاصه ای از دیدگاه اهل سنت را در تفسیر خود بیان می کند . تفسیر ایشان خلاصه ای از تفاسیر هفت قرن اول است و بعد از تفسیر فخر رازی ، شاید بهترین تفسیر اهل سنت به شمار آید .
نظر ایشان در مورد صحابه این است :
فصحابة کلهم عدول ، اولیاء الله تعالی ،… وخیرته من خلقه بعد انبیائه ورسله . هذا مذهب اهل السنة و الذی علیه الجماعة من ائمة هذه الامة
کل صحابه ، عادل اند و همه از اولیاء الهی ،همه از اصفیاء و برگزیدگان الهی و همه از برترین مخلوقات خداوند بعد از انبیاء الهی هستند . این کلام دیدگاه همه اهل سنت و ائمه این امت است .
تفسیر قرطبی ، ج 19 ، ص 350
این سخن بسیار سنگینی است که عواقب بسیار بدی برای پیروان سقیفه دارد و ما همیشه از این کلام استفاده می کنیم .
جمع بندی بحث این است که هر کس یک لحظه پیامبر (صلی الله علیه و آله) را ببیند ، او از اولیاء الهی است و برترین مخلوق بعد از انبیاء و پیامبران است و این دیدگاه اکثر اهل سنت می باشد .
صحابه ای که در کربلا حضور داشتند
ما سه دسته صحابه در کربلا داشتیم ، کسانی که در حادثه عاشورا نقش داشتند .
1 ) صحابه ای که در لشگر حق حضور داشتند و از فرماندهان لشگر امام حسین (علیه السلام) بودند و در راه آن حضرت جانبازی کردند و به همراه امام (علیه السلام) که قطعا از صحابه بودند ، به شهادت رسیدند .
2 ) صحابه ای که در لشگر باطل بودند و در رکاب عمر بن سعد شمشیر می زدند و جنایات فراوانی را در کربلا انجام دادند و اعمالی که اگر پیروان سقیفه از آن اعمال باخبر شوند ، بسیار شرمنده خواهند شد.
3 ) صحابه ای که امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند و مسلم بن عقیل را تنها گذاشتند ، در کربلا حاضر نشدند و بعد از شهادت امام حسین (علیه السلام) ، گروه توابین را تشکیل دادند و قصد داشتند از دشمنان و قاتلین امام (علیه السلام) انتقام بگیرند که بعضی کشته شدند و بعضی از آن ها ماندند .
این سه دسته کسانی بودند که در کربلا نقش اساسی داشتند که هر سه دسته را به صورت مستند برای شما معرفی خواهم کرد .
اما تعداد صحابه ای که در لشگر حق حضور داشتند ، حدود ده نفر بودند که از امام حسین (علیه السلام) دفاع کردند . بنده به صورت نمونه ، چند نفر از این افراد را نام می برم و مدارک آن را از معتبر ترین کتب اهل سنت نشان خواهم داد .
1 ) : حبیب بن مظاهر اسدی
ایشان به اتفاق شیعه و سنی قطعا از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستند . حبیب از فرماندهان سمت راست لشگر امام حسین (علیه السلام) بودند .
ابن حجر عسقلانی ، در کتاب الاصابه فی تمییز الصحابه ، جلد 2 ، صفحه 166 :
حتیت بن مظهر بن رئاب بن الاشتر بن جحوان بن فقعس الکندی …. قتل مع الحسین بن علی (علیهم السلام) …
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج 2 ،چاپ دار الجیل بیروت ، ص 166
ایشان را با نام حتیت بن مظهر از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نام می برند که همان حبیب بن مظاهر است . دلیل این که از ایشان با این نام یاد می شود را نمی دانم ؛ ولی در کتب شیعه از ایشان با نام حبیب بن مظاهر اسدی ذکر کرده اند .
حبیب از کسانی است که به امام (علیه السلام) نامه نوشت و به عهد خود وفا کرد و در رکاب آن حضرت به شهادت رسید .
همان طور که مستحضر هستید ، کتاب الاصابه یکی از بهترین کتاب های اهل سنت در زمینه صحابه است . اهل سنت در این زمینه چند کتاب بسیار مهم دارند : الاصابه ، الاستیعاب، اسد الغابه و کتاب ابو نعیم اصفهانی است ؛ ولی بهترین کتابی که هم اهل سنت و هم وهابی ها آن را قبول دارند همین کتاب الاصابه ابن حجر عسقلانی است .
2 ) : انس بن حارث
ایشان هم از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که ابن حجر نام ایشان را در کتاب الاصابه ، ج 1 ، صفحه 121 بیان کرده است :
انس بن الحارث بن نبیه ….
قال البخاری : انس بن الحارث قتل مع الحسین بن علی (علیهم السلام) سمع النبی صلی الله علیه و آله …
انس بن حارث بن نبیه از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و همراه امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید و از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هم روایت شنیده و نقل کرده است ….
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، چاپ دار الجیل بیروت ، ج 1 ، ص 121
3 ) طریف بن ابان :
در کتاب الاصابه ، جلد 3 ، صفحه 518 :
طریف بن ابان بن سلمة بن جاریة …. قتل مع الحسین بن علی (علیهم السلام) ….
