بر اساس روایاتی که در منابع اهل سنت وجود دارد، معاویۀ بن أبی سفیان با دسیسه و نیرنگ سمی را برای جعده دختر اشعث بن قیس فرستاد و او را تحریک کرد که امام مجتبی علیه السلام را مسموم نماید…
بسم الله الرحمن الرحیم
برنامه : بی کران غربت با موضوع قاتلان مباشر و غیر مباشر امام مجتبی علیه السلام
تاریخ : 29 / 08 / 94
مجری :
شما بیننده ویژه برنامه بی کران غربت هستید . ویژه برنامه ای که به مناسبت شهادت مظلومانه امام حسن (علیه السلام) تقدیم حضور شما می شود و به دنبال این است که معرفت شما را نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) به خصوص آقا حسن بن علی (علیهم السلام) را بالا ببرد .
امشب در این برنامه در خدمت استاد عزیز و ارجمند ، سید بزرگوار ، حجت الاسلام و المسلمین یزدانی هستیم .
استاد یزدانی :
من هم به نوبه خودم سالروز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) را خدمت همه شيعيان تسليت عرض مي كنم . امیدوارم که خداوند ما را از دوستداران و شیعیان واقعی آن حضرت قرار دهد .
مجری :
امشب قرار است که در ادامه مباحث مظلومیت امام حسن مجتبی (علیه السلام) ، بحثی را در خصوص قاتل یا قاتلین ایشان داشته باشیم و مقداری از غباری را که در تاریخ به وجود آورده اند ، کنار بزنیم تا حقایقی که در مورد امام حسن مجتبی (علیه السلام) هست ، ان شاء الله بهتر از قبل مشخص شود .
بنده به عنوان اولین سؤال تقاضا دارم در مورد قاتل امام حسن (علیه السلام) كه جعده نام دارد ، توضیحاتی را بیان بفرمایید .
استاد یزدانی :
بنده نکته ای را پیشاپیش خدمت بینندگان عزیز بیان کنم طبق ادله معتبری كه وجود دارد ، روز هفتم ماه صفر ، روز شهادت امام حسن (علیه السلام) است نه بيست و هشتم . روایت قوی تر روز هفتم است .
حوزه علمیه قم از زمان شیخ عبد الکریم حائری (ره) ، مؤسس حوزه تا امروز ، هفتم صفر را به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام ) مي گیرند و بیست و هشت صفر را معمولا معتبر نمی دانند . البته بیست و هشتم را هم می گیرند ؛ اما بیشتر به عنوان شهادت رسول خدا (صلی الله علیه و آله).
ولادت امام کاظم (علیه السلام) كه در روز هفتم صفر نقل شده ، روایتش به هیچ وجه معتبر نیست . اساتید این شبکه ، از جمله استاد پیشوایی بارها گفته اند که هیچ ولادتی از اهل بیت (علیهم السلام) در محرم و صفر ثبت نشده . آن چیزی که واقعيت دارد این است که هفتم صفر روز شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) است ؛ اما متأسفانه به مرور زمان و دستکاری بعضی از پادشاهان گذشته باعث شد که روز هفتم صف محو و کسی آن را نگیرد ؛ چون یکی از پادشاهان گذشته روز هفتم صفر ، روز تولدش بوده و می خواسته آن روز را جشن بگیرد ، شیعیان این اجازه را به او نمی دادند ، با دستکاری در تاریخ ، روز هفتم را روز ولادت امام کاظم (علیه السلام) اعلام كردند و این طور بود که این روز معروف شد . در حالی که واقعیت تاریخی این است که امام حسن (علیه السلام) در هفتم صفر به شهادت رسیده و من هم از شیعیان تقاضا دارم که این روز را سال به سال ، گرامی بدارند تا در جامعه معروف و مشهور شود و مانند سال های سابق به صورت باشکوه برای امام حسن (علیه السلام) عزاداری کنیم .
اما درباره قاتل یا قاتلین امام حسن مجتبی (علیه السلام) ، ما یک قاتل مباشر داریم و یک قاتل غیر مباشر که دسیسه کرده و سم را برای آن شخص فرستاده . در هر حال دو نفر قاتل بودند . روایات در این باره مختلف است ؛ اما آن روایتی که قوی است و تقریبا تمام مورخین و حتی مفسرین و بقیه انساب نقل کرده و اجماع دارند ، این است که جعده ، دختر اشعث بن قیس ، قاتل مباشر امام حسن مجتبی (علیه السلام) بوده ؛ هر چند که امام حسن (علیه السلام) بارها و بارها مسموم شدند ؛ حتی در بعضی از کتاب ها مثل کتاب المثالب ابن شهر آشوب آمده که تا هفتاد بار ، امام مجتبی (علیه السلام) را سم دادند ، بعضی ها هم چهل و بعضی ها هم کمتر و بیشتر را گفتند . افراد متعددی امام (عليه السلام ) را مسموم کردند ؛ اما آخرین کسی که امام را سم داد و باعث شهادت آن حضرت شد ، جعده دختر اشعث بن قیس است .
نسب و خانواده جعده دختر اشعث
جعده ، دختر اشعث بن قیس کندی ، از یک خانواده معروف بود . خود اشعث کافر بود و در سال های آخر عمر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، با گروهی از قبیله کنده نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمدند و ظاهرا ایمان آوردند . علمای اهل سنت نقل کرده اند که اشعث بن قیس کندی (لعنت الله علیه ) بعدها مرتد شد . در زمان ابوبکر او را دستگیر کردند و به مدینه آوردند . ابوبکر از او دلجویی کرد و خواهرش ام فروه را به ازدواج اشعث بن قیس در آورد . اشعث در زمان عثمان و قبل از آن والی آذربایجان بوده و زمانی که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) به خلافت رسیدند ، اشعث را از فرمانداری آذربایجان برکنار کرد و همین کینه ای شد که از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) به دل گرفت و ساكن كوفه شد . او در بسیاری از حوادث تاریخ نقش اساسی داشت . از جمله در قضیه حکمین ، قضیه بالا بردن قرآن ها بر سر نیزه ، قضیه تشکیل خوارج و…
پسرش محمد بن اشعث بن قیس که او هم مانند پدرش در جنایات زیادی شرکت داشت . از جمله در شهادت حضرت مسلم (علیه السلام) ، در قضیه کربلا و شهادت امام حسین (علیه السلام) نقش داشته و در جنگ با مختار بن ابی عبید ثقفی شرکت داشته و توسط نیرو های مختار به هلاکت رسید .
خانواده عجیب و غریبی هستند که در تاریخ جنایت های زیادی کردند . اشعث خواهری به نام قتیله داشت که با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ازدواج کرد و داستان معروفی داشت . با پیامبر (صلی الله علیه و آله) همبستر نشد و زمانی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) از دنیا رفت ، این زن مرتد شد و با عکرمه پسر ابوجهل ، ازدواج کرد . لقب ام المؤمنین را می توان به او داد ؛ چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با ایشان خطبه عقد خواندند و همسر آن حضرت به حساب می آید . در منابع اهل سنت این قضیه بیان شده است .
اشعث دختری به نام جعده دارد که این دختر ، زن بسیار پلیدی بوده ، مادرش هم ام فروه ، خواهر ابوبکر است . یعنی در حقیقت جعده ، خواهر زاده خلیفه اول به حساب می آید . در منابع اهل سنت در خصوص نسبش ، مطلبی نیست . بعضی گفتهاند مادرش از قبیله کنده بوده ؛ اما خیلی ها هم گفتند : مادرش ام فروه ، خواهر ابوبکر بوده .
در کتاب فتوح البلدان ، تألیف بلاذری ، جلد اول ، چاپ مؤسسه المعاف بیروت ، صفحه 141 همان داستان اشعث بن قیس را نقل می کند که او را دستگیر کرده و نزد ابوبکر بردند :
فبعثا به إلى أبي بكر الصديق فمن عليه وزوجه أخته أم فروة بنت أبي قحافة فولدت له محمدا واسحاق وقريبة وحبابة وجعدة ….
ابوبكر بر سر يك مرتد منت گذاشت و خواهرش ام فروه دختر ابی قحافه را به ازدواج او در آورد . ام فروه از اشعث چند فرزند به دنیا آورد ، از جمله محمد ، اسحاق ، قریبة ، حبابة و جعدة .
بلاذری ، فتوح البلدان ، جلد اول ، چاپ مؤسسه المعاف بیروت ، ص 141
این هم از منابع اهل سنت است که قضیه را نقل کرده است . پس واضح و روشن می شود که جعده خواهر زاده ابوبکر است .
هم چنین کتاب الفتوح ، تألیف علامه اعثم کوفی شافعی ، متوفای 314 هـ ، با تحقیق علی شیری ، جلد اول ، چاپ دار الاضواء بیروت ، صفحه 68 :
ان أم فروة بنت أبي قحافة فولدت من الاشعث بن قيس محمد بن الاشعث واسحاق بن اشعث و جعدة بنت الاشعث ….
ام فروه دختر ابی قحافه از اشعث محمد ، اسحاق و جعده را به دنیا آورد .
