شصت و هفتمين برنامه كلمه طيبه ، ويژه بزرگداشت حضرت خديجه سلام الله عليها با موضوعات:
- برتري حضرت خديجه سلام الله عليها بر ساير زنان
- اموال بسيار زياد آن حضرت كه خرج اسلام شد
- تحريف فضائل ايشان توسط اهل سقيفه
تاریخ:22/01/1400
برنامه:کلمه طیبه
مجری:
إن شاءالله، من هم خدمت یکایک شما عزیزان بیننده عرض تسلیت دارم این مناسبت را و خدمت آقا امام عصر إن شاءالله عرض تسلیت داشته باشیم و إن شاءالله این مصیبت بر حضرت امام عصر سهل باشد، یاد آن حضرت بزرگوار حضرت خدیجه (سلام الله علیها) را گرامی می داریم با همین بحثی که واقعاً ام المؤمنین واقعی را بخواهیم بررسی کنیم بر حساب اینکه مادر ائمه (سلام الله علیهم اجمعین) هست حضرت خدیجه (سلام الله علیها) هست.
استاد عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر هست و شما یک سنت خوبی دارید در مبدأ بحث تان همیشه بحث خاصی دارید به خصوص در خصوص امام عصر همیشه صحبت می کنید و متبرک می کنید برنامه را به کلامی در خصوص حضرت امام عصر (عج)، سرا پا گوش هستیم و إن شاءالله بعد از آن ما به بحث برنامه خودمان می پردازیم، در خدمت شما هستیم.
استاد یزدانی:
یک روایت بسیار زیبای در کتاب شریف «کمال الدین» شیخ صدوق صفحه 367 نقل شده که بسیار روایت قشنگی هست که سند روایت هم صحیح هست
«حدثنا احمد بن زیاد بن جعفر الهمدانی»
کمال الدین، شیخ صدوق، ص 367
که ثقه هست در ادامه همین روایت خود شیخ صدوق توثیق اش کرده، علی بن إبراهیم از پدرش إبراهیم بن هاشم که دیگر شک و شبهه ای در وثاقت این دو نفر نیست
«عن أبی احمد محمد بن زیاد الازدی»
که همان ابن أبی عمیر معروف هست و شک و شبهه ای در وثاقتش نیست و از اصحاب اجماع هست، می گوید
«سألت سیدی موسی بن جعفر (علیه السلام) عن قول الله عزوجل وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً»
از مولایم و آقایم حضرت موسی بن جعفر از این آیه سؤال کردم
«وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً»
که خداوند بر شما نعمت های ظاهری و باطنی خودش را ارزانی خواهد کرد یا ارزانی کرده است
«فقال (علیه السلام)»
امام کاظم (علیه السلام) فرمود
«النعمة الظاهرة الإمام الظاهر»
نعمت آشکار همان امام آشکار هست
که إبن أبی عمیر توفیق داشت حضرت امام موسی بن جعفر را از نزدیک دید و این نعمت ظاهری را دید
«و الباطنة الإمام الغائب»
نعمت باطنی امام غائب هست
إبن أبی عمیر می گوید
«فقلت له ويكون في الأئمة من يغيب»
آیا در میان ائمه کسی غائب می شود؟
«قال نعم»
بله غائب می شود
«يغيب عن أبصار الناس شخصه و لا يغيب عن قلوب المؤمنين ذكره»
بله ممکن است خودش در بین مردم شناخته نشود شخص اش غائب باشد از چشم مردم، در انظار مردم ظاهر نشود، اما ذکرش در قلب هر مؤمنی هست
و اینکه کسی به یاد امام زمان می افتد و خیلی ها را من می شناسم که هر اعمالی انجام می دهند زیارت می روند، سفر می روند، کربلا می روند، اربعین می روند، قرآن می خوانند، ذکر می گویند همه را به نیابت از حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) انجام می دهند این نشانه این هست که این شخص مؤمن هست و هر کاری انجام می دهند به نیابت از امام زمان انجام می دهند ثوابش را اهدا می کنند به امام زمان و این قطعاً یک هوشیاری و زرنگی هست که چند برابرش گیر خودش می آید، بعد امام می فرماید
«وهو الثاني عشر منا»
او امام دوازدهم از ما اهل بیت هست
چقدر قشنگ است روایت
«یُسَهِّلُ اللّهُ لَهُ کُلَّ عَسیرٍ»
خدا هر سختی را برای او آسان می کند
إن شاءالله بعد از ظهورش، برسیم آن دوران را ببینیم که چقدر خداوند لطف خودش را شامل حضرت مهدی و یاورانش خواهد کرد
«یُسَهِّلُ اللّهُ لَهُ کُلَّ عَسیرٍ»
خدا هر سختی را برایش آسان می کند
«وَ یُذَلِّلُ لَهُ کُلَّ صَعبٍ»
هر مشکلی را برایش آسان می کند
«وَ یُظهِرُ لَهُ کُنوزَ الأرضِ»
خداوند همه گنج های زمین را برای حضرت مهدی آشکار می کند
دیگر نیاز نیست شما برای یک مثلاً آب می خواهی چاه عمیقی آنطوری بکنی، برای طلا آنطوری زحمت بکشی، همه گنج های عالم در اختیار حضرت مهدی است و ظاهر و آشکار هست برایش
«وَ یُقَرِّبُ لَهُ کُلَّ بَعیدٍ»
هر دوری برای او نزدیک است
چیز دور برایش معنا ندارد هر چیزی را بخواهد برایش فوراً در اختیارش قرار می گیرد و نزدیک است برایش
«وَ یُبیرُ بِهِ کُلَّ جَبّارٍ عَنیدٍ»
هر جبار عنود و لجوج و هر سلطان زورگوی در برابر او نابود است
نابود می شود، همه جباران را نابود می کند
«وَ یُهلِکُ عَلی یَدِهِ کُلَّ شَیطانٍ مَریدٍ»
هر شیطانی هم به دست آن حضرت به هلاکت می رسد
این چه کسی هست؟ این امام دوازدهمی که خداوند اینهمه در حقش لطف دارد و اینهمه کارها را برایش انجام می دهد؟ او چه کسی هست؟
«ذلکَ إبنُ سَیِّدَهِ الإماءِ»
او فرزند بانوی کنیزکان (کنیزان) هست، سرور همه کنیزکان هست
«الّذی تَخفی عَلَی النّاسِ وِلادَتُهُ»
ولادت آن حضرت بر مردم مخفی هست
«وَ لایَحِلُّ لَهُم تَسمِیتُهُ»
بردن نام آن مخصوص که هم نام پیغمبر هست بردنش جایز نیست تا هنگام ظهور که خداوند زمین را پر از عدل و داد می کند با آن حضرت همانطوری که قبلش پر از ظلم و جور شده، چقدر روایت زیباست سند صحیح است کاملاً و اعتقادات شیعه را در باره حضرت مهدی بیان می کند و آن دست آوردهای که إن شاءالله بعد از ظهور همه مان خواهیم دید و امیدوار هستیم که ما هم باشیم توانیم آن دوران را ببینیم و چقدر انسان لازم هست که برای رسیدن به این دوران دعا کند و لیاقت پیدا کند برای این دوران، الآن در دوران غیبت هستیم یاد حضرت مهدی باشیم برایش دعا کنیم کارهای که لازم هست انجام بدهیم دعاهای که هست باید بخوانیم تا ما هم لیاقت پیدا کنیم در دوران ظهور باشیم و این دوران را ببینیم که چه دورانی هست و چقدر دنیا پر از امنیت هست و چقدر مشکلات آسان می شود.
مجری:
آن موقع هست که دین در همه جا ظاهر می شود و آن وقت می فهمیم که پیروزی حق بر باطل چه لذتی دارد، خیلی متشکریم ما هم از خداوند متعال آرزوی فرج حضرت را داریم و تعجیل در فرج حضرت آقا امام عصر (عج)، جناب آقای یزدانی خیلی ممنون، استفاده کردیم از بحثی که ارائه فرمودید، چون بحث ما در خصوص بانو حضرت خدیجه (سلام الله علیها) هست در این حدیث زیاد بحث نمی کنیم إن شاءالله بیننده ها خودشان مباحث خوبی را بتوانند از این بحث به دست بیاورند، خیلی حدیث جامعی بود هم وظیفه ما در غیبت و اینکه چه کارهای باید بکنیم همه اینها در این حدیث بود و الحمد الله بینندگان خودشان اهل علم هستند و فهم و درک.
استاد ما حدوداً سه چهار مقطع را داریم در این برنامه می خواهیم پخش کنیم و این کلیپ ها که پخش بشود إن شاءالله از حضرت عالی در خصوص آنها گفتگو کنیم و بهرمند بشویم، کلیپ او را با هم ببینیم و برگردیم در خدمت جناب استاد یزدانی باشیم.
کلیپ:
در نزد ما اهل سنت فضیلت عایشه بالاتر هست یا حضرت فاطمه؟
با توجه به روایتی که در صحیح بخاری و مسلم آمده که رسول الله (ص) فرمودند که از مردان مردان زیادی کامل شدند به درجه کمال رسیدند اما از میان زن ها کسی کامل نشده به جز آسیه همسر فرعون و مریم و حضرت خدیجه (رضی الله تعالی عنه) و بعد از این رسول الله (ص) فرمودند که
«فضلَ عائشة على النساء كفضل الثَّرِيد على سائر الطعام».
