دیدگاه بزرگان شیعه در باره روایات مظلومیت و شهادت صدیقه شهیده سلام الله علیها و تواتر آن
گاهی دیده میشود که برخی از مخالفان، تحدی میکنند که شیعیان یک روایت صحیح در باره شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها و کتک خودرن آن حضرت، از کتابهای شیعه بیاورید تا ثابت شود که چنین قضیهای اتفاق افتاده است.
در پاسخ به این دسته از افراد باید گفت:
چنین درخواستی از اساس اشتباه است؛ زیرا از دیدگاه شیعه روایات شهادت و مظلومیت آن حضرت متواتر است و روایت متواتر نیازی به اثبات صحت سند ندارد؛ هرچند که سندهای صحیحی نیز در این باره وجود دارد.
از این رو تمام علمای شیعه در طول تاریخ بر این قضیه اجماع داشتهاند و همواره در ایام فاطمیه عزاداری کردهاند که همین مسأله برای اثبات این قضیه از دیدگاه شیعیان کافی است.
شيخ الطائفة ، شیخ محمد بن الحسن طوسي رحمت الله علیه متوفاى460 دانشمند نامدار شیعه در این باره میگوید:
ومما أنكر عليه: ضربهم لفاطمة (علیها السلام)، وقد روي: أنهم ضربوها بالسياط ، والمشهور الذي لا خلاف فيه بين الشيعة: أن عمر ضرب على بطنها حتى أسقطت، فسمي السقط محسنا.
والرواية بذلك مشهورة عندهم. وما أرادوا من إحراق البيت عليها – حين التجأ إليها قوم، وامتنعوا من بيعته.
وليس لأحد أن ينكر الرواية بذلك، لأنا قد بينا الرواية الواردة من جهة العامة من طريق البلاذري وغيره، ورواية الشيعة مستفيضة به، لا يختلفون في ذلك.
از كارهايي برابوبكر كه ناروا دانستهاند؛ زدن فاطمه عليها السلام توسط آنها است؛ و به درستی روايت شده است كه: آنها فاطمه را با شلاّق زدند. و در روایت مشهوري كه شیعیان در آن اختلاف ندارند ، آمده است که: عمر به شكم فاطمه علیها السلام زد که بر اثر آن، جنين خود را سقط كرد؛ و آن جنين را مُحْسِن ناميدند. روايات این قضیه در میان شيعیان مشهور است.
و یکی از کارهای ابوبکر كه ناروا شمردهاند این است که : چون گروهي به خانۀ فاطمه پناه آوردند، و از بيعت امتناع كردند، آنها قصد داشتند خانه را به روي فاطمه آتش بزنند.
هيچكس نمیتواند روايات این قضیه را انكار كند؛ زيرا ما روايات آن را از طريق عامّه را از بلاذري و دیگران نقل کردیم و روايت شيعه نیز در این زمینه مستفیض است است و هیچ شیعهای آن اختلاف نکرده است.
تلخيص الشافي، ج3، ص156.
و علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه نیز در این باره میگوید:
علامه مجلسی رضوان الله تعالی علیه در کتاب مرأة العقول در این باره مینویسد:
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنِ الْعَمْرَكِيِّ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ جَعْفَرٍ عَنْ أَخِيهِ أَبِي الْحَسَنِ ع قَالَ إِنَّ فَاطِمَةَ علیها السلام صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ . الحديث الثاني صحيح…
ثم إن هذا الخبر يدل على أن فاطمة صلوات الله عليها كانت شهيدة و هو من المتواترات و كان سبب ذلك أنهم لما غصبوا الخلافة و بايعهم أكثر الناس بعثوا إلى أمير المؤمنين عليه السلام ليحضر للبيعة، فأبى فبعث عمر بنار ليحرق على أهل البيت بيتهم و أرادوا الدخول عليه قهرا، فمنعتهم فاطمة عند الباب فضرب قنفذ غلام عمر الباب على بطن فاطمة عليها السلام فكسر جنبيها و أسقطت لذلك جنينا كان سماه رسول الله صلى الله عليه و آله محسنا، فمرضت لذلك و توفيت صلوات الله عليها في ذلك المرض.
از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که فاطمه علیها السلام ، صدیقه و شهیده بود . این حدیث صحیح است .
این روایت دلالت میکند که فاطمه که صلوات خدا بر او باد، شهیده بوده است و این مسأله از متواترات است. سبب شهادت آن حضرت این بوده است که وقتی آنها خلافت را غصب کردند و اکثر مردم با آنها بیعت کردند، به دنبال امیرمؤمنان علیه السلام فرستادند تا او برای بیعت بیاوردند. آن حضرت امتناع کرد . پس عمر را به همراه آتش فرستاد تا خانه را بر سر اهل بیت علیهم السلام به آتش بکشد.
آنها میخواستند به زور وارد خانه شوند که فاطمه که نزدیک در بود، مانع آنان شد؛ پس قنفذ غلام عمر در خانه به شکم فاطمه علیها السلام زد. در این اثر این ضربه پهلوی آن حضرت شکست و جنینش که رسول خدا صلی الله علیه وآله آن را محسن نامیده بود، سقط شد. به همین خاطر بیمار شد و از همین بیماری نیز از دنیا رفت.
