اگر فرض کنیم که معنای ولی ، دوستی است ، چرا صحابه به این دستور رسول خدا (ص) عمل نکردند ؟ چرا به جاي دوستي ، بغضي آن حضرت را در دل داشتند؟ كارشناسان وهابي از پاسخ به اين سؤال درمانده شدهاند…
بسم الله الرحمن الرحیم
برنامه : چالش ویژه برنامه دهه ولایت (1)
تاریخ : 26 / 06 / 95
مجری :
اللهم صل علي محمد وآل محمد وعجل فرجهم
عرض سلام و درود و احترام خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند شبکه ولایت دارم . با سلسله برنامه های چالش ویژه برنامه دهه ولایت ، مهمان منازل شما خواهیم بود . ان شاء الله شب های متوالی را دنبال کنید و از موضوعاتی که به وسیله استاد یزدانی عزیز طرح می شود ، در این سلسله برنامه ها استفاده کنیم .
استاد یزدانی :
الحمد الله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين علي بن ابيطالب (عليه السلام) واولاده المعصومين (عليهم السلام) .
من هم خدمت حضرتعالی و خدمت بینندگان عزیز شبکه جهانی ولایت سلام و عرض ادب و احترام دارم و دهه ولایت را خدمت همه شیعیان عزیز تبریک و تهنیت عرض می کنم .
مجری :
در طول این برنامه ها یک سؤال ساده خواهیم داشت که استاد یزدانی در مورد آن توضیح خواهند داد . البته به موضوعات متنوعی هم می پردازیم و از شما بینندگان عزیز یک در خواستی داریم که آن را بعد از دیدن کلیپ اول ، مطرح خواهیم کرد که وقتی به شبکه های وهابی تماس گرفتید چه سؤالی طرح کنید که ویژه این ایام باشد .
کلیپ 1 ) :
بیننده :
آقای هاشمی ! شما گفتید : پیامبر (صلی الله علیه وآله ) در غدیر خم ، بخش دوستی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را مطرح کردند . ابن تیمیه می گوید : صحابه دوستی حضرت علی (علیه السلام) را هم رعایت نکردند و حتی بغض آن حضرت را داشتند . شما در این باره چه نظری دارید ؟ صحابه بیشتر دستورات پیامبر (صلی الله علیه وآله) را عمل نکرده و دوستی را هم رعایت نکردند .
هاشمی ،کارشناس وهابی :
اگر این گفته ، اشتباه کرده .
بیننده :
اشتباه کرده !!! یعنی هر جا شما دیر کردید ، باید بگویید که اشتباه کرده و دروغ گفته .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
اگر این گفته ، اشتباه کرده !!
بیننده :
پس با تاریخ چه کار می کنید ؟ آیا تاریخ هم اشتباه کرده ؟
هاشمی ، کارشناس وهابی :
اگر این گفته ، اشتباه کرده !!!
بیننده :
شما با تاریخ چه کار می کنید ؟
هاشمی ، کارشناس وهابی :
چه کسی گفته تاریخ ؟!!
بیننده :
تاریخ چه گفته ؟ شما صحیح مسلم را بخوانید که گفته : معاویه دستور سبّ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را داده . شما در این باره چه نظر دارید ؟
هاشمی ، کارشناس وهابی :
معاویه دستور به سبّ حضرت علی داد . آیا این عبارت با همین لفظ در صحیح مسلم آمده یا نه ؟ اگر پاسخ سؤال بنده را ندهید ، تماس شما را قطع خواهم کرد !!
بیننده :
بله ، با همین متن آمده است .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
پس در صحیح مسلم آمده است که معاویه دستور سبّ حضرت علی داد .
بیننده :
عبارت ” ما منعک ” را جستجو کنید ، همین الان عبارت می آید .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
بینندگان عزیز ! ایشان معتقد است به این که معاویه دستور به سبّ حضرت علی داد ،با همین لفظ که در صحیح مسلم آمده . گفتید که ” ما منعک ” را سرچ کنم . ما هم ” ما منعک ” را در صحیح مسلم سرچ می کنیم که ترجمه می شود : معاویه دستور به سبّ حضرت علی داد .
در کجا آمده که معاویه دستور به سبّ حضرت علی داده ؟
بیننده :
ما منعک ان تسبّ ابا تراب ؟ یعنی چه ؟
هاشمی ، کارشناس وهابی :
خودتان ترجمه کنید .
بیننده :
چه چیزی مانع شده که به حضرت علی (علیه السلام) فحش نمی دهی ؟
هاشمی ، کارشناس وهابی :
احسنت ! پس اولا ، این مطلبی که معاویه دستور به سب حضرت علی داد را در صحیح مسلم فعلا ارائه ندادید ؟ جمله ای را پیدا کردید که معاویه پرسید : چه جیزی سبب شده که شما حضرت علی را فحش ندهید ؟ درست است ؟
پس در این جا آمده که معاویه پرسید : چه چیزی سبب شده به حضرت علی فحش ندهی ؟ اگر من از شما بپرسم که چه چیزی سبب می شود که شما دروغ نگویید ، یعنی این که شما دروغ بگویید !
در ثانی ، در این جا در تسبّ معنای انتقاد کردن است . چه چیزی سبب می شود که تو از ابا تراب انتقاد نکنی ؟؟!!! مسأله انتقاد کردن است یا این که می گوید فلانی سبّ فلانی ، به این که انتقاد کردن است !!!!
