گاهی دیده میشود که وهابیها و اربابان آنها مدعی هستند، اهانت و توهین به دیگران کار شایستهای نیست و خدا و پیامبر و صحابه به کسی فحش ندادهاند؛ اما وقتی به کتابهای آنها مراجعه میکنیم، خلاف این ادعا به وفور به چشم میخورد.
گذشته از این که آنها زشتترین فحشها را از زبان رسول خدا صلی الله علیه وآله و اصحاب آن حضرت نسبت به یکدیگر نقل کردهاند، خودشان نیز از رکیکترین و زشتترین کلمات برای ناسزاگویی به مخالفان خود استفاده کردهاند.
از جمله ابن تیمیه حرانی و محمد بن عبد الوهاب که از سرسختترین و البته بیحیاترین دشمنان شیعه محسوب میشوند، تصریح کردهاند که پیروان اهل بیت علیهم السلام، حرامزاده و اولاد زنا هستند؛ چیزی که طبق تصریح بزرگان اهل سنت شایسته خودشان است، به شیعیان نسبت دادهاند.
در مجموع فتاوای ابن تیمیه آمده است:
ويرون كتمان مذهبهم واستعمال التقية وقد لا يكون من الرافضة من له نسب صحيح مسلما في الباطن .
شیعیان، مذهبشان را کتمان و از تقیه استفاده میکنند، در میان رافضیها، کسی نیست که در باطن، نسب صحیح و قطعی داشته باشد
ابن تیمیه، مجموع الفتاوى، ج35، ص141
و محمد بن عبد الوهاب در رسالة فی الرد علی الرافضۀ مینویسد:
با آن چه خوانید و امثال آن، مشخص میشود که رافضیها بیش از دیگر مردم اوامر خدا را ترک و مرتک نواهی او میشوند.
وبهذا وأمثاله تعرف أن الرافضة أكثر الناس تركاً لما أمر الله وإتياناً لما حرمه وأن كثيراً منهم ناشيء عن نطفة خبيثة موضوعة في رحم حرام ولذا لا ترى منهم إلا الخبيث اعتقاداً وعملاً وقد قيل كل شيء يرجع إلى أصله.
و این که بسیاری از آنها نتیجه نطفه پستی هستند که در رحم حرام قرار گرفتهاند؛ لذا کسی از آنها نیست؛ مگر این که اعتقاد و رفتارش خبیث است. به درستی گفته شده است که هرچیزی به اصل خود باز میگردد.
محمد بن عبد الوهاب ، رسالة في الرد على الرافضة ، ص39.
و در جای دیگر از همین کتاب خود مینویسد:
فهؤلاء الإمامية خارجون عن السنة بل عن الملة واقعون في الزنا وما أكثر ما فتحوا على أنفسهم أبواب الزنا في القبل والدبر فما أحقهم بأن يكونوا أولاد الزنا
این شیعیان، از سنت و بلکه از ملت اسلام خارج هستند، آنها گرفتار زنا شدهاند. چه بسیار درهای زنا از پس و پیش را برای خود باز کردهاند؛ پس شایسته است که آنها اولاد زنا باشند.
محمد بن عبد الوهاب ، رسالة في الرد على الرافضة ، ص42.
در حالی که بزرگان اهل سنت تصریح کردهاند، خود محمد بن عبد الوهاب، نطفه پدرش نبوده؛ بلکه نطفه شیطان بوده است.
عبد العزيز بن محمد عبد اللطيف در کتاب دعاوی المناوئین مینویسد که علامه ابن فیروز به صراحت اعلام کرده است که شیطان بر پدر محمد بن عبد الوهاب پیشی گرفته و نطفه خود را در رحم مادر او گذاشته است:
بل لعل الشيخ – عبد الوهاب – غفل عن مواقعة أمه – يعني محمد بن عبد الوهاب – فسبقه الشيطان إليها فکان أبا لهذا المارد …
جالب است که خود محمد بن عبد الوهاب، علامه ابن فیروز را نزدیکترین شخص به اسلام، از علمای حنابله و از دوستداران ابن تیمیه و ابن قیم معرفی کرده است:
ولکن تعرف إبن فيروز أنه أقربهم إلي الإسلام وهو رجل من الحنابلة وينتحل کلام الشيخ « ابن تيمية » وإبن قيم خاصة …
کتاب دعاوي المناوئين ، نويسنده عبد العزيز بن محمد عبد اللطيف ، ص 35 و 36
بله ، محمد بن عبد الوهاب و ابن تیمیه، صفتی که خود شایسته آن هستند را به دیگران نسبت میدهند.
سید محمد یزدانی
ربیع الثانی 1426هـ .
6 Comments
عبدالستار
سلام به شما استار بزرگوار میخواستم در مورد این موضوع که نماز چطور واجب شده و اینکه چطور اهلسنت پنج وقت نماز میخونن ، توضبخی بدید
Yazdani
سلام عليكم
بر اساس روايات اهل سنت كه حتي در بخاري و مسلم هم آمده ، رسول خدا صلي الله عليه وآله هميشه نمازش را به جمع ميخوانده است ؛ يعني در سه وقت ؛ ولي بعدها خلفا آن را عوض كرده اند. من فقط يك روايت خدمت تان تقديم مي كنم :
524 حدثنا بن مُقَاتِلٍ قال أخبرنا عبد اللَّهِ قال أخبرنا أبو بَكْرِ بن عُثْمَانَ بن سَهْلِ بن حُنَيْفٍ قال سمعت أَبَا أُمَامَةَ يقول صَلَّيْنَا مع عُمَرَ بن عبد الْعَزِيزِ الظُّهْرَ ثُمَّ خَرَجْنَا حتى دَخَلْنَا على أَنَسِ بن مَالِكٍ فَوَجَدْنَاهُ يُصَلِّي الْعَصْرَ فقلت يا عَمِّ ما هذه الصَّلَاةُ التي صَلَّيْتَ قال الْعَصْرُ وَهَذِهِ صَلَاةُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم التي كنا نُصَلِّي معه
صحيح البخاري ج 1 ص523
بر اساس اين روايت أنس بن مالك نماز ظهر و عصر را باهم خوانده و گفته است كه اين همان نمازي است كه ما با رسول خدا صلي الله عليه واله مي خوانده ايم .
موفق باشيد
ياعلي…
عبدالستار همتی
ممنون از پاسختون ، فقط اگه میشه جواب بدین که زمان کدام یک از خلفا و چطور نماز پنجگانه شد
سید حسین باب المراد
ممنون استاد
سید حسین باب المراد
سلام خسته نباشید.استاد آیا در مورد مشاورت امیر المومنین ع با عمر میتوان گفت هیچ سند معتبری(حتی خطبه ای که در نهج البلاغه هست)در کتب شیعه در این رابطه وجود ندارد؟ممنون ومتشکر
yazdani
سلام علیکم
برادر گرامی ! در باره مشورت خلفا با امیرمؤمنان علیه السلام مستندات زیادی وجود دارد؛ ولی بنده تا به حال مستندی حتی در کتابهای پیروان سقیفه ندیده ام که امیرمؤمنان علیه السلام از خلفا مشورت خواسته باشند .
موفق و سربلند باشید
یاعلی