مجری:
بله جناب آقای یزدانی شنیدیم این آقا می گوید که در صحیح مسلم و بخاری حالا ایشان فکر کنم صحیح بخاری را خیلی تأکید داشت که در خصوص فضیلتی در حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در آنجاها هم نقل شده و آخرش هم که وصفی در خصوص عایشه دارد، در خدمت شما هستیم.
استاد یزدانی:
بله جالب هست حالا اینها همیشه مدعی هستند که ما دوستدار اهل بیت (علیهم السلام) هستیم دوستدار حضرت خدیجه هستیم ولی کاری که اینها اینجا انجام دادند واقعاً جای تأسف دارد روایتی که در فضیلت حضرت خدیجه بوده و همینطور که این کارشناس گفت حالا ما این را آورده بودیم به عنوان تأیید، ما این کلیپ را پخش کردیم از این آقای کارشناس وهابی در تأیید بودن این روایت در صحیح بخاری و صحیح مسلم، ولی آیا واقعاً همچین روایتی در بخاری و مسلم امروزی موجود هست یا نیست؟ من روایت را نشان بدهم روایت جالبی هست اولاً در صحیح مسلم؛ «صحیح مسلم» نیشابوری یکی از صحاح اینها و صحیح ترین کتاب های اینها بعد از قرآن هست، چاپ ریاض عربستان سعودی هم هست، باب فضائل حضرت خدیجه «باب من فضائل خدیجه ام المؤمنین (رضی الله تعالی عنها)»، روایت چه هست؟ از أبو موسی اشعری
«قال: قال رسول الله (صلی الله علیه وآله) كَمُلَ مِن الرِّجالِ كثيرٌ ، و لم يَكمُلْ مِن النِّساءِ غَيْرُ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَآسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ»
از میان مردها آدم های زیادی به آن درجه کمال رسیدند اما زن ها دو نفر فقط به درجه کمال رسیدند مریم و آسیه
صحیح مسلم، نیشابوری، چاپ ریاض عربستان سعودی، باب من فضائل خدیجه ام المؤمنین (رضی الله تعالی عنها)
باب فضائل حضرت خدیجه هست کجاست روایتش؟ یعنی عنوان باب فضائل حضرت خدیجه است ولی روایت در باره کسی دیگر است حالا ادامه روایت ایشان، من نمی خواهم ادامه روایت را بخوانم، روایت باب فضائل حضرت خدیجه ولی نام حضرت خدیجه را از آن حذف کردند، دلیل این حذف کردن چه بوده؟ چه عنادی شما با حضرت ام المؤمنین خدیجه کبرا (سلام الله علیها) دارید که فضائلش را اینطوری تحریف می کنید و اینطوری حذف می کنید؟
مجری:
اصلاً نوع حذف خودش دلیل است بر اینکه کتاب دستکاری شده.
استاد یزدانی:
قطعاً، یا کتاب را دستکاری کردند یا که آن نویسنده حذف کرده یعنی عجیب است برای ما این، واقعاً این طور حذف کردن و اینطور بی آبرویی، این از صحیح مسلم.
در «صحیح بخاری»: این چهار جای «صحیح بخاری» هم همین روایت آمده همان «صحیح بخاری» چاپ وزارت اوقاف عربستان سعودی در دارالسلام، چاپ اول، چاپ 1417، صفحه شماره 701، روایت 3411
«عن أبی موسی»
صحیح بخاری، چاپ وزارت اوقاف عربستان سعودی در دارالسلام، چاپ اول، چاپ 1417، ص 701، ر 3411
همان أبو موسی اشعری
«قال رسول الله كَمُلَ مِن الرِّجالِ كثيرٌ، و لم يَكمُلْ مِن النِّساءِ إلا آسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ وَمَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ»
بقیه اش کجاست؟ دیگر آن یکی را نقل نکرده، دیگر آن یکی را قلم گرفته رویش.
باز همین روایت در «کتاب احادیث الأنبیاء» صفحه 707، روایت 3433، دقیقاً به همان صورت نقل شده
«كَمُلَ مِن الرِّجالِ كثيرٌ، و لم يَكمُلْ مِن النِّساءِ إلا مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَ آسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ»
کتاب احادیث الأنبیاء، ص 707، ر 3433
باز نامی از حضرت خدیجه نیست.
باز همین صحیح بخاری از أبو موسی اشعری که پیغمبر فرمود
«كَمُلَ مِن الرِّجالِ كثيرٌ، و لم يَكمُلْ مِن النِّساءِ إلا مَرْيَمَ وَ آسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ»
باز همین صحیح بخاری روایت 5418 همان روایت ولی باز نامی از حضرت خدیجه نیست در این روایت همانطوری که این کارشناس استدلال کرد به این روایت که گفت هم در صحیح بخاری هست هم در صحیح مسلم ولی واقعاً این روایت چرا از صحیح بخاری و مسلم حذف شده؟ شما اگر دوستدار حضرت خدیجه هستید چرا روایت در باب فضائل حضرت خدیجه می آورید ولی نام حضرت خدیجه را خذف می کنید؟ این چه وجدانی هست؟ این چه دیانتی هست؟ این چه انصافی هست که شما به خرج می دهید؟ در حق چه کسی؟ در حق مادر مؤمنان حضرت خدیجه کبرا که اگر نبود شاید اصلاً اسلام پا نمی گرفت، اگر ثروت حضرت خدیجه نبود شاید اصلاً اسلام پا نمی گرفت و در همان اوایل از بین می رفت، حالا خیلی از علمای اهل سنت از گذشته تا امروز گفتند این روایت در بخاری بوده، بسیاری از علمای اهل سنت حالا من چندتایش را فرصت کردم مثلاً اسکن هایش را بگیرم برای تان.
مجری:
این کلیپ خیلی جالب بود کارشناس که دیگر حی و حاضر مستقیم خودش هم مال همان طیف هست و از همان گروه هست و در شبکه خودشان این بحث را دارد مطرح می کند خیلی راحت گفت فضائل حضرت خدیجه و روایت هم که خواند نام حضرت خدیجه هم در آن هست و پس چرا در این کتاب نیست واقعاً جای سؤال است.
استاد یزدانی:
ببینید إبن کثیر شاگرد إبن تیمیه هست در کتاب های متعدد خودش این روایت را از بخاری و مسلم نقل کرده از جمله در کتاب «البدایه والنهایه» إبن کثیر، چاپ وزارت اوقاف قطر، چند نفر از بزرگان اینها هم این کتاب را تحقیق کردند و چاپ خیلی وزین و قشنگی در قطر شده در سال 1436، صفحه 135، چه می گوید؟ می گوید
«وفی صحیح البخاری أیضاً عن أبی موسی قال: قال رسول الله كَمُلَ مِن الرِّجالِ كثيرٌ، و لم يَكمُلْ مِن النِّساءِ إلا مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَخَدیجه بنت خُوَیلد وَ آسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ»
البدایه والنهایه، نویسنده، إبن کثیر، چاپ وزارت اوقاف قطر، چاپ 1436، ص 135
شهادت می دهد می گوید در صحیح بخاری هست، ولی هست این روایت در صحیح بخاری امروزی؟ نیست متأسفانه.