پس این که من به شما می گویم : چه چیزی سبب می شود شما دروغ نگویید ، یعنی این که من به شما می گویم : دروغ بگویید ؟؟
بیننده :
در قسمت اول روایت می گوید …
هاشمی ، کارشناس وهابی :
نه سؤال من این نیست ، بنده به شما به هیچ عنوان اجازه نمی دهم !!! وقتی من به شما می گویم : چه چیزی باعث شده که شما دروغ نگویید ، یعنی دروغ بگویید ؟ در این جا هم معاویه می پرسد که چه چیزی باعث شده از اباتراب انتقاد نکنید ؟ کلمه سبّ است . اول گفت که معاویه دستور به سبّ حضرت علی داد که این مطلب در صحیح مسلم آمده . در صحیح مسلم دیدیم که این مطلب نیست . ثانیا ، معاویه می پرسد که چه چیزی باعث شده شما به ابا تراب انتقاد نکنی ؟؟ من می پرسم چه چیزی باعث شده که شما دروغ نگویید ؟ یعنی که دروغ بگو !!!!
مجری :
بیننده ای با برنامه این آقای عقیل بی عقل ، به قول آقای ملازاده عالم جلیل القدر این ها ، تماس گرفت و دو مطلب مهم را مطرح کرد . مطلب اول ، قولی از ابن تیمیه که ما با این مطلب در این شب ها خیلی کار داریم و استاد یزدانی در این باره توضیح خواهند داد . مطلب دوم هم مصداقی از قول ابن تیمیه در مورد این که معاویه دستور سبّ به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) داده ، طبق روایتی که در صحیح مسلم و سایر کتب و شرح هایی که زده شده ، هست . این بیننده هم با روایت صحیح مسلم جلو آمدند که آقای عقیل بی عقل ! اجازه ندادند که به بخش ” امر معاویه ” اشاره کنند و صدا را قطع می کرد. در بخش پایانی هم سریع تماس را قطع کرد و اجازه نداد که بیننده سخنش را کامل کند . چون خود آقای عقیل بی عقل می داند که در این روایات چه چیزی بیان شده و دلالتشان چیست .
استاد یزدانی :
این قضیه بحث بسیار مهمی است که امیدواریم در طول دهه ولایت ، بینندگان عزیز ما به شبکه های وهابی ها تماس بگیرند و این سؤال را داشته باشند که فرض کنید پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه وآله) فرموده باشند : امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشته باشید و حکم خدا در مورد آن حضرت را گفته باشند که او را باید دوست داشته باشید . چون پیامبر (صلی الله علیه وآله) ” وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ” هستند .
پس فرض را بر این می گیریم که حکم خدا این است که پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در غدیر خم فرموده باشند : مردم ! علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشته باشید . از طرف دیگر می بینیم که این قضیه رعایت نشده . بسیاری از صحابه با امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) دشمنی کردند و به آن حضرت فحش دادند . بسیاری از صحابه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را لعن کردند و با آن حضرت جنگیدند و کارهایی که همه بینندگان عزیز از آن ها آگاه هستند و ما هم ان شاء الله در طول این ده یا دوازده روزی که در خدمت شما عزیزان هستیم را دنبال خواهیم کرد . دشمنی های صحابه ، دشمنی های تابعین با امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) . پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) فرموده بودند که آن حضرت را دوست داشته باشید ؛ اما آن ها به همین هم عمل نکرده اند و حکم خدا را در مورد امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) رعایت نکردند ، ومن لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون .
شیعیان ما می توانند این آیات را بخوانند و تکرار کنند که چرا شما حکم خدا را در مورد امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) رعایت نکردید ؟ پاسخ شما از این آیات چیست ؟ ومن لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون ، ومن لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون ، ومن لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون .
حکم خدا این است که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشته باشید ؛ اما صحابه به این حکم عمل نکرده ؛ بلکه خلافش را عمل کردند . شما باید به این آیات پاسخ دهید . دیدگاه ابن تیمیه را هم در این باره گفتند که به صراحت گفته بود : بسیاری از صحابه به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش می دادند و بغض آن حضرت را در دل داشتند و با او جنگیدند .
بنده ابتدا در بحث غدیر روایتی را می خوانم . روایت بسیار زیبایی که وجدان همه اهل سنت را به قضاوت می خوانم . این روایت را ببینند و بعد قضاوت کنند که این روایت معنای دوستی می دهد یا نمی دهد .
روایت در صحیح سنن ابن ماجه ، تألیف محمد ناصر الدین البانی ، چاپ مکتبه المعارف ، جلد اول ، صفحه 56 ، روایت 94 :
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَيْنِ أَخْبَرَنِي حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ زَيْدِ بْنِ جُدْعَانَ عَنْ عَدِيِّ بْنِ ثَابِتٍ عَنْ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ قَالَ : أَقْبَلْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي حَجَّتِهِ الَّتِي حَجَّ فَنَزَلَ فِي بَعْضِ الطَّرِيقِ فَأَمَرَ الصَّلَاةَ جَامِعَةً فَأَخَذَ بِيَدِ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا بَلَى قَالَ أَلَسْتُ أَوْلَى بِكُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ قَالُوا بَلَى قَالَ فَهَذَا وَلِيُّ مَنْ أَنَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ اللَّهُمَّ عَادِ مَنْ عَادَاهُ .
صحيح : الصحيحة (1750 )
براء بن عازب گفت : ما با رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در مراسم حج شرکت کرده بودیم که در بعضی از مسیر ها حضرت دستور نماز جماعت دادند . دست امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را بالا بردند و فرمودند : ای مردم ! آیا من از شما نسبت به خودتان اولی نیستم ؟
یعنی ای مردم ! آیا من بر شما ولایت مطلق دارم یا نه ؟ ولایت مطلق خود را در این جا ثابت می کند . نص قرآن کریم است که می فرماید : النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ، پیامبر (صلی الله علیه وآله) از خود شما بر شما سزاوارتر است و اطاعت مطلق از پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر شما واجب است . اگر جایی نیاز باشد که جانتان را در راه پیامبر (صلی الله علیه وآله) بدهید ، واجب است که جانتان را بدهید .
پیامبر (صلی الله علیه وآله) دستور دادند که این کار انجام شود . اگر نیاز باشد که بر انجام آن کار جانتان را فدا کنید ، باید فدا کنید . این ولایت مطلق پیامبر (صلی الله علیه وآله) است .
