برنامه ” راه و بیراه ” قسمت چهاردهم ؛ تفاوت دیدگاه وهابیت با سایر مسلمانان در بحث استغاثه به اموات (1)
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
برنامه ” راه و بیراه ” قسمت چهاردهم
تاریخ : 02/04/1393
موضوع: تفاوت دیدگاه وهابیت با سایر مسلمانان در بحث استغاثه به اموات (1)
دانلود فیلم برنامه راه و بیراه قسمت چهاردهم
فهرست مطالب
دیدگاه مذاهب اسلامی در مورد استغاثه و توسل
استغاثه و توسل از دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت (ع)
روایات استغاثه و توسل از کتب شیعه
شیخ احمد الطیب ، رئیس الازهر مصر : مذهب شیعه را مذهب پنجم اسلامی میدانیم:
دیدگاه وهابیت در مورد توسل و استغاثه
عبد الفتاح خدمتی ، رئیس شبکه کلمه: در جامعه اهل سنت نیز هزاران بدعت، قبر پرستی و بت پرستی وجود داد
جایگاه توسل و استغاثه در مذهب اهل سنت
روایات صحیح السند استغاثه از کتابهای اهل سنت
استغاثه حضرت هاجر (س) به جبرئیل
ابن تیمیه: اگر حیوانتان را در بیابان گم کردید، به بندگان خداوند استغاثه کنید:
شیخ جمیل حلیم: اگر توسل و استغاثه شرک است؛ پس تمام امت اسلامی کافر هستند
×××××××××××××
مجری :
باز هم توفیق حاصل شد تا مهمان منازل شما باشیم با برنامه ی راه و بیراه ، برنامه ای که محتوای آن نقد وهابیت و مقایسه ای بین تفکرات وهابیت و عملکرد آن ها با سایر مذاهب اسلامی است.
طبق معمول دوشنبه شب ها در خدمت استاد بزرگوار ، استاد یزدانی هستیم . امشب هم به مبحث جدیدی خواهیم پرداخت و از محضر استاد استفاده خواهیم کرد . از ایشان خواهش می کنیم خلاصه ای از مباحث هفته گذشته را بیان کنند تا یاد آوری برای همه ما باشد .
استاد یزدانی :
ما دو جلسه است که به بحث های سیاسی وهابیت پرداخته ایم این که وهابیت ساخته ی دست استعمار است و از کتاب ها و کلیپ های که از خود وهابی ها و هم چنین استعمارگران ارائه دادیم ، ثابت کردیم که وهابیت ساخته ی دست استعمار است و آن ها هستند وهابیت را به وجود آوردند ، در رشد و ادامه ی آن تلاش نمودند و با پیمانی که با این استعمارگران بستند تا به حال سر پا هستند و اگر این پیمان ها نباشد ، از وهابیت هم چیزی نخواهد ماند .
هم چنین در جلسه قبل ، تقابل دیدگاه وهابیت را با سایر مسلمان ها در امر حکومت دینی و حکومت سیاسی بررسی کردیم و گفتیم دیدگاه وهابیت در امر حکومت دینی این است که فرزندان محمد بن عبد الوهاب یا همان آل شیخ ، خلیفه هستند و اداره ی حکومت دینی را که همان مقام افتاء است الی الابد ، بر عهده دارند .
در امر حکومت سیاسی هم فرزندان محمد بن سعود یا همان آل سعود ، خلافت سیاسی را به صورت الی الابد ، به عهده دارند . این پیمان نامه ای است که بین محمد بن سعود و محمد بن عبد الوهاب ، بسته شده است . تا به امروز این گونه بوده و إن شاء الله مسلمانان دیگر اجازه ی ادامه این روند را نمی دهند و به زودی با درگیری هایی که بین خود وهابیها اتفاق خواهد افتاد ، حکومت وهابیت برای همیشه نابود خواهد شد .
از کتاب ها و کلیپ های خود وهابیت ثابت کردیم که دیدگاه آن ها در مورد دموکراسی چیست . آن ها دمکراسی را کفر می دانند و معتقدند که کسی حق ندارد حتی در مورد دموکراسی صحبت کند .
طبیعی است که در صورت برقراری دموکراسی در عربستان ، حکومت وهابی آل سعود سقوط خواهد کرد ؛ به همین دلیل است که در مقابل دموکراسی این طور موضعگیری های تندی دارند تا مبادا زمانی مردم عربستان به فکر انتخاب خلیفه و حاکم توسط خودشان باشند و این با پیمانی که محمد بن عبد الوهاب با محمد بن سعود بستهاند در تضاد است .