ایشان هم از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که با امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسیده اند …
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج 3 ، ص 518
4 ) عبد الله بن بقطر :
چهارمین صحابه را هم ابن حجر در کتاب خود نام برده است :
عبد الله بن بقطر ذکر ابو جعفر الطبری أنه قتل مع الحسین بن علی (علیهم السلام) و کان رضیعه.
عبد الله بن بقطر هم از صحابه پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله) است که به همراه امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسید و ایشان هم در کودکی با امام حسین (علیه السلام) از یک زن شیر خورده است .
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج 4 ، ص 8
از ایشان در کتب اهل سنت فضائل زیادی نقل شده است ؛ اما متأسفانه ما در مقاتل از این اشخاص مطالب زیادی نداریم .
5 ) عمار بن ابی سلامه
ایشان هم در کربلا و در لشگر امام حسین (علیه السلام) حاضر بودند . ابن حجر از ایشان در کتاب الاصابه ، جلد 5 ، صفحه 139 یاد کرده است :
عمار بن ابی سلامة (سلمة) بن عبد الله بن عمران بن رأس بن دالان الهمدانی ثم الدالانی له ادارک وکان قد شهد مع علی (علیه السلام) مشاهده وقتل مع الحسین بن علی (علیهم السلام) بالطف…
عمار بن ابی سلامه یا ابی سلمه بن عبد الله بن عمران ، ایشان با امیر المؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) در جنگ صفین ونهروان بوده ، با امام حسن (علیه السلام) هم کمک های زیادی کرده و در رکاب امام حسین (علیه السلام) در کربلا به شهادت رسیده اند .
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج 5 ، ص 139
6 ) یزید بن مغفل
یزید بن مغفل بن عوف بن عمیر بن کلب العامری ….و هو یقاتل مع الحسین بن علی (علیهم السلام) وقتل حینئذ إن تنکرونی فأنا بن المغفل .
یزید بن مغفل بن عوف بن عمیر بن کلب العامری است . ایشان هم از کسانی بود که در زیر پرچم امام حسین (علیه السلام) جنگید و به شهادت رسید .
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج 6 ، ص 706
افراد دیگری از مثل زهیر بن قین ، مسلم بن عوسجه و حتی بعضی ها جون غلام امام حسین (علیه السلام) را هم جزء صحابه دانسته اند .
صحابه ای که امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند
کسانی که برای امام حسین (علیه السلام) نامه نوشتند و مسلم بن عقیل را تنها گذاشتند و در لشگر امام (علیه السلام) هم حضور نداشتند و بعد از شهادت آن حضرت ، لشگر توابین را تشکیل دادند . به قول شبکه های وهابی، امام حسین (علیه السلام) را کشتند و بعد خودشان هم عزاداری کردند . این افراد هم از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به شمار می رفتند .
در سیر اعلام النبلاء یکی از بهترین کتاب های رجالی و تراجم اهل سنت به شمار می آید، تألیف شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان ذهبی ، با تحقیق شعیب الارنؤوط وهابی و دو نفر از وهابی های دیگر ، جلد 3 ، چاپ مؤسسه الرساله بیروت ، صفحه 394 آمده است:
سلیمان بن صرد الامیر ابو مطرف الخزاعی الکوفی الصحابی له روایت یسیرة…
قال ابن عبد البر : کان ممن کاتب الحسین (علیه السلام) لیبایئه ، فلما عجز عن نصره ندم و حارب ، کان دیّنا عابدا …..
سلیمان بن صرد ابو مطرف خزاعی کوفی از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده ….
ابن عبد البر می گوید : او از کسانی است که برای امام حسین (علیه السلام) نامه نوشت که بیا ما با شما بیعت می کنیم . زمانی که نتوانست به امام (علیه السلام) کمک کند ، پشیمان شد و با دشمنان آن حضرت جنگید . با لشگر توابین ، کسانی که امام حسین (علیه السلام) را تنها گذاشته بود ، آمدند .
ذهبی ، شمس الدین محمد بن احمد بن عثمان ، سیر اعلام النبلاء ، با تحقیق شعیب الارنؤوط وهابی ، چاپ مؤسسه الرساله بیروت ، ج 3 ، ص 394 به بعد
در سال اولی که وهابی ها این شبهه را مطرح کردند ، ما همین یک نفر را داشتیم که وهابی ها برای این مورد هیچ پاسخی نداشتند و در حقیقت آن ها را خلع سلاح کرد .
کتاب الاصابه فی تمییز الصحابه، تألیف ابن حجر عسقلانی ، ج 4 ، با تحقیق دکتر عبد الصمد حسن یمامه و دکتر عبد الله بن عبد المحسن الترکی از محققین معروف وهابی ، صفحه 453 حرف سین :
سلیمان بن صرد بن جون بن ابی جون بن منقد بن ربیعة … یقال کان اسمه یسارا ، فغیّره النبی (صلی الله علیه و آله) وقد روی عن النبی و عن علی (علیه السلام) و عن ابی و …
کان خیّرا فاضلا … ثم کان کاتب الحسین (علیه السلام) ثم تخلف عنه …
سلیمان بن صرد بن جون بن ابی جون ….. اسمش یسار بود که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن را تغییر داد …
در جنگ صفین با امیر المؤمنین (علیه السلام) همراه بود … ایشان از کسانی است که برای امام حسین (علیه السلام) نامه نوشت و از آن تخلف کرد و امام را یاری نکرد . و بعد از آن با چهار هزار نفر به خونخواهی امام حسین (علیه السلام) به پا خواستند و با عبیدالله بن زیاد جنگیدند و در آن جنگ کشته شد.