همه جواب دادند : قطعا همین طور است . پیامبر (صلی الله علیه وآله) باز هم تکرار کردند : آیا من از مؤمنی نسبت به جانش سزاوار تر هستم ؟ همه گفتند : بله ، همین طور است . فرمودند : پس این آقا ولی هر کسی است که من مولی او هستم .
سند روایت هم صحیح است .
ناصر الدین البانی ، صحیح سنن ابن ماجه ، ج 1 ، ص 94
در این عبارت سه کلمه اولی و ولی و مولی استفاده شده که نشان دهنده آن است که همه این ها به یک معنا است . مولی و ولی به همان معنایی است که خداوند در قرآن کریم فرموده : النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ . هیچ فرقی با هم ندارد . همان ولایت مطلقی که خدا و پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر مردم دارد ، همان ولایت را امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) بر مردم دارد . اگر آیه النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ ، به معنای محبت و دوستی و عشق و علاقه و پسر عمو بودن دارد ، این هم همین است . در صورتی که تمام مفسرین اهل سنت بلا استثناء در ذیل آیه گفته اند : مقصود اطاعت مطلق از پیامبر (صلی الله علیه وآله) واجب است و پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر ما ولایت مطلق دارد . همین مطلب را خداوند و پیامبرش ، برای امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) ثابت کرده و سند روایت هم صحیح صحیح است و هیچ اشکالی در آن نیست و تمام بزرگان اهل سنت این روایت را تصحیح کرده اند .
من وجدان کسانی را که این روایت را در صحیح سنن ابن ماجه دیدند و شنیدند ، به قضاوت فرا می خوانم که آیا این روایت به معنای محبت و دوستی است ؟ آیا پیامبر (صلی الله علیه وآله) در این جا گفته اند که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام ) را دوست داشته باشید ؟ مگر مردم در دوستی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام) شک داشتند ؟ مگر ندیده بودند که خداوند در قرآن کریم از زبان پیامبر (صلی الله علیه وآله) می فرماید : قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَی ، مگر نمی دانستند که حبّ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) نشانه ایمان است و بغض آن حضرت نشانه نفاق است ؟ همه این ها را می دانستند و نیازی نبود که پیامبر (صلی الله علیه وآله) این ها را تذکر دهد . این همه مقدم چینی کند و بعد بگویند : علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشته باشید !!!
بر فرض که ما قبول کردیم که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در غدیر خم گفته باشند : امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشته باشید ، سؤال مطرح می شود که چرا این صحابه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست نداشتند ؟ چرا طبق روایاتی که در نهج البلاغه و منابع اهل سنت است که همه امت بر علیه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) بسیج شدند ؟ چرا آن حضرت را دوست نداشتند ؟ صحابه به همین دوست داشتن هم عمل نکردند .
بنده مطالبی که بیننده عزیز از ابن تیمیه خواند را نشان می دهم که مطالب بسیار جالبی است . در کتاب منهاج السنه ، تألیف ابن تیمیه ، با تحقیق دکتر محمد رشاد سالم ، جلد 7 ، صفحه 137 مقایسه ای بین امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) و خلفای سه گانه می کند و می خواهد این را بگوید خلفای سه گانه را همه دوست داشتند ؛ اما امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) این طور نبود :
و لم يكن كذلك علي فان كثيرا من الصحابة و التابعين كانوا يبغضونه و يسبونه و يقاتلونه
اما در مورد علی بن ابیطالب (علیه السلام) این طور نبود و به تحقیق بسیاری از صحابه و تابعین همیشه بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را در دل داشتند و به آن حضرت ناسزا می گفتند و فحش می دادند و با ایشان می جنگیدند .
این جا کان ، فعل ناقصه بر سر مضارع آمده و استمرار را می رساند .
ابن تیمیه ، منهاج السنه ، با تحقیق رشاد سالم ، ج 7 ، ص 137
جالب است که آقای عقیل بی عقل ! می گفت : یسبّ یعنی از حضرت علی (علیه السلام) انتقاد می کردند . ما در ادامه به معنای سبّ هم می رسیم که در هیچ لغت نامه ای سبّ به معنای انتقاد نیامده است. کسی که بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دارد ، از او انتقاد می کند یا به او فحش می دهد ؟ طبیعی است که به او فحش می دهد .
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمودند که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشته باشید . صحابه در این باره چه کار کردند ؟ بسیاری از آن ها بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را در دل داشتند و به ایشان فحش می دادند و جنگیدند . آیا حرف پیامبر (صلی الله علیه وآله) را گوش دادند ؟ حکم خدا را عمل کردند ؟ !!!
این مطلب فقط در همین یک جا بیان نشده که این کارشناس گفت : اشتباه کرده . قطعا ابن تیمیه از دیدگاه ایشان اشتباه کرده ، آن هم یک اشتباه بزرگ !!!
باز در همین کتاب منهاج السنه ، جلد 5 ، صفحه 9 :
بل إذا اعتبر الذين كانوا يبغضونه ويوالون عثمان والذين كانوا يبغضون عثمان ويحبون عليا
وجد هؤلاء خيرا من أولئك من وجوه متعددة فالمنزهون لعثمان القادحون في علي أعظم وأدين وأفضل من المنزهين لعلي القادحين في عثمان كالزيدية مثلا . فمعلوم أن الذين قاتلوه ولعنوه وذموه من الصحابة والتابعين وغيرهم هم أعلم وأدين من الذين يتولونه ويلعنون عثمان ….
در این جا می خواهد مقایسه ای بین دوستان و دشمنان امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) با دوستان و دشمنان عثمان انجام دهد .