در ادامه ، اتفاقاتی که برای این خانواده افتاد را بیان کرده و می گوید : محمد بن اشعث همیشه با عمر بن خطاب بود . در زمان عثمان و امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) بود و در شهادت امام حسین (علیه السلام) شراکت داشت و در زمان مختار بن ابی عبید ، به هلاکت رسید .
اعثم کوفی ، الفتوح ، با تحقیق علی شیری ، ج اول ، چاپ دار الاضواء بیروت ، ص 68
درباره ام فروه و این که چند بار ازدواج کرده در کتاب های تاریخی اطلاعات زیادی نیست . اما آن چیزی که از ام فروه خیلی مشهور است ، قضیه عزاداری ام فروه به همراه عایشه برای مرگ ابوبکر است که در خانه ابوبکر نشسته و عزاداری و نوحه سرایی می کردند ، به سر و صورت می زدند تا این که عمر بن خطاب که روز اول خلافتش بود ، به خانه ابوبکر حمله کرد و زن هایی را که در خانه ابوبکر بودند ؛ از جمله ام فروه ، خواهر ابوبکر و مادر جعده را کتک زد .
در کتاب فتح الباری شرح صحیح بخاری ، تألیف ابن حجر عسقلانی ، با تحقیق عبد الرحمن بن ناصر البراک (از مفتیان معروف وهابی ) ، جلد 6 ، چاپ دار الطیبه ، صفحه 225 روایتی را از صحیح بخاری نقل می کند :
قوله باب إخراج أهل المعاصي والخصوم من البيوت بعد المعرفة
أي بأحوالهم أو بعد معرفتهم بالحكم ويكون ذلك على سبيل التأديب لهم قوله وقد أخرج عمر أخت أبي بكر حين ناحت وصله بن سعد في الطبقات بإسناد صحيح من طريق الزهري عن سعيد بن المسيب قال لما توفي أبو بكر أقامت عائشة عليه النوح فبلغ عمر فنهاهن فأبين فقال لهشام بن الوليد أخرج إلى بيت أبي قحافة يعني أم فروة فعلاها بالدرة ضربات فتفرق النوائح حين سمعن بذلك …
عمر بن خطاب ، آن زمانی که خواهر ابوبکر نوحه می کرد ، از خانه بیرون کرد .
طبیعی است که بخاری داستان را خیلی خلاصه و مجمل نقل کند ، حفاظا لعمر بن خطاب .
ایشان توضیح می دهد :
این داستان را ابن سعد در طبقات با سند صحیح از طریق زهری از سعید بن مسیب نقل کرده که وقتی ابوبکر از دنیا رفت ، عایشه برایش مجلس نوحه تشکیل داد و نوحه می خواندند . خبر به گوش عمر بن خطاب رسید ، عمر آن ها را نهی کرد که نوحه نخوانید و آن ها قبول نمی کردند . عمر به هشام بن ولید دستور داد که به خانه ابوقحافه (پدر ابوبکر ) برو و ام فروه را بیرون بیاور . عمر هم با تازیانه معروفی که داشت ، ضربات محکمی را بر سر ام فروه زد . بقیه نوحه خوانان این قضیه را شنیدند ، فرار کردند .
ابن حجر عسقلانی ، الفتح الباری ، با تحقیق عبد الرحمن بن ناصر البراک ، ج 6 ، چاپ دار الطیبه ، ص 225
حتی در روایت دیگری دارد که در این قضیه چادر ام فروه ، خواهر ابوبکر افتاد . گفتند : چادرش افتاد . عمر گفت : افتاده باشد ، این زن احترام ندارد . زنی که عزاداری می کند ، نوحه می خواند ؛ حتی اگر همسر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) باشد ، باید کتک بخورد .
این نشان می دهد که هجوم این ها به خانه های مردم یک مسأله طبیعی بوده که قبلا به خانه پیامبر (صلی الله علیه و آله) حمله کرده بودند و الان هم به خانه ابوبکر ، خلیفه اول ، حمله کردند .
پس از ام فروه هم مطلب زیادی در تاریخ وجود ندارد ، فقط همین مطالب است . بنابراین نسب جعده از طرف پدر به اشعث بن قیس ، منافق مشهور می رسد . برادرش محمد بن اشعث از قاتلان امام حسین (علیه السلام) است . از طرف مادر هم ، ام فروه ، خواهر ابوبکر خلیفه اول است و در حقیقت ابوبکر دایی جعده ، قاتل امام حسن مجتبی (علیه السلام) است .
مجری :
استاد یزدانی ! شما فرمودید که مباشر در قتل ، جعده بوده و مسببی که به تعبیر آقایان فقهی و اصولی ، سبب اقوی از مباشر است ، چه کسانی بودند ؟ آیا در این زمینه هم مستنداتی وجود دارد ؟
قاتل غیر مباشر امام حسن مجتبی (علیه السلام) چه کسی بود ؟
استاد یزدانی :
در مورد قاتل غیر مباشر و این که چه کسی سم را فرستاد و جعده را تحریک کرد ، اختلاف نظر وجود دارد . در این باره دو نظر است : کسانی که از طرفداران معاویه هستند و او را خیلی دوست دارند ، گفتهاند : یزید بن معاویه ، برای جعده سم می فرستاد و به او وعده ازدواج داد و گفت : امام حسن (علیه السلام ) را به شهادت برسان و من با تو ازدواج می کنم .
این مطلب خیلی بعید است ؛ چون یزید اصلا در آن زمان به فکر این مسائل نبود و بیشتر در بیابان ها ، مشغول میمون بازی و شرابخواری خود بود و اصلا به یزید بن معاویه نمی آید که بخواهد چنین کاری انجام دهد . اگر کشتن امام حسن مجتبی (علیه السلام) به دست یزید بود ، مطمئن باشید که او لشگر می فرستاد و همانند امام حسین (علیه السلام) ، ایشان را به شهادت می رساند .
بعضی دیگر که از دوستداران سینه چاک معاویه هستند ، کلا این قضیه را انکار کرده اند . از جمله آقای ابن خلدون در تاریخ خود می گوید :
وما ينقل من أن معاوية دس إليهم السم مع زوجه جعدة بنت الأشعث فهو من أحاديث الشيعة وحاشا لمعاوية من ذلك …
این که بعضی می گویند : معاویه دسیسه کرد و سم برای جعده دختر اشعث و همسر امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرستاد ، از احادیثی است که شیعه نقل کرده و معاویه هرگز این کار را نمی کند .
تاریخ ابن خلدون ، ج 2 ، ص 649
این علم غیبی است که این آقا دارد و ما نشان خواهیم داد کسانی که این مطلب را نقل کردند ، هیچ کدام شیعه نیستند ؛ بلکه همه از بزرگان اهل سنت هستند . ابن خلدون این مطلب را در تاریخ خود نقل کرده و گفته این از احادیث شیعه است . طبیعی است ما از ابن خلدون و ابن تیمیه و ابن زیاد و دیگران بیشتر از این انتظار نداریم .
1 . إبن عبد البر قرطبی
ابن عبد البر قرطبی در کتاب الاستیعاب فی معرفة الاصحاب ، که یکی از معتبرترین کتاب های اهل سنت درباره شرح حال اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است ، نقل کرده است که معاویه دسیسه کرده است:
الاستیعاب فی معرفة الاصحاب ، تألیف ابن عبد البر قرطبی ، متوفای 463 هـ ، چاپ دار الاعلام در سال 2002 م ، با تحقیق عادل مرشد ، صفحه 182 در شرح حال امام حسن مجتبی (علیه السلام) می گوید :
وقال قتادة وابوبكر بن حفص : سم الحسن بن علي رضي الله عنهما ، سمته امرأته جعدة بنت الاشعث بن قيس الكندي . وقالت طائفة : كان ذلك منها بتدسيس معاوية اليها وما بذل لها من ذلك . كان لها ضرائر والله اعلم
قتادة و ابوبكر بن حفص گفتند : به امام حسن مجتبی (علیه السلام) سم داده شد . جعده دختر اشعث بن قیس کندی و همسر امام به ایشان سم داد . طائفه ای گفته : سم دادن جعده به امام حسن مجتبی (علیه السلام) با دسیسه معاویه بود و معاویه به او اموالی داد که امام (علیه السلام) را مسموم کند و به شهادت برساند . براي او هوو هايي بوده که این کار را انجام داده .
ابن عبد البر قرطبی ، الاستیعاب ، چاپ دار الاعلام ، با تحقیق عادل مرشد ، ص 182
این مطلب را از طائفه ای از اهل سنت نقل می کند ، نظر شیعه نیست ؛ چون نظرات شیعه را در کتاب الاستیعاب نمی بینیم . طبیعی است که در برابر کارهایی که معاویه و بنی امیه انجام دادند و طرفدارانی که بنی امیه داشتند ، همین یک مطلب کوچک هم برای ما از یک گنج پر بها بیشتر می ارزد و ارزشمند است . در آخر هم می گوید : این زن هوو هم داشته و چون هوو داشته این کار را انجام دادند .