باز همین آقای إبن کثیر در کتاب دیگرش در تفسیر خودش باز همین داستان را نقل کرده «تفسیر إبن کثیر» چاپ ریاض عربستان سعودی، دارالطیبه ریاض، چاپ دوم، چاپ 1420، با تحقیق سامی بن محمد سلامه، جلد هشت، صفحه شماره 173 ببینید چه می گوید
«وثبت فی الصحیحین من حدیث شعبه عن عمرو بن مُره عن فلان عن فلان عن أبی موسی الأشعری عن النبی قالكَمُلَ مِن الرِّجالِ كثيرٌ، و لم يَكمُلْ مِن النِّساءِ إلا آسِيَةَ امْرَأَةِ فِرْعَوْنَ وَ مَرْيَمَ بِنْتِ عِمْرَانَ وَخَدیجه بنت خُوَیلد»
تفسیر إبن کثیر، چاپ دارالطیبه ریاض عربستان سعودی، چاپ دوم، چاپ 1420، محقق سامی بن محمد سلامه، ج 8، ص 173
نام حضرت خدیجه هست می گوید در صحیحین هم نقل شده، ولی کجا است این صحیحین، محقق هم می گوید این روایت را بخاری در 2418، و مسلم در 2431 خودش نقل کرده حدیث محقق هم همین را می گوید ولی نیست، نام حضرت خدیجه را کلاً حذف کردند، این هم آقای ابن کثیر؛ از شوکانی که یک سلفی است زیدی مذه است ولی سلفی مسلک است در کتاب فتح القدیر خودش محمد بن علی شوکانی متوفای 1250 جلد5، صفحه 341 می گوید
«و فی الصحیحین»
هم در بخاری و هم در مسلم
فتح القدیر، محمد بن علی شوکانی متوفای 1250 ج 5، ص 341
«و غیر هما من حدیث ابی موسی الأشعری عن النبی قال کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء الّا آسیه إمرأة فرعون و مریم بن عمران و خدیجة بن خویلد»
خب کجا است؟ کجا است آن روایت؟ روایت موجود نیست امروز؛ باز از آقای کورانی یکی از علمای بزرگ اینها است در غایة الأمانی فی تفسیر ال کلام رابانی، در تفسیر خودش جلد7، امام شهاب الدین احمد بن اسماعیل کورانی، متوفای 893، مجلد 7، چاپ عربستان سعودی است، چاپ دار الحضارة و النشر، صفحه 588 می گوید
«روی مسلم و البخاری»
غایة الأمانی فی تفسیر الکلام ربانی، امام شهاب الدین احمد بن اسماعیل کورانی، متوفای 893، عربستان سعودی ، چاپ دار الحضارة و النشر، ج 7، ص 588
دیگر اسم می برد صحیحین هم نمی گوید
«روی مسلم و البخاری أن رسول الله قال کمل من الرجال کثیر … آسیه مریم و خدیجه»
بله
«ام المؤمنین سیدة نساء العالمین فی زماننا خدیجة بنت خویلد»
محقق هم در پاورقی فضائل حضرت خدیجه را بعضی هایش را می گوید، خب ولی این روایت الآن در بخاری نیست و متأسفانه تحریف شده و باز محقق در صفحه بعد می گوید بخاری نقل کرده ولی خدیجه را نیاورده، این آقای کورانی گفت هست ولی محقق می گوید، محقق معاصر هم هست الآن زنده است می گوید این روایت را بخاری نقل کرده
«دون ذکر خدیجه فی مواضع من صحیحه»
چند جا از بخاری این روایت را نقل کرده بخاری در صحیح خودش ولی نامی از حضرت خدیجه نیاورده مسلم این روایت را آورده نامی از حضرت خدیجه را نیاورده با اینکه این روایت در باب فضائل حضرت خدیجه هست
«و رواه مسلم کذلک دون ذکر خدیجه فی کتاب فضائل الصحابه باب فضائل خدیجه ام المؤمنین»
و همین آقای نبوی هم می گوید در شرح صحیح مسلم هم نقل کرده ولی حضرت خدیجه را نیاورند اینها، عجیب است باب فضائل حضرت خدیجه ولی روایت از حضرت خدیجه نیست، نام حضرت خدیجه نیست نام یک کس دیگر اضافه شده؛ خب از معاصرین شان مثلاً سعید حوّی از معاصرین مصری هست کتاب الأساس فی التفسیر ایشان هم مجلد عاشر از کتاب الأساس فی التفسیر سعید حوی، چاپ دار السلام در قاهره، چاپ اول، چاپ 1405، صفحه6015، همین روایت را نقل می کند می گوید
«وقد ثبت فی صحیحین من حدیث شعبة عن ابی موسی الأشعری عنه عن النی کمل من الرجال کثیر و لم یکمل من النساء إلّا آسیة إمرأة فرعون و مریم ابنت عمران و خدیجة بنت خویلد»
الأساس فی التفسیر، سعید حوی، چاپ دار السلام قاهره، چاپ اول، چاپ 1405، ص 6015
«و قد ثبت فی الصحیحین»
در صحیحین آمده
این از علمای معاصر شان هست آقای سعید حوی؛ آقای صدیق حسن خان قنوجی بخاری که از معاصرین هست متوفی 1307، یعنی تقریباً یک قرن پیش ایشان از دنیا رفته و از آن سلفی ها است دیگر، کتاب حسن الأسوة ما ثبت عن الله و رسوله فی النسوة، چاپ اول، چاپ دار الإستقامة در قاهره، چاپ 1426، صفحه 213،
«و فی الصحیحین و غیرهما من حدیث ابی موسی الأشعری أن النبی قال کمل من الرجال کثیر … »
حسن الأسوة ما ثبت عن الله و رسوله فی النسوة، صدیق حسن خان قنوجی بخاری، چاپ اول، چاپ دار الإستقامة قاهره، چاپ 1426، ص 213،
و الی آخر روایت با اینجا حضرت خدیجه را نام می برد، می گوید حضرت خدیجه هم در این روایت هست، این از آقای صدیق حسن خان قنوجی؛ و همین طور دکتر وهبه الزحیلی معاصر است دیگر از اساتید الأظهر مصر هست، التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، آقای پروفسور استاد دکتر وهبه الزحیلی، المجلد رابع عشر از کتا التفسیر المنیر خودش، چاپ دار الآفاق المتجدد، یا دار الفکر در قاهره، چاپ دهم، چاپ 1430، صفحه 715 می گوید
«و ثبت فی الصحیحین عن ابی موسی الأشعری کمل من الرجال کثیر و لم یکمل عن النساء الا … الا… و خدیجه بنت خویلد»
التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعة و المنهج، دکتر وهبه الزحیلی، المجلد رابع، چاپ دار الآفاق المتجدد، چاپ دهم، چاپ 1430، ص 715
ایشان هم می گوید بوده، و زیاد است حالا دیگر فرصت نشد از بقیه هم دانه دانه اسکن بگیرم برایتان نشان بدهم، عدۀ زیادی از علمای اهل سنت از قدیم تا به الآن و این کارشناسی که الآن دیدید کلیپش را می گوید در صحیح بخاری و صحیح مسلم این روایت هست و به این استدلال می کند برای برتری بعضی ها برای حضرت زهرا (س) ولی خب آقایان نشان دهید این روایت را در صحیح بخاری و صحیح مسلم در باب فضائل حضرت خدیجه آمدید فضیلت یک کس دیگر را نقل کردید، این شرم آور نیست این خجالت آور نیست؟ و این چه دشمنی است شما با حضرت خدیجه (س) داشتید که این کار را انجام دادید انگیزه دیگر چه می تواند داشته باشد جز دشمنی ا اهل بیت، اینهایی که این کتاب را چاپ کردند، اینهایی که نوشتند اگر انگیزه دیگری داشتند مثلاً از باب اینکه خیلی دوست داشتند مثلاً در باب فضائل حضرت خدیجه روایتی بیاورند که نامی از حضرت خدیجه نباشد، مثلاً معجزه کردند اینها، در باب فضائل حضرت خدیجه روایتی بیاورند که هیچ نامی از حضرت خدیجه در آن روایت نیست،
مجری:
بله خیلی جالب و خند دار است الته خب اینها بلد هستند توجیه کنند، ولی چکار می خواهند بکنند چه می خواهند بگویند اصلاً، بیایند جواب بدهند اگر راست می گویند.
خب خیلی ممنون کلیپ بعدی را ببینیم بعد ان شاء الله بعد از کلیپ برگردیم ادامه صحبت ها را از شما بشنویم این کلیپ هم جال هست با هم ببینیم
کلیپ:
– فرمودید حضرات ابی بکر عمر و عثمان سرمایه دار بودند اینها از سرمایه داران قریش بودند خب اینها اگر که سرمایه داشتند به تعبیر شما خیلی دیگر متهم هستند که آن وقت دیگر مسلمانان در شعب ابی طالب اینها محتاج یک گندم بودند ما که مطالعه کردیم هیچ نوع کمکی از اینها ما ندیدیم از اینها.
+ اگر ابوبکر بخاطر ثروتمند بودنش متهم هست که در شعب ابی طالب پیامبر گرسنه ماند از ابوبکر زودتر همسرش خدیجه متهم است ثروتمندی که پیامبر از 25 سالگی تا 43 سالگی دارد با اموال این زن تجارت می کند، امروز اموال این زن کجا است که پیامبر در شعب ابی طالب دارد گرسنه می ماند و کجا است که دارند پوست می خورند و کجا است ابوطالب که دارد چنین بلایی سرش می آید، این آدم را به خشم می آورد بخاطر اینکه شما چرا این کار را می کنید، چرا می خواهید فقط یک قضیه را درست و واقعیت نمی بینید مگر خدیجه بعد از شعب ابی طالب از دنیا نرفت؟ چرا ابوبکر متهم باید باشد پول دارد ولی خدیجه متهم نیست؟
مجری:
این هم جالب بود آقای یزدانی عزیز چه می گوید اصلاً اینکه حضرت خدیجه اصلاً مثال زدنی است حمایت حضرت خدیجه از پیامبر اکرم و ترویج دین اسلام اصلاً قابل صحبت نیست، این چطور این حرف را زد تنها کسی که در همان شعب ابی طالب حامی پیامبر است حضرت ابوطالب (ع) و حضرت خدیجه (س) هست.