می گوید : آن هایی که عثمان را دوست داشتند و بغض علی بن ابیطالب (علیه السلام) را داشتند ، بهتر هستند از آن هایی که علی بن ابیطالب را دوست داشتند و بغض عثمان را در دل داشتند . آن هایی که عثمان را دوست داشتند و به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) طعن وارد می کردند ، آن ها بزرگتر هستند و دینشان بیشتر است و افضل می باشند . چون آن هایی که با امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) جنگیدند و آن حضرت را لعن و مذمت می کردند ، همه از صحابه و تابعین و دیگران بودند که هم اعلم و هم متدین تر از کسانی بودند که به عثمان فحش می دادند و او را دوست نداشتند .
خداوند همه آن ها را لعنت کند و عذابشان را در قبر زیاد کند .
ابن تیمیه ،منهاج السنه ، ج 5 ، ص 9
این چه تدینی است که هر کس بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را داشته باشد ، متدین تر می شود . این استدلال عجیبی از ابن تیمیه بود که در کتاب خود بیان کرده است .
باز همین ابن تیمیه در جلد 7 از منهاج السنه ، صفحه 146 این بحث را مطرح می کند . علامه حلی (ره) روایتی را از ابوسعید خدری نقل کرده که ابن تیمیه جواب ایشان را می دهد و می گوید :
روى أبو نعيم بإسناده عن أبي سعيد الخدري في قوله تعالى ) ولتعرفنهم في لحن القول ( قال ببغضهم عليا و لم يثبت لغيره من الصحابة ذلك فيكون أفضل منهم فيكون هو الإمام .
و الجواب المطالبة بصحة النقل أولا
و الثاني أن هذا من الكذب على أبي سعيد عند أهل المعرفة بالحديث
الثالث أن يقال لو ثبت انه قاله فمجرد قول أبي سعيد قول واحد من الصحابة و قول الصاحب إذا خالفه صاحب آخر ليس بحجة باتفاق أهل العلم و قد علم قدح كثير من الصحابة في علي …
جواب اولشان این است که ما این روایت را قبول نداریم .
این باید در جای خود بحث شود .
جواب سوم ایشان این است که این روایت ، فقط قول ابوسعید خدری است که برای ما حجت نیست ، به خصوص اگر صحابه مخالفت کرده باشند .
روایت در مورد کسانی است که بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را در دل داشتند. می گوید : این قول یک صحابه است و همه صحابه با این قول مخالفت کردند .
مخالفتشان این بود که بسیاری از صحابه آن حضرت را سبّ کرده و با آن حضرت می جنگیدند .
ابن تیمیه ،منهاج السنه ، ج 7 ، ص 146
از یک طرف ابوسعید خدری به تنهایی این روایت را در مورد امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) نقل کرده ، از طرف دیگر بسیاری از صحابه بر آن حضرت طعن و مذمت وارد می کردند .
این هم سه مستند از ابن تیمیه که بسیاری از صحابه با امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) دشمن بودند . در جواب این روایات ، روایتی در صحیح بخاری است .
صحیح بخاری ، چاپ ابن کثیر ، صفحه 22 ، روایت 48 ، باب 36 :
حدثنا محمد بن عَرْعَرَةَ قال حدثنا شُعْبَةُ عن زُبَيْدٍ قال سَأَلْتُ أَبَا وَائِلٍ عن الْمُرْجِئَةِ فقال حدثني عبد اللَّهِ أَنَّ النبي e قال سِبَابُ الْمُسْلِمِ فُسُوقٌ وَقِتَالُهُ كُفْرٌ .
پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه وآله) فرمودند : هر کس مسلمانی را فحش دهد ، فاسق است و هر کس با مسلمانی بجنگد ، کافر است .
صحیح بخاری ، چاپ دار ابن کثیر ، ج 1 ، ص22 ، ح 48 ، باب 36
ابن تیمیه می گفت : بسیاری از صحابه به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش می دادند ، یبغضونه ویسبونه ویقاتلونه ، و بسیاری از صحابه با آن حضرت جنگیدند .
روایت بعدی در صحیح مسلم ، چاپ دار الطیبه ، صفحه 51 ، روایت 131 آمده :
حدثنا أبو بَكْرِ بن أبي شَيْبَةَ حدثنا وَكِيعٌ وأبو مُعَاوِيَةَ عن الْأَعْمَشِ ح وحدثنا يحيى بن يحيى واللفظ له أخبرنا أبو مُعَاوِيَةَ عن الْأَعْمَشِ عن عَدِيِّ بن ثَابِتٍ عن زِرٍّ قال قال عَلِيٌّ وَالَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَبَرَأَ النَّسَمَةَ إنه لَعَهْدُ النبي الْأُمِّيِّ e إلي أَنْ لَا يُحِبَّنِي إلا مُؤْمِنٌ ولا يُبْغِضَنِي إلا مُنَافِقٌ .
حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) می فرماید : از آخرین سخنان پیامبر (صلی الله علیه وآله ) به من این بود که ای علی ! جز مؤمن کس دیگر تو را دوست ندارد و جز منافق ، کسی بغض تو را در دل نخواهد داشت .
صحيح مسلم ، چاپ دار الطیبه ، ص 51 ، ح 131
یعنی کسی که بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علی السلام ) را در دل دارد ، قطعا منافق است . طبق همین روایتی که در صحیح مسلم ، اصح الکتب بعد کتاب الله ، شما آمده . از طرف دیگر ابن تیمیه می گفت : بسیاری از صحابه بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را داشتند . نتیجه این که بسیاری از صحابه منافق بودند . ما با این قضیه چه کار کنیم ؟ آیا جوابی دارد ؟ دیدیم که جواب هایی که می دهند ، بسیار عجیب و غریب است و می گویند : ابن تیمیه اشتباه کرده .
این چه اشتباهی است ؟ یک اشتباه کوچک است یا این که یک اشتباه بسیار بزرگ است . ما می دانیم که از نظر شما اشتباه کرده که چنین حقیقتی را بیان کرده ؛ اما اگر بپذیریم که اشتباه است ، اشتباهی است که به صحابه تهمت زده . البته اگر حقیقت دارد . اگر حقیقت هم ندارد ، باید جواب بدهید .