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، با تحقیق دکتر عبد الصمد حسن یمامه و دکتر عبد الله بن عبد المحسن الترکی ، ج 4 ، ص 435
اهل سنت با این مورد چه می کنند ؟ از یک طرف همه صحابه را از اولیاء و اصفیاء می دانند و معتقدند که همه آنها جزء برترین انسان ها بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستند. و ثابت شد که همین افراد به امام حسین (علیه السلام) نامه نوشتند و تخلف کردند و بعد همین افراد برای حضرت گریه کردند . این مسئله اساس مذهب اهل سنت و وهابیت را زیر سؤال می برند و جوابی هم برای آن ندارند .
کتاب انساب الاشراف (یکی از معتبرترین کتاب های اهل سنت ) ، تألیف امام احمد بن یحیی بن جابر بلاذری ، متوفای 279 هـ ، جلد 3 ، چاپ دار الفکر بیروت ، صفحه 369 ، نامه سلیمان بن صرد به امام حسین (علیه السلام) :
من سلیمان بن صرد و مسیب بن نجبة ورفاعة بن شداد و حبیب بن مظهر …
فقدم علینا لعل الله ….
از سلیمان بن صرد و مسیب بن نجبه و رفاعه بن شداد و حبیب بن مظاهر و شیعیان و مسلمانان از اهل کوفه
ما امام نداریم ، نزد ما بیا ، شاید به واسطه شما ، ما هم دور حق جمع شویم . …
که در صفحات بعد مفصلا این نامه را بیان کرده است . به هر حال سلیمان بن صرد از اولین کسانی بود که به امام نامه نوشت و از سران شیعه در کوفه به حساب می آمد ؛ البته ما برای ایشان احترام قائل هستیم با این که مسلم را تنها گذاشت و در زمان شهادت امام (علیه السلام) زندانی بود ؛ ولی بعد از آن توبه کرد که بسیاری از علمای شیعه گفته اند که توبه ایشان پذیرفته شده و برای ایشان احترام زیادی قائلند حتی بیشتر از مختار ثقفی .
مختار بن ابی عبید هم جزء اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است ؛ اما چون نقشی در تنها گذاشتن مسلم نداشته ، نامی از ایشان در این جا بیان نکرده اند .
کسانی که در لشگر امام حسین (علیه السلام) بودند ؛ ولی امام را تنها گذاشتند
این افراد با این که در لشگر امام (علیه السلام) بودند ؛ اما نه تنها امام را تنها گذاشتند بلکه با امام جنگیدند و در کربلا جنایت های زیادی هم انجام دادند .
1 )عمرو بن حجاج زبیدی
ایشان از کسانی است که از صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله ) محسوب می شوند و امام را نه تنها ، تنها گذاشت ؛ بلکه از سران لشگر عمر بن سعد هم بود .
کتاب الاصابه فی تمییز الصحابه ، تألیف ابن حجر عسقلانی ، چاپ مؤسسه الرساله بیروت ، جلد 3 (که جلد 5 و 6 را با هم دارد ) صفحه 115 ، شرح حال 6472 :
عمرو بن حجاج الزبیدی … کان مسلما فی عهد النبی (صلی الله علیه و آله) ….
عمرو بن حجاج زبیدی از مسلمانان زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بوده ، در جنگ رده نقش داشته ، در طرفداری از ابوبکر که قوم او می خواست کافر شود ، آن ها را تشویق کرد که به اسلام چنگ بزنید و جدا نشوید . ایشان در کربلا حضور داشته …
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، چاپ مؤسسه الرساله بیروت ، ج 3 ، ص 115
در کتاب اسد الغابه فی معرفه الصحابه ، تألیف عز الدین ابن اثیر ابی الحسن علی بن محمد الجزری ، جلد چهارم ، چاپ دار الکتب العلمیه ، صفحه 200 :
کان مسلما فی عهد رسول الله (صلی الله علیه و آله) ….
الجزری ، عزالدین ابن اثیر ابی الحسن علی بن محمد ، چاپ دار الکتب العلمیه ، ج 4 ، ص 200
شرایط بخاری را دارد ؛ یعنی پیامبر (صلی الله علیه و آله) را ببیند و مسلمان باشد .
جنایات عمرو بن حجاج زبیدی در کربلا
در کتاب تاریخ طبری ، تألیف ابی جعفر محمد بن جریر طبری ، جلد 3 ، چاپ دار الکتب العلمیه ، صفحه 275 :
روایتی را نقل می کند : علت این که هانی بن عروه دستگیر شد ، او بوده .
اما در صفحه 311 ، روایت بسیار دردناکی را نقل می کند :
نامه ای را نقل می کند که سند آن معتبر است . هم ابو مخنف از دیدگاه این ها معتبر است و هم سلیمان بن راشد و هم حمید بن مسلم . نامه عبیدالله بن زیاد به عمر بن سعد که بین حسین بن علی (علیه السلام) و اصحاب او و آب حائل شود .
قال ابومخنف : حدثنی سلیمان بن راشد عن حمید بن مسلم الازدی ، قال : جاء من عببید الله بن زیاد کتاب إلی عمر بن سعد : اما بعد ، فحلّ بین الحسین واصحابه وبین الماء ویذوقوا منه قطرة ،کما صنع بالتقی الزکیّ المظلوم عثمان بن عفان . قال : فبعث عمر بن سعد ،عمرو بن حجاج علی خمسمائة فارس ، فتزلوا علی الشریعة و حالوا بین الحسین (علیه السلام) و اصحابه وبین الماء ….