استاد یزدانی:
بله عجیب است واقعاً خب بیننده یک سؤال خیلی ساده پرسیده بود، چرا در شعب ابی طالب هیچ کس به کمک پیامبر نیامد، سه سال پیغمبر در شعب ابی طالب ماند با آن همه سختی با آن همه مشکلات آنهایی که این همه الآن ادعا می کنند دادشان بلند است فریاد شان بلند است که همه چیز را تصاحب کردند اینها نبودند در شعب ابوطالب که یک کوچکترین کمکی به پیغمبر بکنند؟ خب چرا نکردند؟ چرا جان شان را فدا نکردند، من ببینم پیغمبر گرسنه است محال است بتوانم غذا بخورم، من غذا بخورم پیغمبر گرسنه باشد؟ اینقدر گرسنگی بر بچه های بنی هاشم در شعب زیاد شده بود که صدای گریه شان تا مکه می آمد از گرسنگی مردم از گرسنگی سنگ به شکم شان می بستند پیغمبر بزرگوار اسلام از گرسنگی سنگ به شکمش می بست که بتواند یک خورده گرسنگی را تحمل کند، خب در چنین وضعیتی یک عده ای که این همه مدعی هستند کجا بودند اینها؟ سؤال همشگی ما است کجا بودند که به رسول خدا کمک کنند، ایشان آمد گفت خب حضرت خدیجه کجا بود چرا پولهایش را نداد به پیغمبر، یک کم انصاف، یک کم دیانت، چرا اینطوری برخورد می کنید شما، چرا اینقدر کینه دارید از حضرت خدیجه هر کاری را می خواهید بیاندازید گردن حضرت خدیجه، حضرت خدیجه سرمایه ای داشت، من سرمایه اش را اول نشان بدهم که حضرت خدیجه چقدر سرمایه داشت از کتاب های خود اینها است، از کتاب های خود برادران اهل سنت، کتاب دلائل النبوة آقای اسماعیل بن محمد تیمی اصفهانی متوفای535 با تحقیق ابی عبد الله محمد بن محمد حداد، 1374، چاپ اول، چاپ 1409 کتاب دلائل النبوة، صفحه 178، ببینید چه می گوید: حضرت خدیجه (س) مالی داشت
«کانت خدیجة إمرأة باکره ذات شرف و مال کثیر»
حضرت خدیجه یک بانوی باکره بود
دلائل النبوة، اسماعیل بن محمد تیمی اصفهانی، متوفای535 با تحقیق ابی عبد الله محمد بن محمد حداد،متوفای 1374، چاپ اول، چاپ 1409، ص 178
قلش ازدواج نکرده بود این تهمتی است که به حضرت خدیجه می زنند، حضرت خدیجه منتظر پیغمبر بود، منتظر بود که پیغمبر را پیدا بکند و با او ازدواج بکند، خب حالا کاری به آن مسئله نداریم بحث ما این است که اهل شرف بود، زن شرافت مندی بود مال زیادی داشت، چقدر مال التجاره داشت؟ مال التجاره ای که وقتی به سوی شام می فرستاد
«فتکون عیرها کعامة عیر قریش»
کاروان حضرت خدیجه به اندازه کاروان تمام قریشی ها بود
قریش، مکه، سرزمنی ثروت بود کاری حضرت ابراهیم کرده بود همه مردم عالم هر سال مدتی می آمدند اینجا و تجارت می کردند می رفتند و بسیار مردم ثروتمندی بودند مردم مکه، بخاطر خانه کعبه، خیلی پول داشتند اینها تجارت می کردند می رفتند شام، جای دیگر یثرب و شهرهای دیگر، حضرت خدیجه سرمایه اش به اندازه تمام مردم قریش بود، تمام ثروت های همه ثروتمندان قریش یکطرف حضرت خدیجه یکطرف تا قبل از اسلام، اما وقتی اسلام آمد و حضرت خدیجه ایمان آورد و پیغمبر اعلام کرد اسلامش را، دیگر این سرمایه روز به روز کمتر می شد، سرمایه روز به روز خرج می شد، خرج چه می شد؟ خودش که نمی توانست این همه سرمایه را بخورد که، همه این سرمایه ها خرج مسلمان ها شد هر روز حضرت خدیجه سفره پهن می کرد، همه مردم می آمدند سر سفره حضرت خدیجه مهمان بودند، و خیلی ها اسلام آوردند بخاطر همین که بیایند سر سفره حضرت خدیجه هر روز شکم شان را سیر کنند، حالا رسیدیم به شعب ابی طالب، در شعب ابی طالب سه سال تمام تنها کسانی که پول داشت حضرت ابوطالب بود و حضرت خدیجه بود، هرچه داشتند اینها حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب آن سال بقیه خوردند چون بقیه مالی نداشتند، سرمایه ای نداشتند، تجارتی نبود، تجارت ممنوع شده بود تحریم کامل اقتصادی از جانب همه مشرکان بود، بنی هاشم و رسول خدا و ابوطالب و خدیجه در این سه سال هرچه داشتند خوردند تا جایی که وقتی حضرت خدیجه از دنیا رفت سال دهم بعد از محاصره حتی کفن نداشت، چیزی برایش نمانده بود، آن سرمایه همه را خرج مسلمان ها کرد، حالا من چندتا مستند از منابع اهل سنت نشان بدهم که پیغمبر بزرگوار اسلام چه می گوید در باره حضرت خدیجه و مواسات حضرت خدیجه، مسند احمد بن حنبل، امام حنابله هست بزرگ شما است و همه اهل سنت مدیون احمد بن حنبل است در خیلی از مسائل در خیلی از مسائل اگر احمد بن حنبل نبود الآن خیلی از سنی ها خیلی راه های دیگر می رفتند، مسند احمد بن حنبل، جلد41، چاپ مؤسسه الرساله، با تحقیق شعی الأرنعوط وهابی، چاپ اول،چاپ 1421، صفحه 356،
«عن عایشه قالت کان النی إذا ذکر خدیجه اثنی علیها فأحسن الثناء»
پیغمبر هر وقت یادی از حضرت خدیجه می کرد خیلی در باره او به نیکی یاد می کرد
مسند احمد بن حنبل، چاپ مؤسسه الرساله، با تحقیق شعی الأرنعوط وهابی، چاپ اول،چاپ 1421، ج 41،ص 356،
پیغمبر حضرت خدیجه را خیلی به نیکی یاد می کرد،
«فأحسن الثناء»
بعد حرف های دیگری می زند که من دوست ندارم آنها را اینجا بگویم، و خاطر بینندگان عزیز را مکدر کنم و جسارت هایی که به حضرت خدیجه شد، پیغمبر بعد در جواب فرمود
«ما أبدلنی الله عزوجل خیراً منها»
خداوند زنی بهتر از خدیجه به من نداده
او بهترین زن من بود
«قد آمنت بی إذا کفر بی الناس»
آن زمانی که همه کافر بودند، همه من را رد می کردند آن زمان او مؤمن بود، همه تان کافر بودند حضرت خدیجه مؤمن ود
«و صدقتنی إذا کذبنی الناس»
همه مردم من را تکذیب کردند
دروغگو می پنداشتند او بود که من را تصدیق کرد او حرف من را گوش کرد او به من ایمان آورد
«و واستنی بمالها إذ حرمنی الناس»
آن زمانی که همه مردم من را از مال شان محروم کرده بودند هیچ کس نیامد به کمک من در آن سه سال فقر و فلاکت بدبختی شعب ابی طالب چه کسی مالش را همه را به من داد؟ مواسات کرد فدا کرد همه اموالش را؟ حضرت خدیجه بود، او بود که این کار را کرد، او بود که خداوند از طریق او به من فرزند داد و هیچ کدام از زنهای پیغمبر غیر از ماریه، البته خب این روایت احتمالاً قبل از ماریه قبطیه گفته شده که غیر از حضرت خدیجه هیچ کدام از زنها پیغمبر بچه دار نشدند، فرزند نداشتند، خب این روایت آقاق محقق شعیب الأرنعوط وهابی می گوید
«حدیث صحیح»
این حدیث صحیح است
«و هذا سند حسن»
روایت معتبر است از دیدگاه حتی وهابی ها و سلفی ها و پیغمبر می گوید آن زمانی که همه من را محروم کرده بودند حضرت خدیجه مالش را به من داد بعد این وهابی می گوید حضرت خدیجه کجا بود، متهم است چرا به پیغمبر کمک نکرد؟ خب بی انصاف بی وجدان تو می خواهی از یک کس دیگر رفع اتهام بکنی جواب نداری می آیی به حضرت خدیجه تهمت می زنی؟ حضرت خدیجه که آن همه عاشق پیغمبر بود مال خودش را از پیغمبر دریغ می کند؟ خب یک خورده انصاف داشته باشید، یک خورده وجدان هم بد نیست آدم داشته باشد، سند صحیح در منابع خودتان از این گذشته ببینید ابن تیمیه چه می گوید، ابن تیمیه دیگر امام شما است خدای شما است پغمبر شما است، پیر شما است مراد شما است همه چیز شما است هرچه دارید از ابن تیمیه است
مجری:
دیگر مبغض تر از او هم نسبت به اهل بیت نیست
استاد یزدانی:
دقیقاً هیچ کس به اندازه ابن تیمیه هم به اهل بیت از اهل سنت توهین و جسارت نکرده، این همه جسارتی که ابن تیمیه در حق اهل بیت دارد، که ببینیم اینجا چه می گوید، منهاج السنة عن النبوی فی نقض کلام شیعة القدریه، نویسنده ابن تیمیه با تحقیق دکتر محمد رشاد سالم، جلد7، چاپ اول، چاپ 1406، 196 میلادی، صفحه 499 اینجا می خواهد بیاید به حضرت امیر ایراد بگیرد، ابن تیمیه می خواهد بگوید حضرت امیر به پیغمبر کمک نکرده، خب باشد، چه کسانی کمک کردند؟ حالا ما آنجا را جواب داریم برایشم موضوع بحث ما نیست و گر نه امیرالمؤمنین تمام عمرش را نوکر پیغمبر بوده و نوکری کرده برای پغمبر لحظه به لحظه عمرش را نوکر پیغمبر بوده، چه کسانی کمک کردند؟
«أن اباه اباطالب کان معهم فی الشعب و کان ینفق علیه»
حضرت ابوطالب (ع) بود که در شعب با پیغمبر بود و اموالش را انفاق می کرد در راه پیغمبر
منهاج السنة عن النبوی فی نقض کلام شیعة القدریه، ابن تیمیه، با تحقیق دکتر محمد رشاد سالم، چاپ اول، چاپ 1406، 196 میلادی، ج 7، ص 499
خب باشد دستت درد نکند این هم مطلب جالبی هست
«و الثالث أن خدیجة کانت موسرة تنفق من مالها»
حضرت خدیجه (س) هم یک تاجر ثروتمندی بود که مالش را در راه پیغمبر انفاق می کرد در کجا؟ در شعب ابی طالب، آن وقت این وهابیون می گویند حضرت خدیجه کجا بود، متهم است، متهم است که کمک نکرده به پیغمبر، اموالش را چرا از پیغمبر دریغ کرده، امام شما پیغمبر شما خدای شما ابن تیمیه می گوید حضرت خدیجه یک تاجر ثروتمندی بود که مالش را در راه پیغمبر انفاق کرد، و تو می گویی نکرده، خب انصاف و دنیانت شما کجا است؟ واقعاً آدم تعجب می کند که اینها چطور انسانهایی هستند جواب ندارند برای آن سؤآل مهم، سؤالی که ویران می کند اصل و اساس اینها و مذهب اینها را، می آید به حضرت خدیجه تهمت می زند می گوید حضرت خدیجه هم متهم است چون به پیغمبر مالش را کمک نکرده.