از طرف دیگر ، ابوزرعه رازی گفته و ما بارها نشان دادیم :
من انتقص احد من الصحابة فاعلم انه زنديق
هر کس بر یکی از صحابه نقصی وارد کند ، بدانید که او زندیق است .
ابن تیمیه هم به بسیاری از صحابه تهمت زده و طعن وارد کرده و نفاق آن ها را ثابت کرده . چه طعنی بالاتر از اثبات نفاق و چه طعنی بالاتر از اثبات کفرشان ؛ چون قتاله کفر ، میگوید : آن ها با امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) جنگیدند .
پس یا ابن تیمیه حقیقت را گفته که باید شما جواب بدهید . یا ابن تیمیه دروغ گفته و به صحابه تهمت زده ؛ پس ابن تیمیه زندیق است . همان طور که آقای حصنی دمشقی در کتابش در شرح حال ابن تیمیه می گوید : ابن تیمیه زندیق حران است . شما این را بپذیرید ، ما از حرف های ابن تیمیه می گذریم و مستندات دیگر از صحیح بخاری و صحیح مسلم نشان می دهیم .
اما روایت دیگری که بیننده های عزیز در مورد سبّ امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) توسط معاویه ، خواندند . روایت بسیار عجیب است که ورود چنین روایتی در صحیح ترین کتاب های این ها از معجزات امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) است . واقعا معجزه است .
در صحیح مسلم ، چاپ ریاض عربستان ، صفحه 1129 ، کتاب فضائل الصحابه ، باب 4 ، حدیث 2405 و 2406 :
حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ وَمُحَمَّدُ بن عَبَّادٍ وَتَقَارَبَا في اللَّفْظِ قالا حدثنا حَاتِمٌ وهو بن إسماعيل عن بُكَيْرِ بن مِسْمَارٍ عن عَامِرِ بن سَعْدِ بن أبي وَقَّاصٍ عن أبيه قال أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بن أبي سُفْيَانَ سَعْدًا فقال ما مَنَعَكَ ان تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ فقال أَمَّا ما ذَكَرْتُ ثَلَاثًا قَالَهُنَّ له رسول اللَّهِ e فَلَنْ اسبه لان تَكُونَ لي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ الي من حُمْرِ النَّعَمِ سمعت رَسُولَ اللَّهِ e يقول له خَلَّفَهُ في بَعْضِ مَغَازِيهِ فقال له عَلِيٌّ يا رَسُولَ اللَّهِ خَلَّفْتَنِي مع النِّسَاءِ وَالصِّبْيَانِ فقال له رسول اللَّهِ e أَمَا تَرْضَى ان تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ من مُوسَى الا انه لَا نُبُوَّةَ بَعْدِي وَسَمِعْتُهُ يقول يوم خَيْبَرَ لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيُحِبُّهُ الله وَرَسُولُهُ قال فَتَطَاوَلْنَا لها فقال ادْعُوا لي عَلِيًّا فَأُتِيَ بِهِ ارمد فَبَصَقَ في عَيْنِهِ وَدَفَعَ الرَّايَةَ إليه فَفَتَحَ الله عليه وَلَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآيَةُ ) فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ ( دَعَا رسول اللَّهِ e عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فقال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِي .
از عامر بن سعد بن ابی وقاص از پدرش نقل می کند که معاویه به سعد دستوری می داد
این که چه دستوری می داد ، حذف شده . ابن تیمیه می گوید که مأمور به چه بوده که حذف شده .
و می گفت : چه چیزی باعث شده که شما به ابا تراب فحش نمی دهید ؟
صحیح مسلم ، چاپ ریاض عربستان ، ص 1129 ، کتاب فضائل الصحابه ، باب 4 ، ح 2405 و 2406
روایت بسیار واضح و روشن است که معاویه بن ابی سفیان به سعد بن ابی وقاص دستور می داد به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش بدهد . در صورتی که پیامبر (صلی الله علیه واله) فرمودند : من کنت مولا فعلی مولاه ، طبق حرف آقایان : هر کس من دوست او هستم ، علی بن ابیطالب (علیه السلام) هم دوست او است . اما معاویه انتقاد می کرد !!!!!
باز از کتاب منهاج السنه ، جلد 5 ، صفحه 42 همین روایت را می آورد :
وأما حديث سعد لما أمره معاوية بالسبّ فأبى، فقال: ما منعك أن تسبّ عليّ بن أبي طالب؟ فقال: ثلاث قالهن رسول الله صلى الله عليه وسلم فلن أسبّه، لأن يكون لي واحدة منهن أحب إليَّ من حمر النعم.. الحديث. فهذا صحيح رواه مسلم في صحيحه …
اما داستان حدیث سعد ، زمانی که معاویه دستور به سبّ علی بن ابیطالب (علیه السلام) می داد ، اما او قبول نمی کرد . چون می گفت : من سه چیز از پیامبر (صلی الله علیه وآله) شنیدم که به این دلیل هیچ به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش نخواهم داد . اگر یکی از آن ها برای من بود ، از شتران سرخ موی برای من بهتر بود .
این روایت صحیح است که در صحیح مسلم هم آمده …
ابن تیمیه ،منهاج السنه ، ج 5 ، ص 42
اگر در این جا سبّ به معنای انتقاد بود که روایت ارتباطی به انتقاد کردن ندارد . علاوه بر این ، انتقاد بعد از منع ، چه فایده ای دارد ؟
باز در کتاب فتح المنعم شرح صحیح مسلم ، تألیف آقای موسی شاهین لاشین ( از اساتید الازهر مصر ) جلد 9 ، چاپ دار الشروق :
( امر معاوية بن ابي سفيان سعدا ) المأمور به محذوف ، لصيانة اللسان عنه ، والتقدير : امره بسب علي × وكان سعد قد اعتزل الفتنة ( حرب علي مع خصومه ) ولعله اشتهر عن الدفاع عن علي .