2. بلاذری
آقای جابر بن یحیی بلاذری از بزرگان تاریخ اهل سنت ، متوفای 279 هـ ، در کتاب انساب الاشراف ، چاپ دار الفکر بیروت ، با تحقیق دکتر سهیل زکار و دکتر ریاض زرکلی ، جلد 3 ، صفحه 295 می گوید :
وقد قيل أن معاوية دس إلى جعدة بنت الأشعث بن قيس امرأة الحسن، وأرغبها حتى سمته وكانت شانئة له. وقال الهيثم بن عدي: دس معاوية إلى ابنة سهيل بن عمرة امرأة الحسن مائة ألف دينار على أن تسقيه شربة بعث بها إليها ففعلت.
در این جا می گوید : قد قیل یعنی حتما این اتفاق افتاده.
به تحقیق و حتما گفته شده که معاویه برای جعده ، دختر اشعث بن قیس و همسر امام حسن (علیه السلام) دسیسه کرد و او را تشویق کرده تا این که حضرت را سم دهد . آن زن دشمن امام حسن (علیه السلام) بود .
هیثم بن عدی گفت : معاویه دختر سهیل بن عمرة ، همسر امام حسن (علیه السلام) هزار دینار داد و به او گفت : شربتی را مسموم کند و به حضرت بدهد و او این کار را انجام داد .
بلاذری ، انساب الاشراف ، چاپ دار الفکر بیروت ، با تحقیق دکتر سهیل زکار و دکتر ریاض زرکلی ، ج 3 ، ص 295
البته این ها با هم تعارضی ندارند . همان طور که خدمت شما عرض کردم ، بعضی ها گفته اند تا هفتاد بار و بعضی ها گفته اند تا چهل بار امام حسن (علیه السلام) را سم دادند . ممکن است که این زن هم به دستور معاویه آن کار را انجام داده باشد . روایات دیگری می خوانیم که خود امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمودند : به من بارها سم داده شد ؛ اما این سم آخری بسیار کارگر بوده .
این هم عبارت آقای بلاذری از علمای بزرگ تاریخ اهل سنت که با کلمه قد قیل ، می آورد که معایه دسیسه کرد و جعده را فریب داد و برای او سم فرستاد و جعده هم امام مجتبی (علیه السلام) را این گونه به شهادت رساند .
3. ابوالقاسم زمخشری
شخصیت دیگری که این قضیه را بیان کرده و از بزرگان تاریخ اهل سنت است ، آقای ابوالقاسم زمخشری ، متوفای 538 هـ است . ایشان معتزلی مذهب است ؛ اما مورد قبول اهل سنت می باشد . ایشان در کتاب ربیع الابرار ( از مهمترین کتاب های اهل سنت است )، با تحقیق محمد امیر مهنا ، جلد 5 ، چاپ مؤسسه اعلمی بیروت ، صفحه 156 ، داستان 196 :
جعل معاوية لجعدة بنت الأشعث امرأة الحسن مائة ألف حتى سمته ومكث شهرين وإنه ليرفع من تحته كذا طستاً من دم . وكان يقول : سقيت السم مراراً ما أصابني فيها ما أصابني في هذه المرة لقد لفظت كبدي فجعلت أقلبها بعود كان كان في يدي .
. وقد ورثته جعدة بأبيات منها :
يا جعد بكيه ولا تسأمي * بكاء حق ليس بالباطل
إنك لن ترخي على مثله * سترك من حاف ولا ناعل
وخلف عليها رجل من قريش فأولدها غلاماً فكان الصبيان يقولون له : يا ابن مسممة الأزواج .
معاويه برای جعده دختر اشعث و همسر امام حسن (علیه السلام) صد هزار دینار جایزه به او داد .
هر دیناری تقریبا چهار و نیم گرم طلا است که صدهزار دینار ، حدود چهار و نیم کیلو طلا می شود. هم در این دوره و هم در آن دوره ، پول زیادی هست . الان هم اگر به کسی نیم کیلو طلا بدهند ، حاضر است صد نفر انسان را بکشد . داعشیها با هزار دلار حاضر هستند ، انسان می کشند . حال اگر به این ها چهار و نیم کیلو طلا بدهند ، تمام مردم سوریه می کشند .
تا این که به آن حضرت سم داد ، دو ماه زنده بودند . در این جا داستان طشت پر از خون آن حضرت را هم نقل می کند . امام حسن مجتبی (علیه السلام) می فرمودند : من بارها سم داده شدم ؛ اما این بار اثر سم بسیار قوی تر از دفعات قبل بود . به طوری که کبدم را تکه تکه کرد و از دهانم به داخل طشت ریخت . حضرت با چوب تکه های جگر خود را نشان می دادند .
اين جنايت بسيار پلیدی بود که معاویه انجام داد و سبط اکبر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) و پسر دختر ایشان را این گونه به شهادت رسانده .
ان شاء الله خداوند هر روز و هر لحظه بر عذاب معاویه بیافزاید . در ادامه شعری را می آورد که جعده آن را خوانده و می گوید :
بعد از امام حسن مجتبی (علیه السلام) ، جعده با مردی از قریش ازدواج کرد و فرزندانی به دنیا آورد. کودکان همیشه بچه های او را اذیت می کردند و می گفتند : ای فرزند زنی که به شوهرش سم داد .
زمخشری ، ربیع الابرار ، با تحقیق محمد امیر مهنا ، جلد 5 ، چاپ مؤسسه اعلمی بیروت ، ص 156
4. سبط بن جوزی
ایشان این قضیه را مفصل بیان کرده . ایشان کسی است که شمس الدین ذهبی از ایشان به عنوان علامه زمان یاد می کند . نوه ابن جوزی معروف است که در کتاب تذکرة الخواص ، تألیف علامه سبط بن جوزی ، از بزرگترین بزرگان تاریخ اهل سنت ، متوفای 654 هـ ، با مقدمه علامه محمد صادق بحر العلوم (ره) ، چاپ تهران . ( ما از آقایان وهابی و اهل سنت نباید توقع داشته باشیم که این کتاب را چاپ کند ؛ چون تمام کتاب در مورد فضائل اهل بیت (علیهم السلام) است . ) در صفحه 211 در باب وفات امام حسن مجتبی (علیه السلام) و این که علت وفات ایشان چه بود ، می گوید :
قال علماء السير منهم : ابن عبد البر سمته زوجته جعدة بنت الأشعث بن قيس الكندي .
وقال السدي : دس إليها يزيد بن معاوية أن سمي الحسن وأتزوجك . فسمته فلما مات أرسلت إلى يزيد تسئله الوفاء بالوعد فقال : أنا والله ما أرضاك للحسن ، أفنرضاك لأنفسنا ؟
وقال الشعبي : إنما دس إليها معاوية فقال : سمي الحسن وأزوجك يزيد وأعطيك مائة ألف درهم ، فلما مات الحسن بعثت إلى معاوية تطلب إنجاز الوعد ، فبعث إليها بالمال وقال : إني أحب يزيد ، وأرجو حياته ، ولولا ذلك لزوجتك إياه .
علمای سیر می گویند : از جمله ابن عبد البر گفته که همسر امام حسن (علیه السلام) و دختر اشعث بن قیس کندی او را سم داد .
سدی هم می گوید : یزید این زن را فریب داد و به او گفت تو به امام حسن مجتبی (عليه السلام) سم بده تا من تو را به عقد خود در بیاورم . ( گفتیم که بعضی ها گفته اند یزید به جعده سم داد تا امام را به شهادت برساند ؛ اما از یزید بعید است که فکرش به این مسائل برسد . پدرش یزید را به زور آورد و او را خلیفه کرد . ) وقتی امام (علیه السلام) را به شهادت رساند ، شخصي را نزد یزید فرستاد و گفت به قولت عمل کن که یزید گفت : به خدا قسم من راضی نبودم که تو این کار را با حسن بن علی (علیهم السلام) انجام دهی . چطور راضی شوم که تو با من این کار را انجام دهی .
شعبی گفت : معاویه دسیسه کرد و امام حسن مجتبی (علیه السلام) را سم داد و به جعده گفت : اگر به شوهرت سم بدهی ، من تو را به ازدواج یزید در می آورم و هزار درهم هم به تو خواهم داد . وقتی امام مجتبی (علیه السلام) به شهادت رسیدند ، آن زن شخصی را نزد معاویه فرستاد و طلب جایزه کرد . معاویه جایزه را فرستاد ؛ اما گفت : اگر من یزید را دوست نداشتم و نمی خواستم که زنده بماند ، تو را به ازدواج او در می آوردم .
در صفحه بعد ادامه می دهد :
شعبی از امام مجتبی (علیه السلام) در زمان وفاتشان نقل می کند که به جعده گفت : تو هرگز به آن هدفت نخواهی رسید . معاویه به هدفش رسید ؛ اما به وعده خود وفا نمی کند و در آن چیزی که به تو گفته ، راستگو نیست …
از ابن سعد در طبقاتش نقل می کند که معاویه چندین بار امام را مسموم کرد . برای این که امام همیشه به شام می رفت و با معاویه حرف می زد و او را محکوم می کرد .
سبط ابن جوزی ، تذکرة الخواص ، چاپ تهران ، ص 211
البته دلیلش این نیست ، علمای اهل سنت می گویند : دلیلش این است که وقتی امام (علیه السلام) با معاویه مجبور به صلح شد ، گفته بودند : تا زمانی که زنده هستی ، خلیفه هستی و برای بعد از مرگت خلیفه و جانشینی انتخاب نکن . بعد از تو خلافت باید به من برگردد .