از طرفی هم می گویند اولین کسی که دموکراسی را بنیانگذاری کرد ، خلیفه دوم است . از طرفی هم کلیپ هایی داریم که می گویند در ایران دموکراسی نیست و باید دموکراسی باشد و در مقابل دموکراسی در عربستان کفر است از این قبیل شعارها که ما نخواستیم آن کلیپ ها را پخش کنیم .
این مطالب را در هفته های گذشته بیان کردیم و امشب با موضوع استغاثه در خدمت شما هستیم .
مجری :
مباحثی که در برنامه ی راه و بیراه مطرح می شود، اگر مباحث اعتقادی باشد ، از آن جایی که شیعیان باید از عقیده خود به صورت دقیق آگاه شوند و هم چنین اهل سنت هم از عقیده شیعه مطلع شوند ، نظرات شیعه را از کتب شیعه بیان خواهیم کرد. در این جلسه هم استاد یزدانی توضیح خواهند داد که استغاثه چیست و نظر وهابیت و اهل سنت و شیعیان را در این باره مطرح خواهند کرد .
دیدگاه مذاهب اسلامی در مورد استغاثه و توسل
استاد یزدانی :
یکی از مباحث اساسی که مسلمان ها و وهابیت در مورد آن با هم به شدت اختلاف دارند ، بحث استغاثه ، توسل ، تبرک و زیارت قبور است .
نظر وهابی ها این است که هر نوع استغاثه به شخصی غیر از خداوند شرک و کفر است و هر کسی که این کار را انجام دهد ، خون و مال و حتی ناموسش هم حلال است و کشتن او واجب می باشد .
معنا و مفهوم استغاثه و توسل
استغاثه به این معنا است که کسی از غیر خدا کمکی بخواهد ، فرقی نمی کند که آن شخص زنده باشد یا مرده .
وهابیها هم قبول دارند دارند که استغاثه از غیر خدایی که زنده است ، اشکالی ندارد ، چون اگر زنده باشد ، تأثیر گذار است و اگر بمیرد ، تأثیر ندارد . بنابراین استغاثه از غیر خدایی که زنده است ، جایز می باشد ؛ یعنی خدای زنده در کنار خدای بزرگ اشکالی ندارد ؛ ولی اگر آن غیر خدا مرده باشد ، استغاثه اشکال دارد و امکان آن نیست .
توسل هم به این معنا است که کسی نزد شخصی برود و او را واسطه بین خود و خدا قرار دهد و بگوید خدایا به حرمت فلان شخص ، فلان حاجت را برای من برآورده کن ؛ یعنی از خود آن شخص نمی خواهد ؛ مثلا به حرم نبوی نمی رود که به آن حضرت بگوید یا رسول الله حاجت مرا بر آورده کن ؛ بلکه رسول خدا (ص) را واسطه بین خود و خدا قرار می دهد تا حاجات او برآورده شود .
در حقیقت استغاثه ، در خواست کمک از خود شخص است . مثلا شخصی نزد رسول خدا (ص) برود و به آن حضرت بگوید :
يا رسول الله استسق الله لأمتک فإنهم قد هلکوا
در این جا از خود رسول خدا (ص) حاجت خود را طلب می کند .
اما توسل به این معنا است که شخصی از خداوند حاجت خود را بخواهد و بگوید خدایا به حرمت و به آبروی فلان شخص ، فلان حاجت مرا برآورده کن .
این تفاوت استغاثه و توسل است و ما در این جلسه مبحث استغاثه را بیان خواهیم کرد . به بحث توسل هم در آینده به صورت مفصل خواهیم پرداخت که این مباحث در حدود 20 جلسه طول می کشد . ما قصد داریم توسل را از قرآن ثابت کرده ، دیدگاه علمای مختلف مذاهب اسلامی را بیان نموده ، جواب هایی که علمای وهابی و اهل سنت مطرح کرده و هم چنین روایات صحیح از کتب شیعه و سنی را هم بیان کنیم .
استغاثه و توسل از دیدگاه اهل بیت عصمت و طهارت (ع)
از آنجایی که ما قول داده بودیم که در این برنامه اول “راه” را و سپس “بیراه” را مشخص کنیم ؛ بنابراین ابتداء نظر اهل بیت (ع) را مطرح می کنیم .
از دیدگاه این بزرگواران استغاثه به رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) مطلبی است قطعی و بلا شک . روایات مربوط به آن به صدها روایت صحیح السند می رسد که اهل بیت (ع) استغاثه و توسل را جایز می دانند و این از ضروریات مذهب شیعه است و همه ی علمای شیعه بر این اصل اجماع دارند و تا به حال کسی از علما با این اصل مخالفت نکرده اند .