فقال : ما منعك ان تسب ابا تراب ؟ معطوف علي محذوف والتقدير : امر معاوية سعدا ان تسب عليا فامتنع فقال له : ما منعك ؟
معاوبه به سعد دستوری داد. چه دستور داد ؟ مأمور به را در این جا حذف کردند . برای این که زبان ها را ببندند که به معاویه اشکال نگیرند . تقدیر در این جا این است که معاویه به سعد دستور می داد که به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش بدهد . سعد در این جنگ ها شرکت نکرده بود .
معاویه به سعد دستور می داد که به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش بدهد ؛ اما او این کار را نمی کرد و بعد معاویه به او می گفت : چه دلیلی باعث شده که تو به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش ندهی ؟
موسی شاهین لاشین ، فتح المنعم ، ج 9 ، چاپ دار الشروق
اما این کارشناس وهابی می گفت : سبّ یعنی انتقاد !!
از اولین لغت نامه ای که کلمه سبّ و شتم را جستجو زدم :
السب الخبيثات من النساء وهن البغايا : للخبيثين من الرجال ….
قال : اصل الخبيث في كلام العرب : المكروه . فان كان من الكلام فهو الشتم .
اگر کلمه سبّ را در سخنی به کار ببریم ، به معنای فحش است .
اما این کارشناس وهابی می گفت : یعنی انتقاد نکن . چرا انتقاد نمی کنید ؟ جالب است که بیننده عزیز به بحث وارد بود و سعی داشت که ابتدای روایت را بخواند که امر معاویه بن ابی سفیان … اما صدای بیننده را قطع می کرد و فقط همان قسمت ” ما منعک ان تسبّ اباتراب ” را می خواند که چه چیزی باعث شده به اباتراب فحش نمی دهی ؟ بعد مثال می زد که اگر من از تو بپرسم چه چیزی باعث شده که دروغ نگویی ،یعنی به این معنا است که دروغ بگو ؟؟!!!
واضح است که در این جا قیاس ، قیاس مع الفارق است و اصلا ارتباطی به هم ندارد . جمله قبل هم به خوبی مشخص می کند . امر معاویه بن ابی سفیان سعدا … به چه چیزی دستور می داد که حذف کردند . ابن تیمیه و دکتر موسی شاهین لاشین از علمای شما به وضوح قسمت حذف شده را بیان کرده . امر معاوية بن ابی سفيان سعدا بسبّ فابی او فامتنع ، فقال : ما منعک ان تسبّ اباتراب ؟
روايت بسيار واضح و روشن بود . من از بینندگان عزیز درخواست می کنم که هر شب به هر کدام از کارشناسان این ها تماس گرفتند ، همین سؤال را بپرسند . حتی اگر صدای شما را قطع کردند ، ما کلیپ آن را پخش می کنیم .
پس سؤال این است که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در غدیر خم به مردم فرمودند که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشته باشید ، چرا مردم به همین دستور پیامبر (صلی الله علیه وآله) هم عمل نکردند و طبق گفته ابن تیمیه فان کثیرا من الصحابه و التابعین کانوا یبغضونه و یسبّونه ویقاتلونه ، بسیاری از صحابه به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش دادند و بغض آن حضرت را در دل داشتند و با ایشان جنگیدند .
من از بینندگان عزیز درخواست می کنم که هر شب به هر کدام از کارشناسان این ها تماس گرفتند ، همین سؤال را بپرسند . حتی اگر صدای شما را قطع کردند ، ما کلیپ آن را پخش می کنیم . می توانند آیات را هم از آن ها بپرسند که ومن لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون ، ومن لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون ، ومن لم يحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون . از این آیات جواب دهید که حکم خدا این بوده که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را دوست داشته باشید ؛ اما مردم به این حکم خدا عمل نکردند و عکس آن را انجام دادند . به جای محبت به امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) بغض آن حضرت را در دل داشتند . آیا این آیات شامل آن ها می شود یا نه ؟
روایت صحیح مسلم هم که بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) نشانه نفاق است . آیا همه صحابه یا بسیاری از صحابه منافق بودند . هر جوابی که دادند ، ما در شبکه ولایت پخش خواهیم کرد. ابن تیمیه هم در چند جای کتاب منهاج السنه به این مطلب اشاره کرده . اگر گفتند که ابن تیمیه اشتباه کرده ، که اکثرا همین را می گویند ، پس بگویید که ابن تیمیه زندیق بوده . به این دلیل که به بسیاری از صحابه تهمت نفاق و کفر زده . اگر این را هم بپذیرند ، ما قبول می کنیم و در شبکه پخش می کنیم .
در هر صورت راه فراری نیست ، یا ابن تیمیه زندیق است یا صحابه به دستور پیامبر (صلی الله علیه وآله) عمل نکردند . یا این که پیامبر (صلی الله علیه وآله) ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را مطرح کردند که قطعا همین است .
مجری :
بینندگان عزیزی که تماس می گیرند ، در این شب ها که ما ویژه برنامه دهه ولایت را داریم ، هیچ سؤال دیگری مطرح نکنید و فقط همین سؤال را بپرسید . هر پاسخی که دادند ، ما کلیپ آن را پخش میکنیم . دقیقا مثل قضیه ابن تیمیه که بسیاری از شما بینندگان عزیز ما را همراهی کردید و دیدید که این شبکه های وهابی به کجا رسیدند که تا اسم ابن تیمیه می آمد ، تماس ها را قطع می کردند .
دوست داریم که در این شب ها هم این قضیه باز هم تکرار شود . کلیپ بعدی را با هم می بینیم و بعد از آن در خدمت شما عزیزان خواهیم بود .