ابو مخنف گفت : سلیمان بن راشد از حمید بن مسلم ازدی نقل می کند که نامه ای از عبید الله بن زیاد به عمر سعد آمد که گفته بود : بین امام حسین (علیه السلام) و اصحاب و بین آب فاصله بیانداز حتی یک قطره آب هم نباید بخورند ؛ همان طور که با عثمان این کار را کردند
عمر بن سعد ، عمرو بن حجاج را با 500 نفر سوار را فرستاد تا شریعه را بگیرند و این ها بین امام (علیه السلام) و اصحابشان با آب فاصله شوند تا یک قطره آب هم نتوانند بخورند …
طبری ، محمد بن جریر ، تاریخ طبری ، ج 3 ، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ، ص 311 به بعد
در حالی که از آن طرف وهابی ها می گویند : امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) با عثمان خوب بودند و برای او آب بردند و با امیر المؤمنین (علیه السلام) هم رابطه خوبی داشته ؛ در حالیکه در این جا می گوید : که به امام حسین (علیه السلام) آب ندهید ؛ چون به عثمان آب ندادند . این مطلب هم از تناقض های آن ها است .
عمرو بن حجاج از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است ، آیا او هم عادل است و از اوصیاء و بندگان برگزیده خداست و قطعا به بهشت می رود ؟ ما از ابن حزم اندلسی و ابن تیمیه داریم که میگویند تمام صحابه بدون استثناء وارد بهشت می شوند . آیا عمرو بن حجاجی که نگذاشت امام حسین (علیه السلام) که از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است ، آب بخورد ، او هم اهل بهشت است ؟ این سؤالی است که باید این ها پاسخ دهند ؟
باز در صفحه بعد حملاتی که عمرو بن حجاج به لشگر امام حسین و حضرت ابالفضل العباس(علیهم السلام) انجام داد را نقل می کند.
و در ادامه در صفحه 317 نقل می کند :
وجعل عمر علی میمنته عمرو بن حجاج الزبیدی وعلی میسرته شمر بن ذی الجوشن …
عمر بن سعد ، عمرو بن حجاج را فرمانده سمت راست لشگر و فرمانده سمت چپ را شمر بن ذی الجوشن ، قرار داده بود ( در حالی که شمر بن ذی الجوشن طبق مدارکی که از اهل سنت در دست است ، این که شمر در تمام عمر عثمانی بوده و در تشکیل خوارج نقش زیادی داشته است .
طبری ، محمد بن جریر ، تاریخ طبری ، ج 3 ، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ، ص 311 تا 317
2) عزره بن قیس
در کتاب الاصابه فی تمییز الصحابه ، تألیف ابن حجر عسقلانی ، جلد 8 ، با تحقیق عبد الله بن محسن الترکی که ایشان را جزء صحابه می دانند :
عزرة بن قیس بن اذیة بن احمسی البجلی …
ایشان هم از صحابه رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است و در صحابه بودن او هیچ شکی نیست .
نقش عزره بن قیس در کربلا
در کتاب انساب الاشراف ، تألیف احمد بن یحیی بن جابر البلاذری ، متوفای 279 هـ ، جلد 3 ، چاپ دار الفکر بیروت ، با تحقیق دکتر سهیل ذکار ، صفحه 370 :
وکتب إلیه اشراف اهل الکوفة شبث بن ربعی ، محمد بن عمیر بن عطارد بن حاجب تمیمی ، حجّار بن ابجر عجلی و یزد بن یزدید بن حارث بن رویم شیبانی و عزرة بن قیس احمسی و عمرو بن حجاج الزبیدی …
اشراف اهل کوفه به امام (علیه السلام) نامه نوشتند از جمله شبث بن ربعی ( اصحاب پیامبر (ص) ) محمد بن عمیر بن عطارد بن حاجب تمیمی و حجار بن ابجر عجلی ( از صحابه هستند و در کربلا جنایات زیادی کردند ) یزید بن یزید بن حارث بن روید شیبانی و عزره بن قیس احمسی و عمرو بن حجاج زبیدی …
بلاذری ، احمد بن یحیی بن جابر ، انساب الاشراف ، متوفای 279 هـ ، ج 3 ، چاپ دار الفکر بیروت ، با تحقیق دکتر سهیل ذکار ، ص 370
در روز عاشورا گفتگوی این شخص را با زهیر بن قین بیان کرده اند :
وقال عزرة لزهیر بن قین :کنت عندنا عثمانیا فما بالک؟ …
عزره بن قیس به زهیر بن قین گفت : تو که از دیدگاه ما در تمام عمر عثمانی بودی ، چه شد که در لشگر علوی ها ایستاده ای ؟
زهیر بن قین پاسخ او را می دهد . این مطلب نشان می دهد که عزره بن قیس در کربلا حضور داشته و عثمانی بوده و نقش مؤثر عثمانی ها را هم در کربلا یاد آوری می کند.