از زمان شیخ صدوق و شیخ مفید گرفته تا زمان حال. در زمان ائمه اطهار (ع) هم که روایات متواتر زیادی در این زمینه نقل شده است .
روایات استغاثه و توسل از کتب شیعه
در این جا بنده 5 روایت از کتب شیعه نقل می کنم که در این روایات صراحتا بحث توسل و استغاثه به اهل بیت (ع) مطرح شده است . روایت اولی که همه بینندگان عزیز با این روایت آشنا هستند و در سراسر این روایت توسل و استغاثه مطرح شده ، زیارت جامعه کبیره است .
زیارت جامعه کبیره ، زیارتی است که تمام علمای شیعه از شیخ صدوق (ره) که این روایت را نقل کرده تا به امروز ، این زیارت را خواندهاند و می خوانند و بر آن مراقبت دارند و بسیاری از علما این زیارت را روزانه می خوانند . زیارت بسیار زیبایی است که سفارش شده در حرم های مطهر همه امامان شیعه به عنوان زیارت آن امام می توان خواند .
از ابتداء زیارت تا انتهای آن همه معارف شیعه ، اعتقادات شیعه در باره ائمه اطهار (ع) از زبان مبارک امام هادی (ع) نقل شده است . سند آن صد در صد صحیح است و ده ها نفر از علمای ما بر صحت این روایت تصریح دارند .
هم چنین در داستانی که در کتاب مفاتیح نقل شده است ، امام زمان (عج) سه بار توصیه می کنند که زیارت عاشورا را بخوانید و بعد می فرمایند جامعه را ، جامعه را ، جامعه را بخوانید . در این زمینه به مقدمه ای که مرحوم شیخ عباس قمی (ره) در کتاب مفاتیح الجنان نوشته اند ، مراجعه کنند که علامه مجلسی و سایر علما هم در این مورد تصریح کرده اند .
قسمت هایی از این روایت را می خوانم که بسیار زیبا است :
ومؤمن بإيابکم ، مصدق برجعتکم ، منتظر لأمرکم ، مرتقب لدولتکم آخذ بقولکم ، عامل بأمرکم ، مستجير بکم ، زائر لکم ، لائذ عائذ بقبورکم ، مستشفع إلي الله عزوجل بکم ، ومتقرب بکم إليه ، ومقدمکم أمام طلبتي وحوائجي وإرادتي في کل أحوالي و أموري… ولکم المودة الواجبة والدرجات الرفيعة والمقام المحمود والمقام المعلوم عند الله عزوجل والجاه العظيم والشأن الکبير والشفاعة المقبولة …
ای اهل بیت رسول خدا ! من سخن شما را گوش می کنم ، هر چه شما دستور دهید ، انجام خواهم داد ، من به شما پناه می آورم ، من زائر شما هستم ، من به قبر های شما پناهنده شدم ، من شما را شفیع خود قرار می دهم ، من به وسیله شما به خداوند نزدیک می شوم ، من حوائج خود شما را در درگاه خداوند واسطه می کنم . شما در هر حالی و در هر کاری شما واسطه من در پیشگاه خداوند هستید … که در آخر می فرماید هیچ گناهی نیست که اگر بخواهم از آن گناهان جدا شوم ، رضایت شما لازم است …
من لا يحضره الفقيه – الشيخ الصدوق – ج 2 ص 614
این عبارات کلام مبارک امام هادی (ع) است که به شیعیان آموزش می دهد زمانی که به زیارت یکی از اهل بیت (ع) آمدید ، این جملات را بیان کنید.
بنده توصیه می کنم که این زیارت را روزانه بخوانید . طبق این زیارت شریف ، توسل و استغاثه نه تنها جایز ؛ بلکه برای کسانی که گناهکارند ، میتوان گفت واجب است و باید برای بخشش گناهان خود باید متوسل شوند .
تمام علمای ما بر صحت این روایت اجماع دارند . خود شیخ صدوق (ره) که این روایت را نقل کرده است ، گفته اند که من صحیح ترین روایات را نقل می کنم . علامه مجلسی (ره) هم می فرماید : صحیح ترین زیارت نامه ای که از اهل بیت (ع) نقل شده هم سندا و هم متنا ، همین زیارت است . پدر علامه مجلسی (ره) همین سخن را گفته اند ، علمای معاصر ما هم حتی بر خواندن این زیارت مراقبت داشتند .