معاویه هم که نمی توانست این مسأله را تحمل کند ، امام حسن (علیه السلام) را به شهادت رساند که بعد از او به این مسأله وفا نشود و خلافت به امام حسن (عليه السلام ) نرسد و به یزید برسد .
این مطلب در کتاب الاستیعاب فی معرفه الاصحاب ، تألیف ابن عبد البر قرطبی ، چاپ دار الاعلام ، صفحه 181 ، باب حرف حاء و ترجمه امام حسن مجتبی (علیه السلام) می گوید :
ولا خلاف بين العلماء أنّ الحسن إنما سلَّم الخلافة لمعاوية حياته لا غير ، ثم تكون له من بعده ، وعلى ذلك انعقد بينهما ما انعقد في ذلك ، ورأى الحسن ذلك خيرا من إراقة الدماء في طلبها ، وإن كان عند نفسه أحقّ بها .
بین علما اختلافی نیست و اجماع دارند که امام حسن مجتبی (علیه السلام) خلافت را فقط تا زماني كه زنده است ، به او داد . اما برای بعد از مرگش خلافت را به او نداد . با او عهد کرد که بعد از مرگ معاویه خلافت به امام مجتبی (علیه السلام) برگردد و بر اين قضيه با او عهد كرد . (چرا امام حسن (علیه السلام) با معاویه صلح کرد ؟) چون حضرت نمی خواست خون مسلمین بیشتر از این ریخته شود . هر چند که خودش را بر خلافت از معاویه شایسته تر میدانست.
عبد البر قرطبی ، الاستیعاب ، چاپ دار الاعلام ، ص 181
پس دلیل این که معاویه به امام حسن (علیه السلام) سم می دهد ، این است که حضرت بعد از مرگ معاویه دوباره خلافت به آن حضرت بر گردد . معاویه هم که این مسأله را نمی توانست تحمل کند ، فرزند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را به شهادت رساند .
5. ابو الحسن مسعودی
ایشان از علمای بزرگ شافعی مذهب است که این قضیه را در کتاب مروج الذهب نقل کرده است. از کتاب های تاریخی معتبر مسلمان ها است و همه مسلمانان به این کتاب مراجعه می کنند .
کتاب مروج الذهب ومعادن الجوهر ، تألیف ابی الحسن بن علی المسعودی ، چاپ مکتبة العصریة الصيدای بيروت ، جلد 3 ، با تحقیق کمال حسن مرعی ، چاپ اول در سال 1424 هـ ، صفحه 6 ، بحث مسومیت امام حسن (علیه السلام) را نقل می کند :
حدثنا جعفر بن محمد ، عن أبيه ، عن جده علي بن الحسين بن علي بن أبي طالب رضي الله عنهم ، قال : دخل الحسين على عمي الحسن بن علي لما سقي السم ، فقام لحاجة الإنسان ثم رجع ، فقال : لقد سقيت السم عدة مرار فما سقيت مثل هذه ، لقد لفظت طائفة من كبدي فرأيتني أقلبه بعود في يدي ، فقال له الحسين : يا أخي من سقاك ؟ قال : وما تريد بذلك ؟ فإن كان الذي أظنه فالله حسيبه ، وإن كان غيره فما أحب أن يؤخذ بي بريء ، فلم يلبث بعد ذلك إلا ثلاثاً حتى توفي رضي الله عنه .
وذكر أن امرأته جَعْدة بنت الأشعث بن قيس الكندي سقته السم ، وقد كان معاوية دسَّ إليها : إنك إن احتلْتِ في قتل الحسن وَجَّهت إليك بمائة الف درهم ، وزوجتك من يزيد ، فكان ذلك الذي بعثها على سمه ، فلما مات وَفَى لها معاوية بالمال ، وأرسل إليها : إنا نحب حياة يزيد ، ولولا ذلك لوفينا لك بتزويجه .
وذكر أن الحسن قال عند موته : لقد حاقَتْ شربته ، وبلغ أمنيته ، والله لا وفى لها بما وَعَدَ ولا صدق فيما قال . وفي فعل جعدة يقول النجاشي الشاعر ، وكان من شيعة علي ، في شعر له طويل :
جعدةُ بكِّه ولا تسأمي
بعدُ بكاء المُعْوِلِ الثاكل …
از امام جعفر صادق (علیه السلام) از پدرشان از جدشان علی بن الحسین بن علی بن ابی طالب (علیهم السلام ) نقل شده که امام حسین (علیه السلام) در هنگامی که تکه های کبد امام حسن (علیه السلام) از دهان مبارک خارج می شد ، پرسیدند : چه کسی این کار را انجام داده ؟ اما امام حسن (علیه السلام) کریم اهل بیت (علیهم السلام ) حتی نخواستند قاتلشان قصاص شود .
اما این که چه کسی به ایشان سم داد ، نقل شده :
همسر آن حضرت ، جعده اشعث بن قیس کندی ، سم خوراند . معاویه دسیسه کرد و او را فریب داد که اگر تو امام حسن (عليه السلام ) را به شهادت برسانی و در شهادت آن حضرت حیله کنی ، من برای تو صد هزار درهم می فرستم ( در روایت دیگر است که یک صد هزار دینار بود ) و تو را به ازدواج یزید در می آورم .
جالب است که هر وقت معاویه می خواست مردی را فریب دهد ، دو تا از دخترانش را نشان می داد و می گفت : یکی از این ها را به تو می دهم و به هیچ کس هم این دو دختر را نمی داد و آن ها را برای یزید نگه داشته بود تا بعد ها خود یزید از آن ها استفاده کند. اگر هم می خواست زنی را فریب دهد ، می گفت تو را به ازدواج یزید در می آورم . این از اخلاق معاویه بن ابی سفیان بوده .
وقتی امام حسن مجتبی (عليه السلام ) به شهادت رسید ، معاویه اموال را به او داد ؛ اما گفت : من یزید را دوست دارم و اگر دوست نداشتم ، به وعده خود وفا می کردم و تو را به ازدواج یزید در می آوردم . تو که به امام حسن مجتبی کریم اهل بیت (علیه السلام ) را با آن اخلاق خوشش به شهادت رساندی و سم دادی ، از کجا معلوم که فردا روزی به یزید هم سم ندهی . در ادامه سخن امام حسن (علیه السلام) را كه به جعده بیان می کند که معاویه به وعده خود وفا نخواهد کرد . اشعاری را هم از نجاشی از شعرای شیعه ، نقل می کند .
ابی الحسن بن علی المسعودی ، مروج الذهب ومعادن الجوهر ، چاپ مکتبة العصریة بیروت ، ج 3 ، ص 6
به هر حال به ازدواج یزید در نیاورد ؛ اما پول را به آن زن داد .
6. شهاب الدین نویری
ایشان از علمای بزرگ اهل سنت است که این قضیه را در کتاب نهایه الارب فی فنون الادب ، از کتاب های تاریخی معتبر اهل سنت ، نقل کرده است .
نهایه الارب فی فنون الادب ، تألیف شهاب الدین نویری ، متوفای 733 هـ ،چاپ دار الکتب العلمیه بیروت ، جلد 20 ، با تحقیق استاد عماد علی حمزه ، صفحه 201 در ذکر خلافت معاویه بن ابی سفیان همین مطلب را نقل می کند :
وقال أبو قتادة وأبو بكر بن حفص : سمّ الحسن ابن علىّ رضى اللَّه عنهما ، سمّته امرأته جعدة بنت الأشعث بن قيس الكندي . قال : وقالت طائفة كان ذلك منها بتدسيس معاوية إليها وما بذل لها [ في ذلك ، وكان لها ضرائر ] [ 4 ] وأنه وعدها بخمسين ألف درهم ، وأن يزوّجها من يزيد ، فلما فعلت وفّى لها بالمال ، وقال : حبّنا ليزيد يمنعنا من الوفاء لك بالشرط الثاني .
ابوقتاده و ابوبکر بن حفص گفت : امام حسن مجتبی (علیه السلام) با سم به شهادت رسید . همسرش جعده ، دختر اشعث بن قیس کندی آن حضرت را مسموم کرد . طائفه ای گفته : این قضیه با دسیسه معاویه بوده . معاویه اموالی را برای این زن فرستاد و این زن هوو هایی داشت . معاویه به آن زن وعده پنجاه هزار درهم داده و این که او را به ازدواج یزید در می آورد . وقتی جعده کارش را انجام داد ، اموال را برای او فرستاد و گفت : علاقه ما به یزید ، مانع این شد که به شرط دوم عمل کنم و دوست ندارم که یزید هم توسط تو مسموم شود .
شهاب الدین نویری ، نهایه الارب فی فنون الادب ، ج 20 ، چاپ دار الکتب العلمیه ، ص 201
7. شمس الدین ذهبی
ایشان این قضیه را در کتاب سیر اعلام النبلاء نقل کرده و هیچ اشکالی نگرفته ؛ اما در جاهای دیگر مثل تاریخ الاسلام همین را می آورد و رد می کند . چون باید هوای معاویه را داشته باشد و کسی به معاویه چیزی نگوید .