کلیپ 2 ) :
بیننده : حمید از ایران
آقای هاشمی ! سؤالی داشتم . امیدوارم که حداقل امشب پاسخ دهید . همان طور که بیننده قبلی هم گفتند ، ادعای شما این است که جریان غدیر ، بحث امامت و ولایت حضرت علی (علیه السلام) نبوده ؛ بلکه بحث دوستی حضرت علی (علیه السلام) بوده . اگر ما این قضیه را از شما قبول کنیم ، سؤالی که برای بنده مطرح می شود این است که چرا صحابه به همین دوستی هم عمل نمی کنند . همان طور که ابن تیمیه در کتاب منهاج السنه مطلبی را می آورد که بسیاری از صحابه و تابعین بغض حضرت علی (علیه السلام) را داشتند و ایشان را سبّ می کردند و با آن حضرت جنگیدند .
چرا صحابه و تابعین دوستی حضرت را عمل نکردند ؟ آیا واقعا کار سختی بود ؟
خداوند که در قرآن کریم می فرماید : ومن لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الظالمون ، هم الکافرون ، هم الفاسقون ، آیا صحابه مشمول این آیه نمی شوند ؟ آیا بحث عدالت صحابه که همیشه بر آن تأکید می کنید ، چه می شود ؟ امیدوارم که به بنده جواب قانع کننده ای بدهید .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
پس اختلاف با حضرت علی شرعا حرام است .
حمید از ایران :
اصلا بحث این نیست . شما جواب بدهید که آیا ابن تیمیه راست گفته یا دروغ گفته ؟
هاشمی ، کارشناس وهابی :
به آن جا هم می رسیم . آیا صحابه با حضرت علی اختلاف کردند ، این درست است یا نه ؟ ابن تیمیه هم درست گفته . حال اختلاف با حضرت علی حرام است یا حلال ؟
حمید از ایران :
کاری به حرام یا حلال بودن آن نداریم . شما بگویید که ابن تیمیه راست گفته یا دروغ گفته ؟
هاشمی ، کارشناس وهابی :
ابن تیمیه راست گفته .
حمید از ایران :
احسنت . اگر راست گفته و واقعا صحابه و تابعین به حضرت علی (علیه السلام) فحش می دادند و دشمن آن حضرت بودند ، چرا به دستور پیامبر (صلی الله علیه وآله) عمل نکردند ؟
هاشمی ، کارشناس وهابی :
چه کسی به حضرت علی فحش داد ؟
حمید از ایران :
ابن تیمیه می گوید : بسیاری از صحابه و تابعین این کار را می کردند .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
ابن تیمیه در کجا گفته که صحابه به حضرت علی فحش دادند ؟
حمید از ایران :
منهاج السنه ، جلد 7 ، صفحه 137 گفته : کثیرا من الصحابه والتابعین کانوا یبغضونه ویسبّونه ویقاتلونه .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
پس ابن تیمیه گفته خیلی از صحابه و تابعین به حضرت علی فحش می دادند . بینندگان عزیز من یادداشت کردم ، شما هم یادداشت کنید . ما در کتاب منهاج السنه جستجو می کنیم . شما جمله را بخوانید.
حمید از ایران :
فانّ کثیرا من الصحابه و التابعین یبغضونه ویسبّونه ویقاتلونه ، اگر ابن تیمیه راست گفته ، تکلیف عدالت صحابه چه می شود ؟ این هایی که به حضرت علی (علیه السلام) فحش دادند و با ایشان دشمنی داشتند . صحیح مسلم هم می گوید : که حضرت علی (علیه السلام ) می فرمایند : پیامبر (صلی الله علیه وآله) از من عهد گرفتند که کسی جز مؤمن تو را دوست ندارد و کسی جز منافق دشمنی تو را در دل ندارد.
هاشمی ، کارشناس وهابی :
پس قضیه اختلاف با حضرت علی کفر است ؟
حمید از ایران :
من به بحث اختلاف کاری ندارم . در این جا بحث فحش دادن به حضرت امیر (علیه السلام) است .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
ابن تیمیه این را گفته و این در بین صحابه رخ داده . حالا این قضیه سبب کفر صحابه می شود ؟
حمید از ایران :
شما ابتدا قبول کنید که صحابه به حضرت علی (علیه السلام) فحش دادند و بغض آن حضرت را در دل داشتند .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
قبول کردیم .
حمید از ایران :
حداقل درجه در این قضیه این از نظر شیعه و سنی این است که آن ها منافق بودند و عدالت آن ها را زیر سؤال می برد .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
پس اختلاف با حضرت علی نفاق است ؟
حمید از ایران :
در این جا اصلا بحث اختلاف نیست ؛ بلکه بحث بغض و کینه با آن حضرت است .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
پس اختلاف با حضرت علی طبیعی است ؟
حمید از ایران :
اختلاف بین دو نفر در یک مسأله کاملا طبیعی است .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
پس اختلاف با معصوم که گفته می شود حرام است ، در این جا حرام نیست ؟
حمید از ایران :
شما از جواب دادن به من فرار می کنید .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
نخیر ، شما حضرت علی را معصوم می دانید .
حمید از ایران :
من به عنوان یک سنی یا یک وهابی از شما می پرسم .
هاشمی ، کارشناس وهابی :
شما لازم نیست که وکیل مدافع وهابیون باشید ؛ البته اگر وهابی ای وجود داشته باشد !!!!!!!!
مجری :
بیننده ای تماس گرفتند و بسیار عالی بحث کردند و حتی نگذاشتند که این آقای عقیل بی عقل ! از بحث فرار کند و دیدید که چه دروغ ها و چه تدلیس هایی کردند و طوری می خواست وانمود کند که نه اصلا چنین قولی وجود ندارد و به بینندگان می گفت : پس این را یادداشت می کنیم که ابن تیمیه چنین چیزی را گفته .
بله ، ابن تیمیه این مطلب را به صورت واضح گفته و ما در این جا بیان کردیم . از بینندگان عزیز تقاضا داریم که باز هم با این آقای عقیل بی عقل ! تماس بگیرید و سؤال را تکرار کنید . باید در این شب ها این سؤال به قدر تکرار شود که در آخر در مورد ابن تیمیه و صحابه و تابعینی که بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را داشتند ، به یک موضع گیری صریح برسند .