باز در صفحه 305 از جلد 3 و 1321 از تمام مجلداتش ، بیان می کند :
بر قسمت راست لشگر عمرو بن حجاج و بر سمت چپ شمر بن ذی الجوشن و عزره بن قیس احمسی بر سوار نظام ها و بر پیاده نظام ها ، شبث بن ربعی فرمانده هی می کردند و پرچم دار هم درید ، غلام عمر بن سعد بود.
این افراد همه از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند غیر از شمر که ما بر صحابه بودن او ، مدرکی پیدا نکردیم .
باز در صفحه 412 مدرک دیگری وجود دارد :
که سرها را شمر بن ذی الجوشن ، قیس بن اشعث ، عمرو بن حجاج و عزره بن قیس احمسی ، آوردند .
بلاذری ، احمد بن یحیی بن جابر ، انساب الاشراف ، ج 3 ، چاپ دار الفکر بیروت ، ص 305 و 412
3 ) عبد الله بن حصن ازدی
ایشان از کسانی است که در کربلا جنایات زیادی کرده و به امام (علیه السلام) حرفی را گفته که دل شیعیان را تا قیام قیامت می سوزاند . در کتاب الاصابه فی تمییز الصحابه ، تألیف ابن حجر عسقلانی ، ج 6 ، صفحه 102 :
عبد الله بن حصن بن سهل ذکره الطبرانی فی الصحابة
طبری ، عبد الله بن حصن را جزء صحابه می دانند .
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج6 ، ص 102
همین برای اثبات صحابه بودن ، عبد الله بن حصن کفایت می کند .
اما جنایاتی را که در کربلا انجام داده در کتاب انساب الاشراف ، تألیف احمد بن یحیی بن جابر بلاذری ، جلد 3 ، چاپ دار الفکر بیروت ، ص 389 :
وناداه عبد الله بن حصن الازدی : یا حسین ألا تنظر إلی الماء کأنه کبد السماء والله لاتذوق منه قطرة حتی تموت عطشا .
عبد الله بن حصن فریاد زد : ای حسین به این آب نگاه کن که مثل آسمان کبود است . به خدا قسم یک قطره از این آب را نخواهی چشید تا این که از تشنگی بمیری .
این جمله عبد الله بن حصن در تاریخ معروف است و نشان می دهد که او هم جزء صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است . آیا او هم از اولیای الهی است ؟ آیا او هم عادل است ؟ آیا او هم اهل بهشت است ؟ و مسائل دیگری که اهل سنت و وهابیت باید آن را پاسخ دهند .
4) عبد الرحمن بن ابی سبرة جعفی
ایشان هم جزء اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است که در کتاب کامل فی التاریخ ، تألیف ابن اثیر جزری ، جلد 3 ، چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ، به این موضوع تصریح کرده و این که این شخص در کربلا حضور داشته است . در کتاب الاستیعاب هم نقل شده که عبد الرحمن بن ابی سبره در کربلا بوده .
5 ) شبث بن ربعی
این شخص هم جزء اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است و در کربلا جنایات زیادی را انجام داده است و همین یک نفر ، عدالت صحابه را زیر سؤال می برد و مذهب سقیفه را از اساس خراب می کند ؛ چون اساس مذهب سقیفه بر عدالت صحابه بنا شده و زمانی که عدالت صحابه زیر سؤال برود ، مذهب آن ها هم زیر سؤال می رود .
الاصابه فی تمییز الصحابه ، ابن حجر عسقلانی ، جلد 5 ، صفحه 168 ، شرح حال 3977 :
الشبث ـ بفتح اوله والموحدة ثم مثلة ـ بن ربعی التمیمی الیربوعی ، ابو عبد القدوس ، له ادارک …
شبث بن ربعی تمیمی یربوعی ، ابو عبد القدوس ، ایشان هم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را درک کرده است …
به قول ابن تیمیه اگر کسی یک لحظه هم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را ببیند و در آن زمان مسلمان باشد ، از اصحاب آن حضرت به حساب می آید .
در پایین صفحه می گوید :
… کان فیمن قاتل الحسین (علیه السلام) .
در صفحه بعد می گوید :
قال العجلی : کان اول من اعان علی قتل عثمان و بئس الرجل هو….
قال شبث : أنا اول من حرّر الحروریة .
شبث از کسانی است که با امام حسین (علیه السلام ) جنگید …
عجلی می گوید : شبث اولین کسی بود که در قتل عثمان هم مشارکت داشت و مرد بدی بود .
شبث گفت : من از اولین کسانی بودم که گروه حروریه یکی از فرق خوارج را تشکیل دادم .
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج 5 ، ص 168 و 169
در لشگر عمر بن سعد از فرماندهان پیاده نظام بود و در بردن اسرای اهل بیت (علیهم السلام) به کوفه و شام نقش اساسی داشته و در جنگ با مختار و کشتن او هم شرکت داشت . جنایات این شخص بسیار زیاد است و از کسانی بود که خوارج را راه اندازی کرد .
این یک صفحه از کتاب ابن حجر عسقلانی ثابت می کند که ایشان هم از اصحاب بوده و هم در کربلا حضور داشته و جنایات زیادی را انجام داده است .
این مطالب در تاریخ طبری ، جلد 3 ، صفحه 108 :
… إن امیر القتال شبث بن ربعی التمیمی ….
فرمانده نبرد ، شبث بن ربعی از کسانی است که خوارج را تشکیل دادند .