سیر اعلام النبلاء ، تألیف شمس الدین ذهبی ، چاپ مؤسسه الرساله بیروت ، با تحقیق شعیب الارنؤوط ، جلد 3 ، صفحه 274 روایتی را از واقدی نقل می کند و این قضیه را می گوید ( مشخص نیست که حرف خودش است یا حرف واقدی ) :
وقد سمعت بعض من يقول كان معاوية قد تلطف لبعض خدمه أن يسقيه سما …
شنیدم که بعضی ها می گفتند : معاویه به بعضی از خادمان خودش حیله و نیرنگ کرد و به آن ها یاد داد که به امام حسن مجتبی (علیه السلام) سم دهد .
ذهبی ، سیر اعلام النبلاء ، چاپ مؤسسه الرساله بیروت ، ج 3 ، ص 274
این هم می تواند امکان داشته باشد که هم به خادمش ، هم جعده و هم مروان سم داده و این قضیه متعدد بوده .
8. سعدی خزرجی
از علمای اهل سنت است که در کتاب عیون الانباء فی طبقات الاطباء ، تألیف سعدی خزرجی معروف به ابن اصیبعة ، با تحقیق دکتر نذار رضا ، چاپ منشورات دار المکتبة الحياة بيروت ، صفحه 174 :
وفي تاريخ الطبري أن الحسن بن علي رضي الله عنهما مات مسموما في أيام معاوية وكان عند معاوية كما قيل دهاء فدس إلى جعدة بنت الأشعث بن قيس وكانت زوجة الحسن رضي الله عنه شربة وقال لها إن قتلت الحسن زوجتك بيزيد . فلما توفي الحسن بعثت إلى معاوية تطلب قوله فقال لها في الجواب أنا أضن بيزيد .
در تاریخ طبری آمده است که در زمان معاویه امام حسن مجتبی (علیه السلام) مسموم از دنیا رفتند . معاویه خیلی باهوش و زرنگ بود و برای این کار با جعده دختر اشعث بن قیس و همسر امام (علیه السلام ) دسیسه کرد و برای او شربتی را فرستاد و به جعده گفت : اگر تو امام حسن مجتبی (علیه السلام) را به شهادت برسانی ، من تو را به ازدواج یزید در می آورم . وقتی امام حسن مجتبی (علیه السلام) از دنیا رفت ، جعده شخصی را نزد معاویه فرستاد و گفت تو به من قولی دادی . معاویه گفت : من یزید را دوست دارم و نمی توانم یزید را به دست تو بسپارم .
سعدی خزرجی ، عیون الانباء فی طبقات الاطباء ، چاپ منشورات دار المکتبة الحياة بيروت ، ص 174
این مطلبی است که در تاریخ طبری آمده ؛ اما در تاریخ طبری امروزی چنین مطلبی یافت نمی شود و به احتمال زیاد دوستداران معاویه و پیروان پسر هند جگر خوار، این مطلب را مثل هزاران مطلب دیگر حذف کردند و در تاریخ طبری نیست . آقای سعدی خزرجی در این جا انگیزه دروغ گفتن ندارد و قطعا این مطلب را در تاریخ طبری آن روزی دیده ؛ اما امروزه خبری از این مطلب در تاریخ طبری نیست .
9. ابوالفرج اصفهانی
از علمای بزرگ اهل سنت است .ایشان هم این مطلب را در کتاب مقاتل الطالبیین ، تألیف ابوالفرج اصفهانی ، متوفای 356 هـ ، چاپ منشورات شریف الرضی ، صفحه 80 می گوید :
وانصرف الحسن رضي الله عنه إلى المدينة فأقام بها، وأراد معاوية البيعة لابنه يزيد، فلم يكن شيء أثقل من أمر الحسن بن علي، وسعد بن أبي وقاص، فدس إليهما سماً فماتا منه…
حدثني أحمد بن عبيد الله بن عمار، قال: حدثنا عيسى بن مهران، قال: حدثنا عبيد بن الصباح الخراز، قال: حدثني جرير، عن مغيرة، قال: أرسل معاوية إلى ابنة الأشعث إني مزوجك بيزيد ابني، على أن تسمي الحسن بن علي، وبعث إليها بمائة ألف درهم، فقبلت وسمت الحسن، فسوغها المال ولم يزوجها منه، فخلف عليها رجل من آل طلحة فأولدها، فكان إذا وقع بينهم وبين بطون قريش كلام عيروهم، وقالوا: يا بني مسمة الأزواج.
حدثني أحمد بن عبيد الله، قال: حدثني عيسى بن مهران، قال: حدثنا يحيى بن أبي بكير، قال: حدثنا شعبة، عن أبي بكر بن حفص، قال: توفي الحسن بن علي، وسعد بن أبي وقاص في أيام بعد ما مضى من إمارة معاوية عشر سنين، وكانوا يرون أنه سقاهما سماً.
بعد از قضیه صلح ، امام حسن مجتبی (علیه السلام) به مدینه آمد و ساکن آن جا شد . معاويه قصد داشت که برای پسرش یزید بیعت بگیرد . اما امام مجتبی (علیه السلام) و هم سعد بن ابی وقاص ، مانع بزرگی برای او بود . به همین خاطر سمی فرستاد و آن ها را مسموم کرد و هر دو را کشت .
روایت دومی که با سند نقل می کند :
من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط این که حسن بن علی (علیهما السلام) را به شهادت برسانی . برای او صد هزار درهم فرستاد و او هم قبول کرد . امام حسن مجتبی (علیه السلام) را مسموم کرد و به شهادت رساند . معاویه مال را به او داد ؛ اما او را به ازدواج یزید در نیاورد . بعد ها شخصی از خانواده طلحه با او ازدواج کرد و فرزندانی آورد . وقتی بچه های آن زن با بچه های قریش بازی می کردند ، آن ها کنایه می زند و می گفتند : ای فرزندان زنی که شوهرش را سم داده است .
در روایت بعدی می گوید :
امام حسن مجتبی (علیه السلام) از دنیا رفتند . سعد بن ابی وقاص هم بیست سال بعد از حکومت معاویه از دنیا رفت . علمای تاریخ اعتقاد داشتند که معاویه این دو نفر را مسموم کرد .
ابوالفرج اصفهانی ، مقاتل الطالبیین ، چاپ منشورات شریف الرضی ، ص 80
آقای ذهبی در مورد آقای ابو الفرج اصفهانی در کتاب میزان الاعتدال فی نقد الرجال ، جلد 5 ،صفحه 151 می گوید :
علي بن الحسين أبو الفرج الأصبهاني الأموي صاحب كتاب الأغاني شيعي وهذا نادر في أموي كان إليه المنتهى في معرفة الأخبار وأيام الناس والشعر والغناء والمحاضرات يأتي بأعاجيب بحدثنا وأخبرنا وكان طلبه في حدود الثلثمائة فكتب ما لا يوصف كثرة حتى قد اتهم والظاهر أنه صدوق ….
علی بن الحسین ابو الفرج اصفهانی ، از نسل بنی امیه و صاحب کتاب الاغانی ، شیعه یعنی از پیروان بنی امیه است (شیعه بودن ایشان قطعی نیست ) … ظاهر این است که آقای ابوالفرج اصفهانی راستگو بوده .
شیعه هم که باشد ، همین که صدوق و راستگو است ، برای پذیرش سخن ایشان کفایت می کند .
ذهبی ، میزان الاعتدال ، ج 5 ، ص 151
روات شیعه زیادی هستند از جمله ابان بن تغلب که روایات فراوانی در صحیح بخاری و صحیح مسلم دارد و از بزرگان تاریخ شیعه می باشد . البته آقای اصفهانی ، زیدی است . شیعه به معنای این که عثمان را از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را پایین تر می دانسته ، از این جهت شیعه است وگر نه شیعه دوازده امامی نیست . در کلام زیدی و در فقه حنفی می باشد .
10. ابن اعثم کوفی شافعی
ایشان هم از بزرگان شافعی می باشد که در کتاب الفتوح این مطلب را بیان کرده است .
الفتوح ، تألیف ابن اعثم کوفی ، متوفای 314 هـ ، جلد 3 ، چاپ دار الاضواء بیروت ، صفحه 318 در شرح حال امام حسن مجتبی (علیه السلام) و وفات آن حضرت می گوید :
لذلك سعى في موت الحسن بكل جهده ، وأرسل مروان بن الحكم ( طريد ) النبي صلى الله عليه وآله وسلم ) إلى المدينة وأعطاه منديلا مسموما وأمره بأن يوصله إلى زوجة الحسن جعدة بنت الأشعث بن قيس بما استطاع من الحيل لكي تجعل الحسن يستعمل ذلك المنديل المسموم بعد قضاء حاجته وأن يتعهد لها بمبلغ خمسين ألف درهم ( 1 ) ويزوجها من ابنه .فذهب مروان تنفيذا لأمر معاوية واستفرغ جهده حتى خدع زوجة الحسن ونفذت المؤامرة وعلى إثر ذلك انتقل الحسن إلى دار السلام واغترت جعدة بمواعيد مروان وأقدمت على تلك الجريمة الشنعاء .