ایشان خیلی سعی داشتند که بحث را به قضیه اختلاف بکشانند . در صورتی که بیننده بارها تکرار می کرد که در این روایت بحث بر سر این بود که صحابه و تابعین بغض امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) را داشتند و این دو قضیه با هم فرق می کنند .
تماس بینندگان
بیننده : علی از آمریکا ـ شیعه
در مورد حدیثی که استاد یزدانی فرمودند ، مطلبی را به صورت مختصر بیان می کنم . الست اولی بانفسهم ، نشان می دهد که هیچ کس حق اظهار نظر نداشته و مسأله اجتهاد در این قضیه منتفی می شود و دیگر حق این که بگویند ” لیهجر ” نداشتند ، جز این که شامل آن آیات الهی می شوند که فاسق و کافر و ظالم هستند و در واقع کسانی که این را در نظر نگیرند ، آیات و احکام الهی را استهزاء می کنند که باید از این کار بر حذر باشند .
نکته دوم این که ، وقتی مسأله ” اولی من انفسهم ” مطرح می شود و کسی که آن را می شنود و ایمان دارد ، باید خود را حداقل به آتش بیاندازند تا سخنان پیامبر (صلی الله علیه وآله) که وحی الهی و حکم الهی است ، حفظ و اعلام شود . نه این که آن را به آتش بکشند و احادیث و روایات را آتش بزنند که این عملی بوده که خودشان در جنگ ها انجام می دادند و پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) این اسوه حسنه را در عذاب و زخم و جرح قرار می دادند و خود فرار می کردند .
در ضمن قرآن کریم هم مطرح می کند که وقتی فرار می کردند ، جز پیروی از شیطان نیست و در مسأله ای که خود آن شخص این حدیث را آتش می زد ، می گفت : من یک شیطان دارم که وقتی بر من مسلط می شود ، مرا بر حذر کنید و شاید به خاطر همین بوده که تا صبح نمی خوابید و وقتی صبح می شد ، عمل خلاف قرآن را انجام داده .
بنده از خواهران و برادران اهل سنت سؤالی دارم که چرا همانند همان خلفایی که این ها عشقشان را به همراه دارند و شریک جرم آن ها شده اند ، چرا نمی آیند امروز هر حدیثی که صحیح می دانند را به آتش بکشند و اگر این را انجام ندهند ، چطور خود را پیرو سنت پیامبر عظیم الشأن (صلی الله علیه وآله) می دانند و خود را اهل سنت نام می گذارند .
بیننده : احمد از اهواز ـ شیعه
بنده این مسأله ای را که با آقای عقیل هاشمی مطرح کردیم ، قضیه دستور معاویه بود . گفتم اگر شما می گویید واقعا مولا به معنای دوستی است ، چرا صحابه رعایت نکردند و ابن تیمیه گفته که صحابه نسبت به حضرت علی (علیه السلام) بغض و دشمنی داشتند . که گفتند : ابن تیمیه اشتباه کرده .
بنده اصلا نمی خواستم وارد بحث روایت صحیح مسلم بشوم که معاویه دستور سب حضرت علی (علیه السلام) را داده . تماس گرفتم تا بگویم که آقای عقیل هاشمی می خواست بینندگان را فریب دهد و خواستم به بینندگان شبکه ولایت و شبکه کلمه این را بگویم که دوستان عزیز ! این ها شیاطینی هستند که قصد فریب شما را دارند . بنده دو اصطلاح را در حضور استاد بیان کنم که ما یک مأمور به داریم و یک منهی عنه داریم . مأمور به ، چیزی است که امر به آن تعلق گرفته و مطلوب آمر و مولا است . آمر مأمور را برای انجام آن روانه می کند . مثلا خداوند دستور می دهد که مردم ! نماز بخوانید . وقتی خدا می گوید : نماز بخوانید ، نماز مأمور به است و منهی عنه داریم یعنی مبغوض خداوند و مولا است . مثلا خداوند می فرماید : غیبت نکنید .
ما باید این اصطلاحات را بشناسیم . وقتی آقای هاشمی می گوید : معاویه گفته ما منعک ان تسبّ اباتراب ؟ چه چیزی باعث شده که به علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش نمی دهی ، عقیل هاشمی در این جا می خواهد بیننده ها را فریب دهد و می گوید : مثل این است که من به شما بگویم چه چیزی باعث شده که شما دروغ نگویید . این یعنی این که شما دروغ بگویید ؟؟؟
دوستان دقت کنند که فریب این شیاطین را نخورند . بنده می خواستم ابتدای روایت را بخوانم ؛ اما صدای بنده را قطع کردند . می گوید : امر معاویه بن ابی سفیان سعدا ، در این جا مأمور به حذف شده . تمام علمای اهل سنت و وهابی از جمله دکتر شاهین لاشین گفته که امر معاویه بن ابی سفیان ، مأمور به محذوف . والتقدیر : امره بسبّ علی ، امر کرده که به علی بن ابیطالب (علیه السلام) فحش دهد . چه چیزی باعث شده که به اباتراب سبّ نکنی . پس مواظب باشید که شبکه های شیطانی شما را فریب ندهند.
استاد یزدانی :
ان شاء الله در این شب هایی که در خدمت شما عزیزان هستیم ، همین سؤال را مطرح می کنیم و ان شاء الله هر شب یک نمونه از دشمنی بنی امیه و دوستان آن ها از صحابه و تابعین را بیان می کنم . در آخر این که آیا دوستی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه السلام) رعایت شده یا نه ؟ قضاوت را هم به عهده بینندگان عزیز می گذاریم .
مجری :
از شما استاد یزدانی عزیز و هم چنین شما بینندگان ارجمند تشکر می کنیم .
اللهم عجل لولیک الفرج
یا علی مدد
خدایار و نگهدارتان .