مغیرة بن شعبه، از دیدگاه اهل سنت از «صحابه» و «عادل» و «اهل بهشت» به شمار میرود و در صحیح بخاری و مسلم نیز روایات متعددی از اول نقل شده است. اما همین شخص در زمانی که حاکم بصره بود، با زنی شوهردار به نام «ام جمیل» در وسط روز زنا کرد، چهار نفر از «صحابه» با چشم دیدند که او زنا کرده است.
اما موقع شهادت دادن در حضور عمر بن خطاب، سه نفر شهادت دادند که او زنا کرده است؛ اما نفر چهارم که زیاد بن أبیه بود، با ترفندی که عمر بن خطاب و نیز مغیره به کار بردند، نگفت که من «کالمیل فی المکحلة» دیدهام؛ بلکه گفت:
«رأیته رافعاً رجلیها فرأیت رجلیها خصییه تتردد إلى بین فخذیها ورأیت حفزاً شدیداً وسمعت نفساً عالیاً».
«دیدم مغیره پاهای ام جمیل را بلند کرده بود، دیدم که خصیه های مغیره بین رانهای ام جمیل رفت و آمد میکرد، تحرک شدیدی دیدم و صدای بلندی شنیدم»
ابن خلکان، وفیات الأعیان، ج6، ص366.
طبق نقل ابن کثیر، زیاد بن أبی گفته:
«مغیره را دیدم که بین پاهای زنی نشسته بود، دو پای حنا شده را دیدم که تکان میخوردند، باسن هر دو برهنه بود و صدای نفس نفس بلندی نیز میشنیدم»
«رَأَیتُهُ جَالِسًا بَینَ رِجْلَی امْرَأَةٍ فَرَأَیتُ قَدَمَینِ مَخْضُوبَتَینِ یخْفِقَانِ وَاسْتَینِ مَکشُوفَتَینِ، وَسَمِعْتُ حَفَزَانًا شَدِیدًا» .ابن کثیر، البدایة والنهایة، ج7، ص193.
عمر بن خطاب از جاری کردن حد بر مغیره خودداری کرد، او را از حاکمیت بصره عزل و حکومت کوفه که بسیار مهمتر و بزرگتر بود را به او جایزه داد.
حتی فرض را بر این بگیرم که زنای او ثابت نشده باشد؛ آیا کسی که طبق شهادت چهار نفر از صحابه، با زن شوهرداري در چنین حالتی دیده شود، فاسق نیست؟
آیا اگر مغیره با یکی از نوامیس … نیز در چنین حالتی دیده میشد، بازهم به او حکومت کوفه را جایزه میداد؟
آیا از چنین فاسقی میتوان دین خدا را گرفت؟
چرا اهل سقیفه چنین بی عفت و فاسدی را الگوی دینی و ایمانی خود قرار دادهاند؟
چرا بخاری و مسلم از چنین فاجری روایت نقل کرده است؟
پخش شده از شبكه جهانی امام هادی عليه السلام