در قضیه صلح امام حسن مجتبی (علیه السلام) با معاویه ، حضرت شرط کرد که نباید بعد از خودت جانشینی انتخاب کنی و باید به شورا واگذار کنی . این مسأله شرط سنگینی بود که معاویه نتواند بعد از خودش فرزند یزید را خلیفه کند .
به همین دلیل با تمام توان خود تلاش می کرد که امام حسن مجتبی (علیه السلام) را مسموم كند. مروان را به مدینه فرستاد و به او دستمال مسمومی را داد تا آن را به جعده برساند و جعده ، همسر امام حسن مجتبی (علیه السلام) هم با هر حیله ای که می تواند كاري كند که امام (علیه السلام) از آن دستمال استفاده کرده و به شهادت برسد . پنجاه هزار درهم هم به آن زن داد و به او وعده داد که به ازدواج یزید در بیاورد .
مروان هم این کار را انجام داد و جعده هم نیرنگ کرد و توانست امام (علیه السلام) را به شهادت برساند . معاویه هم به همه وعده هایش عمل کرد ، غیر از ازدواج جعده با یزید .
ابن اعثم کوفی ، الفتوح ، ج 3 ، چاپ دار الاضواء بیروت ، ص 318
این هم از مطلبی که ابن اعثم کوفی از علمای بزرگ شافعی نقل کرده بود . علاوه بر این ها افراد دیگری هم هستند که این قضیه را بیان کرده اند که اگر فرصت باشد ، آن ها را بیان خواهم کردند .
تماس بینندگان
بیننده : علی از خوزستان ـ شیعه
استاد یزدانی ! واقعا قلب انسان از شنیدن روایات مربوط شهادت امام حسن (علیه السلام) و جگر پاره پاره ایشان ، به درد می آید . من از عزیزان اهل سنت تقاضا دارم که بیایند و به این روایات پاسخ دهند. ما تعجب می کنیم از این که این همه قداست برای شخصی مثل معاویه قائل هستند و ادعای بزرگواری او را می کنند ؛ اما به این روایات پاسخ نمی دهند . اگر این مسائل درست است ، به صراحت بگویید ، درست است . به هر حال اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) بودند و چنین ظلمی نسبت به ایشان روا نیست و برای ما بسیار سنگین است . این ها چه پاسخی می خواهند به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بدهند .
استاد یزدانی ! چرا امام حسن مجتبی (علیه السلام) حاضر به ازدواج با این زن شدند ؟
استاد یزدانی :
ائمه (علیهم السلام ) تمام تلاش خود را به کار می بردند و از تمام امکانات برای هدایت مردم ، استفاده می کردند و این که هر طور می توانند مردم را به راه راست هدایت کنند ؛ حتی اگر شده با ازدواج خودشان .
نبی مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) بسیاری از ازدواج هایی که انجام می دادند با کسانی بوده که پدرانشان کافر بودند . مثل حیی بن اخطب که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) با دخترش ازدواج کرد . همین طور پدر جویره ، پدر ام سلمه ، پدر ام حبیبه که ابوسفیان باشد ، کافر است ؛ اما حضرت با آن ها ازدواج می کند و تمام هدف و تلاش رسول خدا (صلی الله علیه و آله) این است که قبیله ای از گمراهی نجات پیدا کند و به راه راست هدایت شود . در بسیاری از موارد هم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) موفق بود و باعث شد حداقل از دشمنی آنها با اسلام کاسته شود .
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با ام حبیبه ازدواج کرد ، ابوسفیان دیگر هیچ وقت در هیچ جنگی علیه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با پیامبر (صلی الله علیه و آله) نجنگید . زمانی هم که با ام سلمه ازدواج کرد ، خالد بن ولید ، در هیچ جنگی بر علیه پیامبر (صلی الله علیه و آله) شرکت نکرد . همین طور با بقیه همسرانشان که همه ازدواج های آن حضرت ، ازدواج های مبارکی بوده .
امام مجتبی (علیه السلام) هم قطعا برای این ازدواج دلائل و اهدافی داشته . به نظر بنده یکی از مهمترین اهداف امام حسن مجتبی (علیه السلام) از این ازدواج ، هدایت خانواده اشعث بن قیس است که آن ها با امام دشمن بودند و امام (علیه السلام) با جعده ازدواج کرد تا کمی از دشمنی آن ها با اهل بيت (علیهم السلام) کاسته شود و به راه راست هدایت شوند و حجت را بر آن ها تمام کرده باشند.
ازدواج امام جواد (علیه السلام) با دختر مأمون هم ، به همین علت بود كه مردم هدایت شوند . شاید یکی دیگر از دلائل آن امتحان خداوند از پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و امام حسن مجتبی (علیه السلام) بود که چگونه می توانند در برابر چنین زن هایی باز هم اخلاق خوش داشته باشند و از آن کرامتشان کاسته نشود .
امام حسن مجتبی (علیه السلام) با این که قاتل خود را می شناسد ، وقتی امام حسین (علیه السلام) اصرار می کنند که بگویید چه کسی شما را مسموم کرده ؟ امام (عليه السلام ) نامش را نمی برد و می گوید که نمی خواهد به او آسیبی برسانی . این نهایت کرامت امام حسن مجتبی (علیه السلام) است ؛ اما همه مردم ظرفیت این کرامت را ندارند . در هر صورت امام حسن (علیه السلام) حجت را بر مردم تمام کردند .
بیننده : آقای بهادری از کرج ـ شیعه
بنده مطلبی را از کتاب آقای ترمذی خواندم که وقتی امام حسن مجتبی (علیه السلام) به شهادت رسیدند ، مروان بن حکم شروع به گریه کرد . از او پرسیدند چرا گریه می کنی تو که دشمن آن حضرت بودی ؟ مروان گفت : تهمت و افترایی که به این سید بزرگوار زدند ، به کوه می زدند ، کوه از هم می پاشید.
همان طور که شما می دانید در آن زمان بنی امیه به مردم پول می دادند تا نسبت به امام تهمت و افترا بزنند و روایت های جعلی بر علیه ایشان بگویند . از جمله این امام حسن مجتبی (علیه السلام) زن های زیادی را عقد می کردند و طلاق داده بودند . یا این که در مورد امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) می گفتند که حضرت دستور دادند که کسی به امام حسن (علیه السلام) زن ندهند .
عزیزان توجه داشته باشند که این روایات همه دروغ هستند و از طریق عمال معاویه و با استفاده از پول جعل روایت کرده و به ائمه (علیهم السلام) نسبت می دادند .
استاد یزدانی ! بنده در جایی خواندم که از 66 طریق اهل سنت آورده اند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند : مصداق کامل شجره ملعونه ، بنی امیه و بنی مروان هستند . از زمانی که حضرت امیر (علیه السلام) خانه نشین شده و به شهادت رسیدند ، اين آقایان وهابی به ما بگویند که شجره ملعونه چه کسانی بودند ؟ این آقایان همه را رضی الله عنه می گویند . معاویه و مروان را رضی الله عنه می گویند ، داعش هم که اعلام کرده ما از پیروان شجره ملعونه هستند .
استاد یزدانی :
حضرت آیت الله قزوینی در همین هفته های گذشته ، به صورت خیلی مفصل مستنداتش را از منابع اهل سنت نشان دادند که همه مفسرین این قضیه را نقل کرده اند که مقصود از شجره ملعونه در قرآن کریم ، بنی امیه است و در این قضیه تردید وشکی وجود ندارد .
بیننده : آقای مولایی از بوشهر ـ شیعه
بنده می خواستم بدانم آیا با جانشینی یزید و تلاشی که معاویه برای بیعت گرفتن از مردم برای یزید می کرد ، خیانت به جهان اسلام انجام داد یا نه ؟ اگر خیانت کرد که شکی در آن نیست و باعث شد که ذریه پیامبر (صلی الله علیه و آله) با آن وضع فجیع در کربلا کشته شوند ، آقایان برای توجیه این کار خود چه توجیحی دارند .
نکته دوم این که ، چند روز قبل کارشناس وهابی شبکه وهابی در خصوص صلح حدیبیه صحبت می کرد و می گفت : حضرت امیر( علیه السلام) از نوشتن نامه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به عنوان رسول الله ، در صلحنامه امتناع کردند .
آقایان گفتند : چه اشکالی دارد ؛ چون به خاطر صلح بوده ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفتند اسم مرا به عنوان رسول الله ننویس .
اما زمانی که به ما شیعیان می رسد که می گوییم اگر حضرت علی (علیه السلام) سکوتي کردند ، به خاطر این بود که اسلام نهال نوپایی بود و قصد داشتند که بین مسلمانان دو دستگی ایجاد نشود ، به عناوین مختلف ما را محکوم می کنند . اما به خودشان که می رسد می گویند پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خاطر صلح ، آن هم صلح با یهود ، چنین حرفی را زدند .