مجری:
به هر حال این صحبتی هم که کرده رفع اتهام از آن اشخاصی که نام برده شد نکرده،
استاد یزدانی:
بله، یعقوبی در تاریخ خودش که دیگر یک تاریخ نویس و مورخ معروف و مشهوری هم هست، خیلی ها گفتند این شیعه هست اصلاً نمی خورد به شیعه بودن، چون هیچ مطلبی که پیدا کنند که این شیعه است و اعتقادات شیعی دارد در آن نیست، بله بعضی از حقایق را گفته ولی شیعه بودنش قابل اثبات نیست، آقای یعقوبی در مجلد ثانی از تاریخ خودش جلد2، چاپ دار الصادر بیروت، صفحه 31، بحث شعب ابی طالب
«فأقام و معه جمع بنی هاشم و بنی المطلب فی الشعب»
تایخ یعقوبی، دار الصادر، بیروت، ج2 ص 31
پیغمبر سه سال در شعب ماند، چه کسانی همراهش بودند، فلانی و فلانی طلحه و زبیر و اینها بودند؟ نه اینها نبودند، تمام بنی هاشم و تمام بنی مطلب در شعب سه سال بودند
«حتی انفق رسول الله ماله»
پیغمبر همه اموالش را داد،
چیزی نماند سه سال است کم نیست هر روز این هم آدم بیایند از یک خانه بخورند، تمام می شود، گنج هم باشد تمام می شود،
«و أنفق ابو طالب ماله»
حضرت ابو طالب همه اموالش را داد
«وانفقت خدیجة بنت خویلد مالها»
حضرت خدیجه هم همه اموالش را داد
«و صاروا الی حد الضر والفاقة»
در حدی رسیده بود از فقر و فلاکت
که دیگر جبرئیل نازل شده و آن داستان هایی که دیدیم، همه اموال حضرت ابوطالب و همه اموال حضرت خدیجه در این سه سال در شعب مصرف شد هیچ کس کمکش نکرد، هیچ کس به کمک پیغمبر نیامد، و این خیلی عجیب است و این سؤال بسیار مهمی است در ذهن من شیعه در ذهن شما سنی در ذهن جوانها در ذهن همه، فقط بنی هاشم مسلمان بودند مگر؟ کجا بودند بقیه، همه بنی هاشم نبودن، البته ابولهب و اینها که نرفته بودند، آنهایی که مؤمن بودند رفته بودند، کجا بودند بقیه که یک کمک کوچکی به پیغمبر می کردند، یک دانه گندم برای پیغمبر می بردند، کشته می شدند؟ خب کشته می شدند مگر چه می شود آدم در راه پیغمبر کشته بشود؟ بهتر است از اینکه انسان در راه کمک به پیغمبر کشته بشود، خب چرا نکردند، جواب بدهید جواب برایش ندارند، بعد می گوید حضرت خدیجه هم متهم بوده نعوذ بالله، حضرت خدیجه که آن همه مال داشت همه را در راه پیغمبر داد، و بعد این وهابی ها می آیند اینطوری به او اتهام می زنند، آن هم از روایت قبلی که روایت فضیلت حضرت خدیجه است، در باب فضائل حضرت خدیجه نیاوردند اسمش را حذف کردند، این هم از رفتار وهابی ها با حضرت خدیجه،
مجری:
که دیگ را از مسلمات تاریخ است
استاد یزدانی:
خورشید را در وسط روز اینها انکار می کنند
مجری:
خیلی ممنون برویم کلیپ بعدی را ببینیم، برگردیم در خدمت استاد عزیز جناب آقای یزدانی باشیم.
کلیپ:
اگر الگوی ماقرآن و رسول الله (ص) است، بهترین الگو رسول الله است، رسول الله برای کدام یک از اهل بیت، آیا رسول الله برای حضرت حمزه عزاداری کردند؟ آیا رسول الله برای زن محبوبش خدیجه رضی الله عنه عزاداری کردند؟ آیا رسول الله (ص) برای زن محبوبش خدیجه رضی الله عنه عزاداری کردند؟ آیا رسول الله (ص) برای فرزندش ابراهیم عزاداری کردند، که اینها عزیز رسول الله (ص) بودند.
مجری:
بله این کلیپ را هم دیدیم جناب آقای یزدانی نکته ای که این آقای خدمتی دارد را بفرمایید چه گفته
استاد یزدانی:
در جواب این خیلی عجیب است ایها همچین حرف هایی می زنند، شما فقط کافی است آمل الحزن را سرچ بزنید در کتاب های اینها، ببینید چقدر فراوان این مطلب آمده، سالی که حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب از دنیا رفت پیغمبر آن سال را کلاً عزادار بودند، سال را سال حزن و غم و اندوه نامیدند،
مجری:
این خیلی نکته خوبی است یعنی ایام حزن نبوده، بلاخره این در همان فاصله کوتاهی از دینا رفته
استاد یزدانی:
حالا کسی مثلاً همسرش از دنیا برود یک روز دو روز سه روز، یک ماه دو ماه سه ماه، چهل روز، ولی پیغمبر آمل الحزن نامیده، سال وفات حضرت خدیجه را، من الآن در این برنامه اگر سرچ بزند در کتاب های متعدد حدود 17 مورد در کتاب های مختلف
«فسماه رسول الله (ص) آمل الحزن»
آن سالی که مات ابوطالب و خدیجه
«فی عام الواحد و هو عام الهجره فسماه رسول الله عام الحزن»
پیغمبر آن سال را سال حزن نامید، سال غم نامید
خب روایت فراوان هست در منابع شیعه و گاهی منابع اهل سنت که پیغمبر هر وقت نام حضرت خدیجه را می برد گریه می کرد یادی از حضرت خدیجه می شد برایش گریه می کرد، خب این دست روایات در جوابش رد کلیپ بعدی هم هست، که من فکر می کنم جوابش را از کارشناس های خودشان بشنویم خیلی بهتر باشد.
مجری:
پس این کلیپ را هم ببنیم می خواهیم جواب خودشان را از خودشان بشنویم
کلیپ:
-آنچه مسلم است این هست که علت نامگذاری سال دهم بعثت نبی اکرم (ص) به آمل الحزن این هست که در این سال همانطوری که شما بخوبی اشاره کردید رسول مکرم اسلام ابوطالب یک حامی بیرون و بزرگ را از دست داد و همچنین ام المؤمنین خدیجة رضی الله تعالی عنها را حامی داخل خانه را که در واقع وقتی که پیغمبر اکرم (ص) سختی ها و دشواری های دعوت را در بیرون می شنید و تحمل می کرد، زخم زبانها و مشکلات را وقتی تحمل می کرد، وقتی به داخل خانه می آمد با دیدن خدیجه ام المؤمنین آن مواسات و همدردی که خدیجه (رض) با پیغمبر اکرم (ص) داشتند آن دردها و آن مشکلات و آن مصیبت هایی را که در بیرون در مسیرد دعوت تحمل می کردند فراموش می نمودند، اما به هر حال این مصیبتی بزرگ بود که نبی مکرم اسلام در سال دهم بعثت این بانوی بزرگوار اسلام یعنی خدیجه (رض) را از دست بدهد، به همین خاطر در تاریخ اسلام این سال را بعنوان آم الحزن معرفی کردند.