بحث سندی بر این روایت ، اصولا اشتباه و گزاف است ؛ هر چند که ما در سایت حضرت ولی عصر (عج) در قسمت چهل حدیث صحیح ، این روایت را بررسی سندی هم کرده ایم .
اما روایت دوم در کتاب شریف کافی ، جلد 5 ، صفحه 47 : از علی بن ابراهیم از پدر بزرگوارشان احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی از معاویه بن عمار از امام صادق (ع) نقل شده که از نظر سندی هم شکی در صحت آن نیست:
عن أبي عبد الله (ع) قال : شعارنا يا محمد وشعارنا يوم بدر يا نصر الله إقترب إقترب وشعار المسلمين يوم أحد يا نصر الله إقترب … وشعار الحسين (ع) يا محمد وشعارنا يا محمد .
امام صادق (ع) می فرماید : شعار همیشگی ما استغاثه به رسول خدا (ص) است و شعار ما در جنگ بدر ای یاری دهنده خداوند نزدیک شو نزدیک شو … و در آخر می فرمایند که شعار حسین بن علی بن ابیطالب (ع) در روز عاشورا ، یا محمد بوده و شعار ما اهل بیت (ع) هم همیشه یا محمد است .
کلینی ، کافی ، ج 5 ، ص 47
سند روایت هم کاملا صحیح اعلائی است و شکی در آن نیست ، بزنطی که از اصحاب اجماع هست ، ابراهیم بن هاشم را هم کسی ضعیف ندانسته ؛ بلکه حد اکثیر حسن دانسته اند . اما ما معتقدیم که طبق گفته سید بن طاووس او ثقه است و علمای ما بر وثاقت ایشان اجماع دارند . در مورد وثاقت معاویه بن عمار هم که دیگر شکی نیست .
روایت سوم در کتاب دلائل الإمامه از ابو الحسن علی بن هبه الله از ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی از پدرش از سعد بن عبد الله از یعقوب بن یزید از محمد بن ابی عمیر از هشام بن سالم نقل شده است ( این روایت هم صحیح اعلایی است) :
قال دخلت علي عبد الله بن جعفر بن محمد بعد موت ابي عبد الله (عليه السلام ) وکان ادعي الامامة فسألته عن شيء من الزکاة ،فقلت له : کم في المائة ؟ فقال : خمسة دراهم . قلت : وکم في نصف المائة ؟ قال : درهمين ونصف . فقلت : ما قال بهذا أحدا من الآمة . فخرجت من عنده إلي قبر رسول الله (صلي الله عليه وآله ) مستغيثا برسول الله . فقلت : يا رسول الله إلي من ؟ إلي القدرية ؟ إلي الحرورية ؟ إلي المرجئة ؟ إلي الزيدية ؟ فإني لکذلک إذا أتأتي رسول أبي الحسن (ع) . غلام صغيرا دون الخماسي ، فقال : أجب مولاک موسي بن جعفر . فأتيته فلما بصر بي من صحن الدار إبتدأني فقال : يا هشام ! قلت : لبيک . قال : لا إلي القدرية ، ولا إلي الحرورية ولا إلي المرجئة ، ولا إلي الزيدية ، ولکن إلينا . فقلت : أنت صاحبي فسألته فأجابني عن کل ما أردت . .
بعد از شهادت امام صادق (ع) بر عبد الله بن جعفر بن محمد (عبد الله افتح ) وارد شدم که عبدالله افتح ادعای امامت کرده بود . من در باره ی زکات از او سؤال کردم ؛ با این که ادعای امامت کرده بود ، نتوانست جوابگو باشد . از نزد او خارج شدم و به طرف قبر رسول خدا (ص) رفتم تا از رسول خدا (ص) طلب کمک کنم . گفتم: یا رسول الله (ص) من به چه کسی مراجعه کنم ؟ به قدریه ، به حروریه ، به مرجئه و یا به زیدیه مراجعه کنم ؟
کدام مذهب حق است ، عبدالله افتح ادعای امامت کرده است ؛ اما هیچ نشانی از امامت در او نیست و هیچ سؤالی را جوابگو نیست .
بعد از استغاثه به رسول خدا (ص) نوجوانی که کمتر از پنج سال داشت و نماینده امام کاظم (ع) بود ، نزد من آمد و گفت : که به محضر امام کاظم (ع) بیا . زمانی که به نزد امام رفتم .
امام از استغاثه هشام بن سالم به رسول خدا (ص) ، با خبر شده بعد شخصی را نزد هشام می فرستد.