در صفحه 378 می گوید :
وکتب شبث بن ربعی و حجار بن ابجر ویزید بن الحارث بن یزید بن رویم وعزرة بن قیس و عمرو الحجاج الزبیدی ومحمد بن عمیر التمیمی …
شبث بن ربعی ، حجار بن ابجر ، یزید بن حارث بن یزید بن رویم و عزره بن قیس و عمرو بن حجاج زبیدی و محمد بن عمیر تمیمی از کسانی هستند که به امام حسین (علیه السلام) نامه نوشتند : باغ های ما سر سبز شده ، میوه ها رسیده ،….
در صفحه 317 هم نشان دادیم که شبث بن ربعی بر پیاده نظام فرماندهی می کرد .
در صفحه 319 مینویسدامام حسین (علیه السلام) فریاد زد که:
یا شبث بن ربعی ویا حجار بن ابجر ویا قیس بن الاشعث ویا یزید بن حارث الم تکتموا إلیّ أن قد اینعت الثمار والاخضر الجناب ، وطمّت الجمام ، … قالوا له : لم تفعل …
یا شبث بن ربعی ، یا حجار بن ابجر ، یا قیس بن اشعث ، یا یزید بن حارث آیا شما نامه ننوشتید که باغ های ما سر سبز شده ، میوه هایمان رسیده …. همه حاشا کردند و گفتند که نه ما نامه ننوشته ایم .
طبری ،محمد بن جریر ، تاریخ طبری ، ج 3 ، ص 317 ، 319 ، 108 ، 378
6) حجار بن ابجر
در کتاب الاصابه ، تألیف ابن حجر عسقلانی ، جلد 3 ، صفحه 31 :
حجار بن ابجر بن جابر العجلی له ادراک …
آقای حجار بن ابجر بن جابر عجلی از کسانی است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را درک کرده و جزء صحابه محسوب می شود .
در کتاب انساب الاشراف ، تألیف احمد بن یحیی بن جابر بلاذری ، جلد 3 ، صفحه 370 :
نقش ایشان را در کربلا بیان می کند و این که از اشراف کوفه بود ه و برای امام (علیه السلام) نامه نوشتند .
در صفحه 387 نقل کرده :
… ووجه ایضا إلی الحسین (علیه السلام) حجار بن ابجر العجلی فی الف .
ابن زیاد چهار هزار نفر را به کربلا فرستاد که با امام حسین (علیه السلام) مقابله کند که حجار بن ابجر فرمانده هزار نفر از این افراد بود . در صفحات بعد هم مطلب مربوط به سخن امام (علیه السلام) است که به این افراد می فرماید : مگر شما برای من نامه نفرستادید و این افراد همه انکار کردند که ما نامه ننوشته ایم .
بلاذری ، احمد بن یحیی بن جابر ، انساب الاشراف ، ج 3 ، ص 370 ، 387 ، 396
7 ) اسماء بن خارجة فزاری
در کتاب الاصابه فی تمییز الصحابه ، تألیف ابن حجر عسقلانی ، جلد اول ، صفحه 379 :
اسماء بن خارجة بن حصن بن حذیفة بن بدر الفزاری ابو حسان الکوفی …
اسماء بن خارجه بن حصن بن حذیفه بن بدر فزاری ابو حسان کوفی از کسانی است که به همراه عموی خود در کربلا حضور داشته و طبق شرط ابن عبد البر شرایط صحابه بودن را هم دارد .
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج اول ، ص 379
کتاب انساب الاشراف حضور ایشان را در کربلا ثابت می کند . در جلد 3 ،صفحه 378 :
در بین لشگری که ابن زیاد به سمت کربلا فرستاد ، کثیر بن شهاب حارثی ، محمد بن اشعث ، قعقاع بن سوید بن عبد الرحمن منقری و اسماء بن خارجه (همه از صحابه هستند ) بودند .
بلاذری ، احمد بن یحیی بن جابر ، انساب الاشراف ، ج 3 ، ص 378
این ها یک قاعده کلی داشتند که در صدر اول اسلام تا زمانی که صحابی بود ، غیر صحابی را فرمانده لشگر قرار نمی داند . این که عمر بن سعد را فرمانده قرار داده اند ، معلوم نیست . در جاهای مختلف این ها از این قاعده استفاده کرده اند که شخص را صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محسوب کرده اند فقط به دلیل این که در لشگر خلیفه اول ، دوم و سوم و معاویه فرمانده بوده اند .
باز در همین کتاب انساب الاشراف ، جلد 6 :
که اسماء بن خارجه از کسانی بوده که از دست مختار فرار کرد ؛ ولی در آخر دستگیر شد و مختار او را در آتش انداخت تا بمیرد .
بلاذری ، احمد بن یحیی بن جابر ، انساب الاشراف ، ج 6
8 ) کثیر بن شهاب
در کتاب الاصابه فی تمییز الصحابه ، جلد 9 ، صفحه 424 :
کثیر بن شهاب بن الحصین ذی الغصة…..
کثیر بن شهاب بن حصین … از کسانی است که ابن عساکر او را از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می داند .
همین یک مدرک هم برای صحابی بودن او کافی است . در صورتی که این مطلب اختلافی است و در صفحه 244 گفته اند :
… ومما یقوی أن له صحبة ما تقدم انهم ما کانوا یؤمرون إلا الصحابة …
از چیزهایی که تقویت می کند که این شخص هم از صحابی است که در آن زمان کسی فرمانده لشگر نبود مگر این که از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) باشد و نامه ای که عمر بن خطاب نوشته دلیل بر این قضیه است که وقتی برای فتح قدس رفته بودند ، ایشان از فرماندهان لشگر بود .