+ این خدیجه در سال دهم بعثت از دینا رفت و برای پیامبر و از طرفی عموی پیامبر ابوطالب هم از دینا رفت و این سال برای پیامبر بخاطر اینکه در مسیر دعوت تنها شد آم الحزن نام گرفت یعنی سال غم و اندوه بر پیامبر سنگینی می کرد.
مجری:
این هم جالب بود، خودش از تیپ خودش از گروه خودش علیه خودش، خیلی جالب است 180 درجه یک شبکه هردو ادعا می کنند کارشناس هستند و اهل تحقیق هستند یکی آنطور می گوید یکی اینطور می گوید،
استاد یزدانی:
وقتی آدم مبنا نداشته باشد طبیعی است از این تعارضات زیاد پیش می آید، می گوید پیغمبر مگر برای حضرت خدیجه عزاداری کرده، بحث حضرت حمزه و امام حسین و بقیه حضرت جعفر طیار و ابراهیم و اینها را در ایام محرم ما مفصل انجام دادیم حالا این کلیپ را پخش کردم فقط برای حضرت خدیجه که آیا عزاداری کرده یا نه، عجیب است که چشم شان را می بندند بر همچین مسئله واضحی که همه نقل کردند آمل الحزن را، یک سال سال غم بود برای پیغمبر، و بعد از آن هم زمانی که نامی از حضرت خدیجه برده می شد پیغمبر برایش گریه می کرد، ولی خب این وهابی می گوید کجا بوده چه کسی بوده کی گریه کرده پیغمبر، یعنی نمی دانید ما اگر شادی می کنیم اینها ناراحت هستند، اگر عزاداری هم می کنیم اینها ناراحت هستند، هر کاری ما بکنیم این وهابی ها برایش یک ایرادی گیر می آورند و چشمش را بر همه حقایق تاریخ می بندند و چشم در چشم همه بیننده ها دروغ می گویند.
مجری:
جالب است حالا من این را شنیدم شما تأیید خواهید کرد ان شاء الله، در فتح مکه پیامبر اکرم در مکه بر قبر حضرت خدیجه ظاهراً همانجا بودند و قرآن می خواندند یعنی تا این حد
استاد یزدانی:
بله اصلاً خود همین سنی ها نقل کرده اتفاقاً یادم رفت آن کلیپ را من درست کنم بیاورم که خود همین ها می گویند در فتح مکه پیغمبر رفت خیمه اش را در کنار قبر حضرت خدیجه (س) زد، و روایت هم زیاد داریم که در فتح مکه اینگونه بوده
مجری:
بسیار زیبا بود این کلیپ ها واقعاً یک بحث جامعی بود، در بیدار کردن برادران ما از اهل سنت الحمد الله شیعه که بیدار هستند و بسیار در خصوص حضرت خدیجه شنیدند و می دانند و جایگاهش را حفظ کردند، و همین که در همچین شبی ما سالگرد وفات ایشان را تسلیت می گوییم زنده نگه داشتن یاد حضرت خدیجه هست، و شما با این مباحثی که مطرح می کنید در واقع دارید بیدار می کنید عزیزان و برادران اهل سنت ما را که بیدار باشید و حضرت خدیجه هم، اگر قائل به عظمت امتهات المؤمنین هستید و برای آنها جایگاه خاصی قائل هستید اینکه دیگر در رأس همه این امتهات حضرت خدیجه هست، چگونه با حضرت خدیجه رفتار می کنید و در کنار بقیه حداقل یک وزن توازنی قرار بدهید اینها را در یک خط قرار بدهید.
استاد یزدانی:
بله در ادامه آن داستان اموال حضرت خدیجه اصلاً خداوند در قرآن کریم این مسئله را آورده، در قرآن کریم خداوند در این آیه
«وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى»
ضحی / 8
در اینجا مفسران شیعه و سنی گفتند که
«ای فقیراً فأغناک بمال خدیجه»
تو فقیر بودی پیغمبر
چیزی نداشت در زمان جوانی خودش، قبل از ازدواج با حضرت خدیجه پیغمبر نه تاجر بود نه سرمایه دار بود، ولی با ازدواج با حضرت خدیجه (س) غنی شد، سرمایه حضرت خدیجه را گرفت با آن پولدار شد با پول حضرت خدیجه،
مجری:
حضرت خدیجه در اختیار پیامبر قرار داد
استاد یزدانی:
بله همه اموالش را قرار داد، تفاسیر متعدد اهل سنت مثلاً تفسیر آقای بغوی در کتاب تفسیر بغوی، که اصل کتاب معالم النتزیل فی تفسیر القرآن هست، مؤلف آقای بغوی، ابو محمد حسین بن مسعود بغوی متوفی 510، جلد5، صفحه 268، چاپ دار احیاء تراث عربی، می گوید
«و وجدک عائلاً فأغنی، أی فقیراً فأغناک بمال خدیجة ثم بالغنائم»
پیغمبر در مکه با مال حضرت خدیجه غنی بود
معالم النتزیل فی تفسیر القرآن، ابو محمد حسین بن مسعود بغوی، متوفی 510، چاپ دار احیاء تراث عربی، ج5، ص 268،
مجری:
که حضرت در مکه وفات پیدا می کند و هجرت
استاد یزدانی:
بله تمام شد دیگر هرچه حضرت خدیجه داشت همه را فدای پیغمبر کرد، همه سرمایه اش را، اوایل خیلی وضعیت سخت بود برای پیغمبر، تا اینکه جنگ بدر اتفاق افتاد، جنگ فلان و فلان، پیغمبر وضعیتش با غنائمی که از این و آن گرفت وضعیت پیغمبر و وضیعت مسلمان ها از این رو به آن رو شد، این کتاب تفسیر آقای بغوی، تفسیر الغرائب و عجائب التأویل، در اینجا هم نویسنده آقای برهان الدین کرمانی، ابوالقاسم برهان الدین کرمانی، ایشان هم دقیقاً همین مسئله را می آورد
«قوله عائلاً فأغنی أی فقیراً و قیل ذا عیال فأغناک بمال خدیجه ثم بمال الغنائم»
خدا تور ا غنی کرد سرمایه دار کرد از فقر نجات پیدا کردی، با مال حضرت خدیجه (س)
تفسیر الغرائب و عجائب التأویل، ابوالقاسم برهان الدین کرمانی
و باز در تفسیر ابن عباس
«و وجدکت یا محمد عائلاً فقیراً فأغنی، فأغناک بمال خدیجة»
تفسیر ابن عباس
تفسیر نسفی از بزرگان حنفی مذهب هست ایشان
«و وجدت یا محمد عائلاً فقیراً فأغنی، فأغناک بمال خدیجة أو بما أفاء علیک من الغنائم»
تفسیر نسفی
خب غنیمت که در مکه نبود، همه در مدینه، پیغمبر با غنیمت هم مسلمان ها هم پیغمبر وضعیت شان خوب شد ولی در مکه مال برای حضرت خدیجه بود پیغمبر از آن استفاده می کرد، تجارت می کرد؛ خب کتاب های معدد تفسیر ابو السعود یا ارشاد العقل جلد9، صفحه 171، الأساس فی التفسیر آقای سید حوّا، تفسیر ثعلبی، تفسیر سمرقندی، تفسیر ابن جوزی زاد المسیر تفسیر آقای ابن جوزی ایشان هم همین را نقل کردند، کشاف زمخشری همین را نقل کرده، تفسیر خازن لباب التأویل همین را نقل کرده، تفسیر قشیری، قشیری خیلی آدم کله گنده ای است از دیدگاه صوفی ها، ایشان هم دقیقاً همین را می گوید، همین را نقل می کند، آقای قاسمی در محاسن التأویلش همین را گفته، واحدی هم دقیقاً همین است می گوید
«و و جدکت عائلاً فقیراً لا ماللک فأغناک بمال خدیجه رضی الله عنها ثم بالغنائم و»
آقای واحدی هم در تفسیر خودش، الوجیز لتفسیر برای آقای واحدی، و خیلی دیگر از علمای اهل سنت، شیعه که دیگر فراوان همه گفتند، مفسران شیعه که دیگر همه گفتند مقصود از این آیه خداوند در قرآنش فرموده که ما تو را با مال خدیجه بی نیاز کردیم از بقیه، خب این وهابی چه می گوید، می گوید حضرت خدیجه کجا بود مالش را به پیغمبر بدهد، چرا به پیغمبر کمک نکرد، نه قرآن خواندی، نه حدیث خواندی، نه تاریخ خواندی، یک مسئله به این وضوح و این روشنی را داری انکار می کنی، یک روایت بسیار زیبایی مرحوم علامه مجلسی نقل کرده، خیلی قشنگ است این روایت من لذت می برم وقتی این روایت را می خوانم، روایت بسیار جالبی است، یادی بکنیم از حضرت علامه مجلسی که انصافاً در حق شیعه حق دارد همانطور که حضرت خدیجه هم در حق همه مسلمان ها حق دارد، کتاب بحار الأنوارش، نویسنده شیخ محمد باقر مجلسی، جلد 5، صفحه 16، از کتاب الخرائج و الجرایح نقل می کند، داستان خواستگاری پیغمبر عقد خواندنش، و آن اتفاقاتی که هنگام ازدواج افتاد که همه مراسماتی که بود، وقتی تمام شد خطبه را حضرت ابوطالب (ع) خواند، آن خطبه معروف را، خطبه معروفی که همه شیعه و سنی نقل کرده، عقد نکاح حضرت پیغمبر را چه کسی می خواند؟ حضرت ابوطالب، بعد اینها می گویند حضرت ابوطالب مسلمان نبوده، نعوذبالله یک کافر آمده،