مرآة العقول ، ج5، ص315 ـ 318 .
و شیخ جواد تبریزی در این باره مینویسد:
وأما ما جرى عليها من الظلم فهو متواتر اجمالا ، فإن خفاء قبرها (ع) إلى يومنا هذا ، ودفنها ليلا بوصية منها شاهدان على ما جرى عليها بعد أبيها ، مضافا لما نقل عن علي (ع) من الكلمات (في الكافي ج1، ح3، باب مولد الزهراء (ع) من كتاب الحجة) حال دفنها قال : «وَسَتُنْبِئُكَ ابْنَتُكَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَاسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ فَكَمْ مِنْ غَلِيلٍ مُعْتَلِجٍ بِصَدْرِهَا لَمْ تَجِدْ إِلَى بَثِّهِ سَبِيلًا وَسَتَقُولُ وَيَحْكُمُ اللَّهُ وَهُوَ خَيْرُ الْحاكِمِين» وقال (ع) : «ِ فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُكَ سِرّاً وَ تُهْضَمُ حَقَّهَا وَ تُمْنَعُ إِرْثَهَا وَ لَمْ يَتَبَاعَدِ الْعَهْدُ وَ لَمْ يَخْلَقْ مِنْكَ الذِّكْرُ وَ إِلَى اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ الْمُشْتَكَى» . (و ح 2 من نفس الباب) بسند معتبر عن الكاظم ( ع ) قال : «إِنَّ فَاطِمَةَ علیها السلام صِدِّيقَةٌ شَهِيدَةٌ» ، وهو ظاهر في مظلوميتها وشهادتها ، ويؤيده أيضا ما في البحار ( ج 43 باب 7 رقم 11 ) عن دلائل الإمامة للطبري بسند معتبر عن الصادق ( ع ) : «وَ كَانَ سَبَبُ وَفَاتِهَا أَنَّ قُنْفُذاً مَوْلَى الرجل لَكَزَهَا بِنَعْلِ السَّيْفِ «5» بِأَمْرِهِ، فَأَسْقَطَتْ مُحَسِّنا .
اما ظلمهایی که بر آن حضرت شد، به صورت اجمالی متواتر است؛ زیرا مخفی ماندن قبر آن حضرت تا این زمان و دفن شبانه او بنابر وصیتی که خودش کرد، شاهد جریانهایی است که پس پدرش اتفاق افتاده است. علاوه بر این از علی علیه السلام در کتاب شریف کافی در باب ولادت حضرت زهرا از کتاب حجت نقل شده است که آن حضرت در زمان دفن همسرش فرمود: «امانتى که به من سپرده بودى برگردانده شد، و به صاحبش رسید، از این پس اندوه من جاودانه، و شبهایم، شب زنده دارى است، تا آن روز که خدا خانه زندگى تو را براى من برگزیند.
به زودى دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امّت تو چگونه در ستمکارى بر او اجتماع کردند، از فاطمه سلام الله علیها بپرس، و احوال اندوهناک ما را از او خبر گیر، که هنوز روزگارى سپرى نشده، و یاد تو فراموش نگشته است»
و فرمود: «خدا گواهست كه دخترت پنهاني بخاك ميرود. هنوز چند روزي از مرگ تو نگذشته، و نام تو از زبانها نرفته،ح ق او را بردند و ميراث او را خوردند .درد دل را با تو در ميان ميگذارم »
و در همین باب با سند معتبر از امام کاظم علیه السلام نقل شده است که فرمود: «به راستی که فاطمه علیها السلام صدیقه و شهیده است» این جمله دلالت بر مظلومیت و شهادت آن حضرت دارد. مؤید این روایت، روایت دیگری است که در بحار الأنوار از کتاب دلائل الإمامه طبری با سند معتبر از امام صادق علیه السلام نقل شده است که سبب شهادت آن حضرت ضربهای بود که قنفذ غلام عمر به دستور او بر فاطمه سلام الله علیها وارد کرد و محسنش را سقط کردند».
صراط النجاة ، الميرزا التبريزي ، ج3، ص441
البته کسانی دیگری نیز یافت میشود که این قضیه را متواتر اعلام کردهاند؛ ولی برای اثبات مسأله همین اندازه کافی است.
بنابراین داستان هجوم به خانه وحی، کتک خوردن صدیقه شهیده سلام الله علیها و همچنین سقط شدن حضرت محسن علیه السلام و در نتیجه شهادت آن بانو، از دیدگاه شیعیان متواتر و اجماعی است؛ از این رو درخواست روایت صحیح در چنین مسألهای، نشانگر عدم آشنایی درخواست کننده با قواعد علمی علم حدیث است.
موفق باشید
سید محمد یزدانی
ربیع الثانی 1426هـ
One Comment
مرتضی
خدا خیرتون بده، مطلب خوب و محققانه ای بود