ابن حجر عسقلانی ، الاصابه فی تمییز الصحابه ، ج 9 ، ص 424 ، 244
کتاب اخبار اصبهان هم ایشان را از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می داند :
کثیر بن شهاب البجلی أخو طارق وطارق یکنی ابا عبدالله رأی النبی .
کثیر بن شهاب بجلی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آن حضرت را دیده ، در آن زمان مسلمان هم بوده ؛ پس صحابی بوده است .
مهرانی اصبهانی ، ابو نعیم احمد بن عبد الله بن مهران ، تاریخ اصبهان ، ج 2 ، ص 136
در کتاب تاریخ مدینه دمشق ، تألیف ابی قاسم علی بن حسن ابن هبه الله بن عبدالله شافعی ، جلد 50 ، صفحه 32 ، کثیر بن شهاب را از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله) می داند .
اما نقشی که در کربلا داشت را آقای بلاذری در کتاب انساب الاشراف ، جلد 3 ، صفحه 387 بیان کرده است :
ابن زیاد چهار هزار نفر را به کربلا فرستاده که محمد بن اشعث و اسماء بن خارجه و قعقاع و کثیر بن شهاب فرماندهی این چهار هزار نفر را به عهده آنها گذاشته بود .
پس کثیر بن شهاب هم قطعا در کربلا حضور داشته است .
8 ) محمد بن اشعث بن قیس
ایشان را بعضی ها از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محسوب کرده اند . محمد بن اشعث خواهر زاده ابوبکر بوده و از کسانی است که در کربلا حضور داشت و در کشتن مسلم نقش داشته است . در جنگ با مختار هم بوده که بالاخره توسط مختار کشته می شود .
کتاب الفرق بین الفرق ، تألیف آقای بغدادی ، چاپ مکتبه السینا در مصر ، صفحه 54 :
وقتل فی تلک الواقعة محمد بن اشعث الکندی …
از کسانی که در جنگ با مختار کشته شد ، محمد بن اشعث بود .
مختار هم در این باره می گوید :
طابت نفسی بقتله لم یکن قد بقی من قتله الحسین (علیه السلام) غیره
دلم من آرام شد از کشتن این شخص که از قاتلان امام حسین (علیه السلام) باقی نمانده بود .
بغدادی ، الفرق بین الفرق ، چاپ مکتبه السینا ، ص 54
در کتاب تاریخ مدینه دمشق و انساب الاشراف ایشان را از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شمرده شده است .
سؤالات مطرح شده
دلیل حضور این افراد که از صحابی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محسوب می شدند ، چه بود ؟
استاد یزدانی :
بنده تا به حال به این مسئله فکر نکرده ام که دلیل اصلی حضور این ها در کربلا چه بود ؛ اما یکی از دلائلی که دکتر رضا نژاد بیان کردند این بود که این افراد عثمانی بودند . در دهه های سوم و چهارم گروه های سیاسی تشکلیل شد که هر کس در یک گروه سیاسی بودند و این ها همه جزء عثمانی ها بودند . شاید بنده یک تحلیل خاص که شما بپذیرید ، نداشته باشم .
طبق تقسیم بندی شما صحابه ای بودند که در حادثه کربلا نقش نداشتند ؛ چون صحابه ای بودند که حتی امام (علیه السلام) را نصیحت کردند ، و در این مورد موضعگیری داشتند ؟
استاد یزدانی :
بله ، اصحاب دیگری از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بودند که نقشی در به وجود آمدن حادثه کربلا نداشتند ، مثل عبد الله بن عباس ، عبد الله بن عمر ، جابر بن عبد الله که نقشی نداشتند .
شما فرمودید که این صحابه در حادثه کربلا مشارکت داشتند ، این مشارکت به عدالت این صحابه خدشه وارد می کند ؛ پس نمی توان گفت که این افراد اجتهاد کرده اند ؟
استاد یزدانی :
اگر کسی به وجدان خود مراجعه کند ، قطعا به عدالت صحابه خدشه وارد می شود . این ها برای این مسئله توجیهات زیادی دارند . می گویند این ها اجتهاد کرده اند ، شاید هم توبه کرده باشند . سخنی که ابن تیمیه دارد : شما که یزید را لعن می کنید، از کجا می دانید که یزید توبه نکرده است ؟ شاید در آخر عمر خود کار هایی کرده باشد که ثواب آن بیشتر از کشتن امام حسین (علیه السلام) و حادثه حره و آتش زدن خانه خدا باشد .
در هر صورت برای خود توجیهات زیادی دارند ؛ ولی ما قضاوت هم نمی کنیم فقط آن ها را به وجدانشن ارجاع می دهیم و مدارک موجود را ارائه می دهیم . در یکی از برنامه یکی از سنی ها زنگ زد و بنده این بحث را مطرح کردم که ایشان عصبانی شد و گفت : شما به سنی های ایران توهین کردید .
بنده گفتم : من چه توهینی کردم ، عین مدارک را از کتاب های اهل سنت نشان دادم که از اصحاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در کربلا حضور داشتند و در کشتن امام حسین (علیه السلام) هم مشارکت کردند . اگر این توهین است ، مطالبی است که از کتاب های خودتان بیان کردم و شما باید به علمایی که این مطالب را در کتاب های خود نقل کرده اند ، اعتراض کنید .