مجری:
بعد خطبه ای که آنجا حضرت ابو طالب می خواند، و آن اشعار حضرت ابوطالب
استاد یزدانی:
این خطبه خیلی واضح است بر ایمان حضرت ابوطالب، ولی خب دیگر چشم را که آدم ببندد دهنش را باز کند هرچه دلش می خواهد می گوید دیگر، چشمش را بر حقایق می بندد،
مجری:
معرفت حضرت ابوطالب نسبت به جایگاه پیامبر اصلاً یک چیز خاصی است
استاد یزدانی:
بله
«و خطب ابوطالب الخطبه المعروفه و عقد النکاح»
حضرت ابوطالب خطبه معروف را خواند عقد نکاح راهم خواند
بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج 5، ص 16،
«فلما قام محمد (ص) لیذهب مع ابی طالب»
پیغمبر وقتی تمام شد می خواست برود خانه خودش می خواست با حضرت ابوطاب برگردد خانه خودش، تا آن زمان در خانه حضرت ابوطالب زندگی می کرد، کسی را نداشت، پیغمبر کس دیگری غیر از ابوطالب و امیرالمؤمنین عموهایش نبود، رفت خانه ابوطالب می خواست برود،
«قالت خدیجة إلی بیتک»
می خواهی بروی خانه خودت؟
«فبیتی بیتک و أنا جاریتک»
خانه من خانه تو است و من هم کنیز تو هستم
مجری:
در همان لحظه حضرت خدیجه می بخشد اموالش را
استاد یزدانی:
همه اموالش را، مقام و موقعیت حضرت خدیجه را در نظر بگیرد چه بود در آن زمان چه ثروتی داشت، همه بزرگان قریش آمدند به خواستگاریش دست رد به سینه همه زد هیچ کس را قبول نکرد راه نداد، آن همه سرمایه،
مجری:
منتظر بود حضرت خدیجه
استاد یزدانی:
منتظر که هیچ خود حضرت خدیجه رفت خواستگاری پیامبر، خودش گفت، کلیپ داشتیم از همین شبکه های وهابی، که خود حضرت خدیجه رفت به خواستگاری پیغمبر، وقتی پیغمبر می خواست برود بعد از خطبه عقد برود خانه خودش حضرت خدیجه می گوید این خانه خانه من نیست خانه خودت هست، و من هم کنیز تو هستم، آن جایگاه آن موقیعت می گوید من کنیز تو هستم، خب این همه صفا و این همه بصیرت این همه صمیمیت، این همه عشق به پیغمبر را چه کسی می تواند داشته باشد جز حضرت خدیجه، بعد این وهابی های پلید می آیند کتاب های خودشان را که فضائل حضرت خدیجه هست تحریف می کنند از آن طرف هم حضرت خدیجه را متهم می کنند به این مسئله؛ و یک روایت بسیار زیبای دیگر هست که برادران اهل سنت در کتاب هایشان نقل کردن که خیلی جالب هست این روایت هم کتاب المستدرک علی الصحیحین آقای حاکم نیشابوری نقل کرده، جلد3، با تحقیق مصطفی عبد القادر عطی، چاپ دار الکتب علمیه بیروت، چاپ دوم، چاپ 1422، صفحه 201، خیلی قشنگ است این روایت، از ظهری نقل می کند که
«قال رسول الله الحمد الله الذین اطعمنی الخمیر و البسنی الحریر و زوجنی خدیجة و کنت لها عاشقاً»
المستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، تحقیق مصطفی عبد القادر عطی، چاپ دار الکتب علمیه بیروت، چاپ دوم، چاپ 1422، ج3، ص 201
تعبیری که فقط در باره حضرت خدجه بکار برده شده، شما هم جست و جو بزنید من جست و جو زدم در کتاب های اهل سنت چنین جمله ای درباره هیچ یک از زنهای پیغمبر گفته نشده، پیغمبر هم هیچ وقت نگفته من عاشق فلانی و فلانی هستم یا نیستم، نقل نشده، ولی می گوید خدا را سپاس می گویم، سپاس خدایی که به من خدیجه را داد، خدیجه همسر من شد، «و کنت لها عاشقاً» من عاشق او شدم، و عاشق او بودم، و این خیلی مهم است،
مجری:
اصلاً این تعبیر یک تعبیری است که ما کمتر می بینیم، که از ائمه معصومین نسبت به کسی همچین چیزی گفته باشند و پیامبر نسبت به حضرت خدیجه چنین تعبیری گفته
استاد یزدانی:
اصلاً نیست، پیامبر درباره هیچ کس این حرف را نزده که من عاشق فلانی هستم، یک کسی که شخصیت اول عالم عاشقش باشد
مجری:
شاید اگر بخواهیم جزء خصائص حضرت خدیجه بشماریم دقیقاً همین را ما می توانیم ازخصائص حضرت خدیجه بدانیم
استاد یزدانی:
قطعاً جزء خصائص حضرت خدیجه هست، چون برای کس دیگر نداریم همچین چیزی شخص اول عالم برترین مخلوق عالم کسی با ویژگی پیغمبر عاشق یک شخصیتی باشد، او چه شخصیتی باید باشد و چه جایگاهی پیش خدا باید داشته باشد که پیغمبر بزرگوار اسلام اشرف مخلوقات خداوند عاشقش باشد، و این بر هیچ کس دیگر چنین تعبیری بکار برده نشده و خوشابحال حضرت خدیجه (س)،
مجری:
حالا دوست داشتم باز در مورد این خصوصیت هم باز بفرمایید که پیامبر فرمود همسر من در دنیا و آخرت، این هم یکی از مباحث مهم است، یکی از خصائص حضرت خدیجه می توانیم حتی به این هم اشاره کنیم، که پیامبر همچین جایگاهی را برای حضرت خدیجه(س) دارد.
استاد یزدانی:
بله، یک روایت دیگر باز در کتاب های اهل سنت نقل شده،
مجری:
که چقدر جالب است که شما این روایات را از کتاب های اهل سنت دارید نقل می کنید، و این محبت و بزرگواری شما است که طوری دارید این ها را بیدار می کنید که حق را به آنها نشان بدهیم و کار دیگری نمی کنیم و از کتاب های خودشان است
استاد یزدانی:
بله بهتر از اینها را ما در منابع شیعه داریم ولی بایک وهابی طرف هستیم برای وهابی ها داریم صحبت می کنیم
مجری:
بدنبال بیداری انسان ها و مسلمانان هستیم
استاد یزدانی:
بله؛ کتاب مسند امام احمد بن حنبل، جلد4، صفحه 409 از ابن عباس نقل شده، خیلی جالب هست این روایت،
«عن ابن عباس قال خطّ رسول الله فی الأرض اربعة خطوط»
پیغمبر چهارخط روی زمین کشید
مسند احمد بن حنبل، ج4، ص 409
بعد سؤال کرد
«تدرون ما هذا؟»
می دانید این خط هایی که کشیدم چیست؟
چه چیزی را می خواهم برایتان یادآوری بکنم و بگویم به شما، گفتند ما نمی دانیم
«الله و رسوله اعلم»
خدا و پیغمبر بهتر می دانند
«فقال رسول الله افضل نساء اهل الجنة خدیجية بینت خویلد»
بهترین زن عالم برترین زن بهشت وقتی کسی در بهشت برین باشد قطعاً در این دنیا هم برتر از همه است، این که شک و شبهه ای نیست، «الدنیا مزرعة الآخرة» شمادر دنیا از همه برتر نباشید محال است در آن دنیا که دیگر جای کسب فضیلت نیست بخواهی آنجا فضیلت کسب کنی، در این دنیا انیها رسیدند به این مقامات که آن دنیا هم برترین شدند،
«افضل نساء اهل الجنة»
اول حضرت خدیجه (س) هست، و فاطمه بنت محمد (ص) و آسیه بنت مزاحم إمرة فرعون، و مریم ابنت عمران علیهم السلام، این هم روایت در منابع اهل سنت سند روایت هم می گوید
«اسناده صحیح ثقات رجاله الصحیح»
تمام راویان این روایت ثقه هستند و همه روایان صحیح بخاری هستند و سند روایت کاملاً صحیح است و خیلی واضح و روشن ثابت می کند که بقیه به گرد پای حضرت خدیجه هم نمی رسند که این روایت، واضح و روشن در منابع آنها با سند صحیح آمده، باز روایات دیگر از زبان امیر المؤمنین (ع) هم داریم در منابع شیعه.