استاد یزدانی :
این که معاویه برای فرزندش یزید ، بیعت گرفت ، شکی نیست که به اسلام خیانت کرد . آقایان هم پاسخی ندارند که به این قضیه بدهند . چطور می خواهند از معاویه دفاع کنند ؟ این همه روایت صریح در کفر معاویه با سند صحیح در منابع اهل سنت وجود دارد . آقایان چطور از معاویه دفاع می کنند ؟ از جنگیدن با امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) خلیفه بر حق رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، از به شهادت رساندن امام حسن مجتبی (علیه السلام) ، از کشتن حجر بن عدی ، از کشتن صدها نفر از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ، از کشته شدن بیش از 90 هزار نفر در جنگ صفين .
ومن يقتل مؤمنا متعمدا فجزاءه جهنم خالدا فيها .
وقتي كسي 90 هزار مسلمان را کشته باشد ، جایگاهش مشخص است . از چه چیز معاویه می خواهند دفاع کنند . ما هم فقط ناقل هستیم . همان طور که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) در نهج البلاغه فرمودند به این ها فحش ندهید ، فقط کار های این ها را برای مردم بازگو کنید و بگویید که معاویه چه کردار و رفتاری داشت و چه کارهایی کرد . همین برای ما کفایت می کند ، ما هم به دستور امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) افکار و کردار معاویه را برای مردم بیان می کنیم .
در مورد مقایسه صلح حدیبیه و صلح امام حسن (علیه السلام) . پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) قبل از امام حسن مجتبی (علیه السلام) با معاویه در جنگ حدیبه صلح کرد و اشکالی هم نداشته ؛ حتی در قرآن هم بیان شده است . چطور در آن جا اشکال نمی گیرند؟
بحث مخالفت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام). یک روایت جالب است که در خصائص نسائی ، جلد 5 ، صفحه 167 و هم چنین در سنن کبرای آقای نسائی ، جلد 1 ، صفحه 202 نقل کرده که ثابت میکند امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) در صلح حدیبیه ، هیچ وقت با پیامبر (صلی الله علیه و آله) مخالفت نکرده است :
حدثنا عمرو بن هشام الجنبي عن محمد بن إسحاق عن محمد بن كعب القرطبي عن علقمة بن قيس قال قلت لعلي تجعل بينك وبين ابن أكلة الأكباد حكما قال إني كنت كاتب رسول الله (ص) يوم الحديبية فكتب هذا ما صالح عليه محمد رسول الله و سهيل بن عمرو فقال سهيل لو علمنا انه رسول الله ما قاتلناه امحها فقلت هو والله رسول الله وان رغم انفك لا والله لا امحها فقال رسول الله (ص) ارني مكانها فأريته فمحاها و قال أما إن لك مثلها ستأتيها وأنت مضطر .
به اميرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) گفتند : بین خودت و بین فرزند جگر خوار ، حکمی قرار بده . حضرت می فرمایند : من کاتب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در روز صلح حدیبیه بودم . نوشتم که این صلحنامه ای است بین محمد (صلی الله علیه و آله) و سهیل بن عمر است . سهیل بن عمر به من گفت اگر ما می دانستیم که او رسول خدا (صلی الله علیه و آله) است ، با او نمی جنگیدیم . کلمه رسول الله را حذف کن .
پس دستور حذف ، از جانب پیامبر (صلی الله علیه و آله) نبوده ؛ بلکه دستور سهیل بن عمرو ، یکی از مشرکین است .
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) قاطعانه در مقابل او ایستاد و فرمودند :
به خدا او رسول خدا است . گر چه تو ایشان را قبول نداری و خلاف میل تو است . من به هیچ وجه آن را حذف نمی کنم .
بعد ، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من فرمود : جای آن کلمه را به من نشان بده . من نشان دادم و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را محو کرد .
نسائی ، سنن کبرای، ج 1 ، ص 202
نسائی ، خصائص ، ج 5 ، ص 167
سند روایت هم کاملا صحیح است . بنابر این اصلا بحث مخالفت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) با رسول خدا (صلي الله عليه وآله ) نیست . سهیل به عمرو از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) در خواست می کند که حذف کند ؛ اما آن حضرت قبول نمی کنند .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای این که صلح انجام شود و این صلح به نفع مسلمان ها بود ، خودشان نام رسول الله را حذف کرد و به جای آن محمد بن عبد الله (صلی الله علیه و آله) نوشت . اگر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) با دستور صریح رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مخالفت کرده بود ، اين كفر آشکار بود و به معنای آن بود که نبوت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را قبول ندارد . امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) هرگز این کار را نمی کند . دلیلش هم این است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) به هیچ وجه ناراحت نشد.
در قضیه قرطاس ، پیامبر (صلی الله علیه و آله ) فرمودند که برای من کاغذ و دوات بیاورید تا چیزی بنویسم که هرگز گمراه نشوید . در آن جا عده ای گفتند : پیامبر(صلی الله علیه و آله) نعوذ بالله ، هذیان می گوید که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عصبانی شد و همه آن هایی را که مخالفت کرده بودند ، از خانه بیرون کرد . اما در این جا پیامبر (صلی الله علیه و آله) ناراحت نمی شود ؛ چون مخالفتی از سوی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) صورت نگرفت .
بیننده : آقای احمدی از بندر انزلی ـ شیعه
بنده چندی قبل با یکی از دوستان اهل سنتم صحبت می کردم که گفت : امام حسن (علیه السلام) خلافت را به معاویه فروخته بودند . بنده هر چه خواستم به ایشان جواب دهم ، قبول نمی کردند . اگر امکان دارد شما این قضیه را توضیح دهید .
استاد یزدانی :
اگر بخواهند این طور استدلال کنند ، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) هم نبوت را به مشرکین قریش فروخته بودند . خیلی واضح و روشن است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با یهود ، با مشرکین قریش و دیگران صلح کردند . صلح ، مسأله بدی نیست . امام حسن (علیه السلام) هم در جای خود جنگیده . معاويه دسیسه ها و شایعه پراکنی های زیادی کرد ؛ وقتی حضرت دیدند که هیچ یاوری نمانده ، جز عده قلیلی از شیعیان ، مجبور به صلح شدند و شرائطی هم در صلح نامه گذاشت که به وضوح و آشکارا دست معاویه را برای مسلمانان رو کرد . از جمله آن شرائط این بود که معاویه ، سب به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را از منبر ها بر دارد و همین شرط را که معاویه پذیرفت ، بنی امیه را رسوا کرد . البته معاویه به هیچ کدام از شرائط عمل نکرد . یکی دیگر از شرایط این بود که یزید را بعد از خودش جانشین نکند و حکومت به امام مجتبی (علیه السلام) برسد که معاویه هیچ کدام را نپذیرفت . معاویه ای که شب و روز نماز می خواند تا مردم را فریب دهد ؛ اما واقعا مؤمن نبود و امام حسن مجتبی (علیه السلام) او را با آن صلح نامه رسوا کرد .
بیننده : آقای علي پور از ارومیه ـ اهل سنت
بنده در رابطه با حضرت علی (علیه السلام) که شیر خدا ، اسد الله و پهلوان جنگ های آن زمان بودند و در مردانگی و غیرت و شجاعت ایشان هیچ شکی نیست ، پس چرا مورد مظلومیت قرار گرفته و به همسرشان آن طور اهانت و جسارت شد . اگر امکان دارد استاد یزدانی در این باره توضیح دهند .
استاد یزدانی :
برادر عزیز ! پیامبر (صلی الله علیه و آله) شجاعتر بودند یا حضرت علی (علیه السلام) ؟
بيننده :
ما این را نمی دانیم ؛ اما حضرت علی (علیه السلام) را فاتح خیبر و اسد الله می دانیم .
استاد یزدانی :
قطعا پیامبر (صلی الله علیه و آله) از حضرت علی (علیه السلام) شجاعتر بودند . طبق روایاتی که همه مسلمان ها نقل کردند ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) بعد از بعثت ، سیزده سال در مکه بودند . در این سیزده سال ، کفار قریش از جمله ابولهب و ابوجهل و دیگران ، شدیدترین شکنجه ها را نسبت به زنان مسلمان داشتند . حتی طبق نقل بعضی از علمای اهل سنت ، سر فاطمه زهرا (سلام الله علیها ) را هم شکستند . سمیه مادر عمار یاسر ، اولین شهیده ، تاریخ اسلام است که ابو جهل با بدترین وضعیت و با زدن نیزه به زیر ناف ایشان را به شهادت رساند . طبق روایات اهل سنت ، پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم این صحنه ها را می دید و از کنار آن ها عبور می کرد .
چرا پیامبر (صلی الله علیه و آله) از زن های مسلمان دفاع نمی کرد؟ مگر نعوذ بالله پیامبر (صلی الله علیه و آله) شجاع نبود ؟ مگر نعوذ بالله پیامبر (صلی الله علیه و آله) غیرت نداشت ؟ پس چرا از زن های مسلمانی که کفار قریش به آن صورت فجیع کتک می زدند ، دفاع نکرد ؟
بیننده :
این مسأله همیشه برای ما سؤال است و نمی توانیم آن را هضم کنیم . از شما تقاضا داریم که ما را راهنمایی کنید .