برای همه موارد خود توجیه دارند و اگر توجیه نداشتند که این همه اهل سنت در عالم وجود نداشت.
در مورد عدالت صحابه که شما فرمودید .با مشارکت این افراد در کربلا ، عدالت آن ها تأیید نمی شود ؟
استاد یزدانی :
بله ، در تناقض است که گفته اند : کلهم اولیاء الله ، کلهم عدول . ما با این کلمه کل در این جا چه کار کنیم ؟
پس در این صورت نباید همه اصحاب را عادل بدانند ؟
استاد یزدانی :
ما هم همین مطلب را می گوییم ، همه اصحاب را عادل ندانید ، تفکیک قائل شوید . مانند شیعیان کسانی که انسان های صالحی بودند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را دیدند و با این حال از دنیا رفته اند را عادل بدانید و از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) محسوب کنید ؛ ولی این ها لجاجت می کنند و می گویند هر کس حتی یک لحظه پیامبر (صلی الله علیه و آله) را دیده باشد و در آن زمان مؤمن باشد ، جزء اصحاب است .
هیچ عقلی این تعریف از صحابه را نمی پذیرد و این روشنگری ها برای اهل سنت در این سال ها تأثیر گذار بوده است و افراد زیادی بوده اند حتی از علمای اهل سنت که از این نظریه بر گشته اند .
اهل سنت در مورد مشارکت صحابه در کربلا چه می گویند ؟
استاد یزدانی :
بدون استثناء می گویند اجتهد فأخطأ : اجتهاد کردند بعد اشتباه کردند ؛ ولی در هر صورت همه صحابه به بهشت می روند و هیچ کدام از آن ها به جهنم نمی روند . این مطلب را ابن حزم اندلسی در کتاب خود بیان کرده است .
این شبهه ای که وهابیت مطرح کرده اند که شیعیان امام حسین (علیه السلام) را کشتند و الان گریه وعزاداری می کنند با بحثی که سیلمان بن صرد توابین را تشکیل داد ، این ها هم جریانی بود که شیعه بودند و این واقعه را به وجود آوردند و گریه و عزاداری کردند ؟
استاد یزدانی :
ما به این مسئله جواب نقضی می دهیم که آیا در بین صحابه شیعه هم بوده ؟ هر طور که پاسخ دهند باز هم حقانیت شیعه ثابت می شود . اگر بگویند که شیعه بوده ، می گوییم در بین صحابه شیعه هم بوده ، پس شیعه وارد بهشت می شود .
سخن شما درست است که سلیمان بن صرد ، شیعه بوده و حتی بیشتر کسانی که در رکاب ایشان می جنگیدند ، هم شیعه بودند و به شهادت رسیدند . ولی در هر صورت به ضرر آن ها است . اگر ثابت شود در بین صحابه کسانی شیعه بودهاند . این مطلب برای آن ها سنگین است ، شما صحابه ای را پیدا کنید که خود را اهل سنت بدانند و شیعه نباشند .
اللهم صل علی محمد و آل محمد
اللهم عجل لولیک الفرج
خدایار و نگهدارتان .
3 Comments
بشری
عبدالرحمن بن ابی سبره رو غیابا رسول خدا اسمش رو عوض کردن و پدرش صحابی بوده و این مساله در اسد الغابه بهش تصریح شده. عبدالرحمن بن ابی سبره کلا 2تا حدیث بیشتر از پیامبر نقل نکرده و صحابه بودنش به هیچ وجه ثابت نیست. شما هم هیچ دلیلی مبتنی بر صحابه بودنش ارائه نکردین و فقط نوشتین صحابه بوده؛ این یعنی هیچ دلیل مستندی بر صحابی بودنش وجود نداره.
Yazdani
سلام عليكم
عبد الرحمن بن أبى سبرة الجعفى واسم أبى سبرة زيد بن مالك معدود فى الكوفيين وكان اسمه عزيرا فسماه رسول الله صلى الله عليه وسلم عبد الرحمن وقال أحب الأسماء إلى الله عبد الله وعبد الرحمن هو والد خيثمة بن عبد الرحمن روى عنه الشعبى وابنه خيثمة بن عبد الرحمن
الاستيعاب ج 2 ص 834 ، اسم المؤلف: يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر الوفاة: 463 ، دار النشر : دار الجيل – بيروت – 1412 ، الطبعة : الأولى ، تحقيق : علي محمد البجاوي
در شرح حال او در الإستيعاب اين چيزي كه شما گفته ايد، نيامده است. براي صحابي بودن كافي نيست كه روايت هم نقل كرده باشد. كافي است كه يكبار رسول خدا صلي الله عليه وآله را ديده باشد.
بخاري هم روايت نقل كرده كه او پيامبر را ديده است:
793 عبد الرحمن بن أبي سبرة حديثه في الكوفيين قال محمد بن العلاء حدثنا يونس بن بكير حدثنا إسماعيل بن زربى عن الشعبي حدثني عبد الرحمن بن أبي سبرة كنت مع أبي حين أتى النبي صلى الله عليه وسلم فبايعه وبايعته فذكر الوتر
التاريخ الكبير ج 5 ص 241، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل بن إبراهيم أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار الفكر ، تحقيق : السيد هاشم الندوي
mirani
بسیار عالی بود . استفاده کردیم.