مجری:
حضرت خدیجه (س) از نظر تاریخی جایگاه شان جایگاه خاصی بوده، ما می بینیم که حتی دوره جاهلیت حضرت خدیجه موسوم و مقلب هست به وصف طاهرة یعنی ایشان جزء طاهر و مطهره ای که ما داریم خیلی این وصف خاصی است در زمان جاهلیت، در آن زمان که هر کسی به همچین لقبی ملقب بشود خودش از خصائص و یکی از ویژگی های خاص است، در منابع اهل سنت در این خصوص فکر کنم زیاد بحث شده باشد
استاد یزدانی:
یک از مباحثی که همه هم نقل کردن بحث اولین زنی که ایمان آورد، این را هم که همه شیعه و سنی می داند،
مجری:
دیگر این اولین زن هیچ کس نمی تواند جای او را بگیرد،
استاد یزدانی:
دیگر نمی توانستند این را کاری بکنند، بعضی خیلی علاقه داشتند یک دیگر را جایش بگذارند ولی سنش نمی خورد، اگر سنش می خورد قطعاً این کار را هم انجام می دادند؛ امیرالمؤمنین (ع) در خطبه معروف خودش که خیلی خطبه جالب و قشنگی هست
مجری:
در روضه کافی هست این خطبه یا در نهج البلاغه هم هست
استاد یزدانی:
نه در نهج البلاغه هست، خطبه قاصعه که مفصل هست خطبه تا اینجا که می گوید، من دنبال پیغمبر بودم آنطوری که بچه شتر دنبال اثر مادرش هست، جدا نمی شدم از پیغمبر، حالا کاری به آن نداریم فضائل خود امیرالمؤمنین هست، تا اینجایی که می گوید
«و لم یجمع بیت واحد یومئذً فی الإسلام غیر رسول الله و خدیجة و أنا ثالثهما»
در هیچ جای عالم خانه ای نبود که در آن مؤمنی باشد در یک خانه جز خانه پیغمبر و خانه حضرت خدیجه و من سومین نفر بودم،
یعنی هیچ کسی دیگر تا آن زمان مسلمان نشده بود ایمان نیاورده بود به پیغمبر، و این هم ثابت می کند «أَرَى نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسَالَةِ، وَ أَشُمُّ رِیحَ النُّبُوَّةِ» که این باز فضائل خود حضرت امیرالمؤمنین هست از زبان خود آن حضرت؛ این روایت ثابت می کند که یک زمانی بود در همه عالم که هیچ خانه ای مؤمن نداشت، جز خانه حضرت خدیجه (س) که خودش شوهر و دامادش حضرت امیرالمؤمنین آنجا بودند و مؤمن بودند.
مجری:
و چه توفیقی داشته حضرت خدیجه که حضرت امیرالمؤمنین در دامن ایشان پرورش پیدا کرده، این خودش خیلی جایگاه مهمی است.
خیلی متشکرم، در بخش پایانی برنامه کلمه طیبه هستیم، استاد عزیز آقای یزدانی ما باز هم خدمت شما تسلیت عرض می کنیم این مصیبت و سالروز و یاد این مصیبت عظیم مصیبتی که پیامبر آن سال که سال وفات حضرت ابوطالب (ع) و حضرت خدیجه (س) بود را سال حزن گرفتند، آن چیزی که امشب ما از حضرت عالی یاد گرفتیم یکی بیانی بود که نگاه وهابیت امروز به حضرت خدیجه چقدر متفاوت است با اهل سنت که از متقدم و متأخر اشاره فرمودید چه جایگاهی برای حضرت خدیجه (س) قائل بودند ولی وهابیت امروز چگونه کتاب های خودشان را تحریف کردند نام حضرت را از کتاب هایشان حذف کردند، از جمله چیزهایی که یاد گرفتیم حتی وهابی ها که در رأس آنها ابن تیمیه با آن فکر وهابی و سلفی خودش اینقدر جسارت نکرده، که امروز وهابی ها دارند اینقدر راحت دارند جسارت می کنند، به حضرت خدیجه (س)، جایگاه حضرت خدیجه را برایمان تبیین فرمودید از نگاه اهل سنت، با اینکه حضرت عالی هم فرمودید که در نزد شیعه و ائمه اطهار و پیروان ائمه اطهار (ع) حضرت خدیجه آن جایگاه خودش را دارد و به او متوصل می شوند و اهل سنت در کتاب هایشان چه جاگاهی قائل هستند برایشان مؤلف ها و دانشمندان و علمای شان متأسفانه امروز چقدر اینها بی خبر از این حقایق هستند، که شما تلاش کردید در حد توان و در فرصتی که داریم این حقایق را روشن کنید بلکه چیزهایی که پوشیده است برای آنها روشن بشود.
اگر نکتۀ خاصی هست بشنویم و بعد ان شاء الله از محضرت بینندگان خداحافظی کنیم.
استاد یزدانی:
نه نکته خاصی نیست شما خلاصه بحث را گفتید کلیپ اول در موضوع این بود که اینها مدعی بودند یک روایتی در صحیح بخاری هست که ثابت می کند که بعضی بر حضرت زهرا برتری دارد، گفتیم این روایت کجای صحیح بخاری است، بله بوده در صحیح بخاری، ولی الآن کجا است، تحریف کردند حذف کردن، روایت در باب فضائل حضرت خدیجه است ولی نام بقیه آمده جای حضرت خدیجه را گرفته و نامی از حضرت خدیجه در آن روایت نیست،
مجری:
نوع عملکرد اینها را روشن کردید و افشا کردید
استاد یزدانی:
دست های امانت داری که به کتاب های خودشان هم رحم نمی کنند، و بعد هم مدعی هستند ما حضرت خدیجه را خیلی دوست داریم و مدعی دوستی حضرت خدیجه هستند و این خیلی عجیب است، فضائلش را منکر می شوند تحریف می کنند از کتاب های خودشان، بعد مدعی محبت هم می شوند، این سلفی ها و وهابی ها، و همینطور کلیپ دیگری که آن وهابی بسیار عصبانی شده بود در جواب یک سؤال بسیار ساده جوابی نداشت و آمد به حضرت خدیجه تهمت زد متهم کرد که حضرت خدیجه اموالش را پیغمبر دریغ کرده چرا نداده، در حالی که ما ثابت کردیم از خود ابن تیمه از روایات صحیحه اهل سنت، از کتاب های اهل سنت، که حضرت خدیجه همه اموالش را در راه پیغمبر انفاق کرد و هرچه داشت تقدیم کرد، مثل خورشید در وسط روز روشن است، و بعد هم بحث عزاداری برای حضرت خدیجه که کلیپ از خودشان پخش کردیم که پیغمبر یک سال را اسمش را گذاشت سال حزن و سال غم برای حضرت خدیجه و حضرت ابوطالب.
مجری:
خیلی متشکریم استاد، جالب این بود، چون چند روز پیش هم وفات حضرت ابوطالب (ع) بود، به اینهم اشاره داشتید که خطبه ای که حضرت ابوطالب ایراد فرمود در مراسم خواستگاری خود آن نشان از ایمان و معرفت و شناخت کامل حضرت ابوطالب (ع) از پیامبر اکرم و دلیل بر ایمان او است در زمانی که هنوز بحث نبوت به صورت ظاهری علنی نشده، قبل از بعثت پیامبر به خواستگاری رفتند و در آن زمان حضرت ابوطالب چنین خطبه ای را خواند
استاد یزدانی:
بله دقیقاً
مجری:
خیلی متشکریم جناب آقای یزدانی بسیار خوشحال بودیم که در محضر شما بودیم خیلی استفاده کردیم امیدواریم که این ساعات جزء بهترین ساعات ما و شما و همه بینندگان عزیز در دنیا و آخرت باشد و در نزد خدا محفوظ و ان شاء الله مقبول درگاه آقا امام عصر قرار گرفته باشد این مباحث و التماس دعا داریم، می خواهید دعای پایانی برنامه را شما بفرمایید و ما آمین بگوییم و از محضرت بینندگان خداحافظی کنیم.
استاد یزدانی:
دعایی که شایسته است در شبکه جهانی حضرت ولیعصر و در شب شهادت حضرت خدیجه گفته بشود همان هست که خدایا تو را به حق حضرت خدیجه تو را بخاطر تلاش هایی که حضرت خدیجه کرد و بخاطر آن غصه هایی که در دل حضرت خدیجه ماند و آن غصه ها آن حضرت را از پا در آورد
اللهم عجل لولیک الفرج
ان شاء الله روزی برسد که حضرت خدیجه (س) هم بتواند آن دولت کریمه را ببیند و زحماتی را کشیده برای اسلام ان شاء الله آن روز را هم حضرت خدیجه (س) ببیند و ما هم ببنیم مادر مان ام المؤمنین حضرت خدیجة (س) را
مجری:
و مجدد تسلیت عرض می کنم خدمت شما و بینندگان عزیز ان شاء الله که این برنامه مورد استفاده قرار گرفته باشد، تا دیدار دیگر از هم شما التماس دعا داریم و شما را به خدای منان می سپاریم
اللهم عجل لولیک الفرج