استاد یزدانی :
بنده بارها در کلاس های خودم از شیعه و سنی پرسیدم ، جواب واضح است . اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله) از سمیه دفاع می کرد ، آن هم در زمانی که مسلمان ها فقط چهل نفر بودند ، هم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شهید میشد؛ مثل هزاران پیامبری که به شهادت رسیدند هم تمام مسلمان ها کشته می شدند . در آن جا قطعا ابو جهل به هدفش می رسید و اسلام نابود می شد . پیامبر (صلی الله علیه و آله) به مسلمانان دستور صبر می داد تا اسلام قدرت بگیرد .
امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) هم اگر دفاع نکرد ، به همین خاطر بود . اگر دفاع می کرد ، ممکن بود هم خودش به شهادت برسد و هم حضرت زهرا و هم امام حسن و امام حسین (علیهم السلام) به شهادت می رسیدند و نسل پیامبر (صلی الله علیه و آله) قطع می شد و شیعه و اسلام از بین می رفت و آن هایی که هجوم آورده بودند ، به هدف خود می رسیدند .
بیننده : آقای عزیز نژاد از پیرانشهر ـ شیعه
بنده در مورد معاویه سؤالی داشتم . یکی از علمای اهل سنت در پادگان می گفت : رسول خدا (صلی الله علیه و آله) گفتند که معاویه کاتب قرآن بوده . در کتاب های شیعه هم بیان شده . آیا این قضیه درست است ؟ کتاب هم معرفی کردند ؛ اما متأسفانه نتوانستم بپرسم .
سؤال دوم این که ، بعد از این که خلیفه دوم از دنیا رفتند ، از حضرت علی (علیه السلام) پرسیدند که شما سنت این دو خلیفه را قبول دارید ؟ حضرت فرمودند : نه ، قبول ندارم .
آیا این مطلب در منابع اهل سنت آمده است یا خیر ؟
استاد یزدانی :
روایت در معانی الاخبار شیخ صدوق (ره) است . روایت جالبی که بنده آن را خدمت بینندگان عزیز می خوانم . بیشتر از این یک روایت هم روایت دیگری نیست . اگر روایت دیگری پیدا کردند به ما نشان دهند .
حدثنا محمد بن موسى بمن المتوكل – رضي الله عنه – قال : حدثنا عبد الله بن جعفر الحميري ، عن أحمد بن محمد بن عيسى ، عن الحسن بن محبوب ، عن أبي حمزة الثمالي : قال : سمعت أبا جعفر عليه السلام يقول : قال رسول الله صلى الله عليه وآله – ومعاوية يكتب بين يديه ، وأهوى بيده إلى خاصرته بالسيف – : من أدرك هذا يوما أميرا فليبقر خاصرته بالسيف ، فرآه رجل ممن سمع ذلك من رسول الله صلى الله عليه وآله يوما وهو يخطب بالشام على الناس فاخترط.
سند روایت کاملا صحیح است . می گوید : رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بود ، معاویه هم رو به روی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشسته بود . معاویه می نوشت (در روایت نیامده که چه می نوشت ) پیامبر (صلی الله علیه و آله) با شمشیر خود به پهلوی معاویه اشاره کرد و فرمود : هر کس دید که این شخص امیر شده ، باید شکم او را با شمشیر پاره کند . مردم این سخن را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) شنیدند و نتوانستند این کار را انجام دهند . شخصی می خواست این کار را انجام دهد که اجازه ندادند .
شیخ صدوق ، معانی الاخبار
این روایت در منابع شیعه است و سند روایت هم صحیح است . اگر این روایت را قبول دارید ، ما هم آن را قبول داریم . در این جا بحث کاتب وحی نیست ، چیزی می نوشت ؛ اما این که چه می نوشته ، گفته نشده است . اما این که نامه می نوشت ، در منابع اهل سنت هم بیان شده :
در سیر اعلام النبلاء ، جلد 3 ، صفحه 123 آمده :
عن أبي الحسن الكوفي ، قال : كان زيد ابن ثابت كاتب الوحي ، وكان معاوية كاتبا فيما بين النبي صلى الله عليه وسلم وبين العرب .
روایتی از ابی الحسن کوفی نقل می کند و می گوید : زید بن ثابت در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله) کاتب وحی بود . (هرکس سواد داشت می نوشت ، این که افتخار نبود . کاتب اصلی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) بود ) . معاویه فقط نامه هایی را که بین پیامبر (صلی الله علیه و آله) و بین اعراب رد و بدل می شد ، را می نوشت .
ذهبی ، سیر اعلام النبلاء ، ج 3 ، ص 123
كاتب وحي نبوده ، سواد داشته و پیامبر (صلی الله علیه و آله) خواستند از او استفاده کنند . فقط نامه های پیامبر (صلی الله علیه و آله) را می نوشت .
ما در مقاله مفصلی که در سایت حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در این باره قرار دادیم ، گفتیم که اگر معاویه کاتب وحی هم باشد ، حتی کسانی از نصاری بودند که وحی را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) می گرفتند و می نوشتند . عبد الله بن ابی سرح ، کاتب وحی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بود ؛ اما مرتد شد و به مشرکین پیوست .
بحث عدم قبول سنت خلیفه اول و دوم از طرف امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) هم در منابع وجود دارد . از جمله در تاریخ طبری ، جلد 3 ، صفحه 116 در بحث خوارج می گوید :
ولما خرجت الخوارج من الكوفة أتى عليا أصحابه وشيعته فبايعوه وقالوا نحن أولياء من واليت وأعداء من عاديت فشرط لهم فيه سنة رسول الله فجاءه ربيعة بن أبي شداد الخثعمي وكان شهد معه الجمل وصفين ومعه راية خثعم فقال له بايع على كتاب الله وسنة رسول الله فقال ربيعة على سنة أبي بكر وعمر قال له علي ويلك لو أن أبا بكر وعمر عملا بغير كتاب الله وسنة رسول الله لم يكونا على شيء من الحق فبايعه فنظر إليه علي وقال أما والله لكأني بك وقد نفرت مع هذه الخوارج فقتلت وكأني بك وقد وطئتك الخيل بحوافرها فقتل يوم النهر مع خوارج البصرة
عده ای از خوارج می خواستند با امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) بیعت کنند ، حضرت فرمودند : من بر کتاب خدا و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بیعت می کنم . ربیعه گفت : بر سنت ابابکر و عمر بیعت می کنم . حضرت فرمود : وای بر تو ! اگر ابابکر و عمر بر خلاف کتاب خدا و سنت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عمل کرده باشند که ارزشی ندارند و حق نیستند . اگر سنت ابوبکر و عمر همان کتاب خدا و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) است ، شرط معنا ندارد . اگر خلاف کتاب خدا و سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله) است ، بر حق نیست و ارزشی ندارد .
تاریخ طبری ، ج 3 ، ص 116
همین طور در آن شورای شش نفری ، عبد الرحمن بن عوف گفت : من با تو بیعت می کنم به شرط این که به سنت ابابکر و عمر ، عمل کنی . امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) هم قبول نکرد كه در برنامه های آینده نشان خواهم داد .
بیننده : علیرضا از همدان ـ شیعه
بنده می خواستم بدانم که امام حسن مجتبی (علیه السلام) چند پسر و چند دختر داشتند ؟
استاد یزدانی :
در برنامه های دیگر به این موضوع پرداخته می شود .
بیننده : آقای ابراهیمی از شیراز ـ شیعه
بنده اگر بخواهم از طریق روایات مطمئن شوم که حلال زاده هستم ، روایتی در این باره بیان کنید. دوم این که ، همسر بنده از شبکه شما مطلبی را شنیده بودند که شخصی در شبکه صحبت می کردند و در باره معاویه کرامت می تراشیدند و می گفتند که چقدر نماز می خواندند و چشم بصیرت داشتند .
بنده فکر می کنم معاویه غیر از این که مورد لعن پیامبر (صلی الله علیه و آله) بوده و از دشمنان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) هستند .
مجری :
برادر عزیز ! قطعا این عبارت از کارشناسان ما صادر نشده . شاید ایشان از بیننده هایی شنیده که موافق با آن شخص بودند . یا این که عبارت از کتابی خوانده شده که با معاویه هم فکر بوده .
بیننده :
بنده پیشنهادی داشتم مبنی بر این که در مورد امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) از غیبت و بعد از ظهورشان بیشتر صحبت کنید . چون مردم ما در این خصوص اطلاعات چندانی ندارند .
استاد یزدانی :
هم در منابع اهل سنت و هم در منابع شیعه به صورت فراوان آمده :
كنّا نَبُور أولادنا بحُبّ عليَ عليه السلام ، أي نختبر ونمتحن .
ما فرزندانمان را با عشق به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) امتحان می کردیم . اگر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشت ، می فهمیدیم که فرزند خودمان است و اگر دشمن امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) بودند ، می فهمیدیم که بچه های ما نیستند .
الازهری ، تهذیب اللغه ، ج 15 ، ص 191
از این دست روایات در منابع اهل سنت فراوان است که حب علی بن ابیطالب (علیه السلام) نشانه پاکی ولادت و بغض آن حضرت نشانه ناپاکی در نطفه است .
مجری :
از شما استاد عزیز و همچنین بینندگانی که ما را همراهی کردند ، تشکر و سپاسگذاری می کنیم .
اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی مدد
خدایار و نگهدارتان .