فرمودند : یا هشام ! لازم نیست که پیش قدریه یا حروریه خوارج یا مرجئه و یا زیدیه بروی ، نزد ما بیا و من به محضر ایشان رفتم و هر سؤالی که از امام کردم ، جواب من را دادند .
طبری ، محمد بن جریر ، دلائل الإمامه ، ص 323 و 324
چون ما شیعیان اعتقاد داریم که امام باید علم لدنی داشته باشد و هیچ مطلب پنهانی از امام نباید وجود داشته باشد و در این جا هم هشام بن سالم هر سؤالی از امام کاظم (ع) پرسیده ، امام پاسخ آن را داده اند .
این نص صریح است بر جواز استغاثه به قبر رسول خدا (ص) و امام کاظم (ع) هم این کار هشام بن سالم را تأیید کرده است و شکی در آن وجود ندارد .
روایت چهارم:
علی بن ابراهیم از پدرش ، از ابن ابی عمیر و محمد بن اسماعیل و فضل بن شاذان و از صفوان ، روایت سه سند دارد :
امام صادق (ع) می فرماید : قبل از این که وارد مدینه شوی ، غسل کن ، نزد قبر رسول خدا (ص) برو ، به ایشان سلام کن …
تا این که به شیعیان یاد می دهند که چگونه زیارت نامه بخوانند :
… اللهم إنک قلت : « ولو أنهم إذ ظلموا أنفسکم جاؤک فأستغفروا الله وأستغفر لهم الرسول لوجدوا الله توابا رحيما » وإني أتيت نبيک مستغفرا تائبا من ذنوبي وإني أتوجه بک إلي الله ربي وربک ليغفر لي ذنوبي …
خدایا خودت فرمودی :« اگر انسانی گناهی انجام داد ، وظیفه دارد که نزد رسول خدا (ص) بیاید و پیامبر به خاطر او از خداوند طلب استغفار کند ؛ تا این که خداوند گناه او را ببخشد . » من نزد پیامبرت آمدم تا گناه مرا ببخشی .
قسمت اول این حدیث توسل است و در قسمت دوم استغاثه :
(ای رسول خدا (ص) ) پیش تو آمده ام تا شما را واسطه بین خود و خدا قرار دهم ؛ تا این که خداوند گناه مرا ببخشد .
این روایت سه سند کاملا صحیح دارد که هم توسل و هم استغاثه را ثابت می کند . از همه مهمتر این که روایت از امام صادق (ع) است و شکی در صحت آن نیست .
کلینی ، کافی ، ج 4 ، ص 551 ، باب دخول مدینه زیاره النبی (ص) و دعاء عند قبره ، روایت 1
روایت پنجم از روایات بسیار جالب است :
وعنه عن ابيه عن الحسين بن سعيد عن فضالة عن أبان ومعاوية بن وهب قالا قال أبو عبدالله (ع) إذا قمت إلي الصلاة فقل – اللهم إني أقدم إليک من محمد (ص) بين يدي حاجتي وأتوجه به إليک فجعلني به وجيها عندک في الدنيا والآخرة ومن المقربين اجعل صلاتي به مقبولة وذنبي به مغفورا ودعائي به مستجابا إنک أنت الغفور الرحيم
امام صادق (ع) به ما دستور دادند زمانی که نماز می خوانی ( نماز شب ) بگو :
خدایا من رسول خدا (ص) را واسطه خود قرار دادم تا حاجت مرا بدهی ، من به واسطه پیامبر تو ، به سوی تو می آیم ؛ پس رسول خود را واسطه بین من و خودت در دنیا و آخرت قرار بده …
این روایت هم کاملا صحیح است و شکی در آن نیست .
کلینی ، کافی ، ج 2 ، ص 309 ، روایت 3
اما روایت ششم که سند این روایت هم صحیح است . علی بن ابراهیم از پدرش از ابی عمیر از معاویه بن عمار از امام صادق (ع) نقل کرده است :
قال قال لي أبو عبدالله (ع) ابتداء منه يا معاويه أما علمت أن رجلا … قل اللهم إني أسئلک باسمک العظيم الأعظم الأجل الأکرم المخزون المکنون النور الحق البرهان المبين الذي هو النور … وأتوجه إليک بمحمد وإهل بيته أسألک بک وبهم أن تصلي علي محمد وآل محمد وأن تفعل بي کذا وکذا .
امام صادق (ع) می فرماید : هر زمان که مشکلی داشتی و دعایت مستجاب نمی شد ، این دعا را بخوان : خدایا از تو می خواهم به حق اسماء اعظم تو …
هر حاجتی داشتی علاوه بر این که خداوند را به اسماء مبارک او قسم می دهی باید رسول خدا (ص) را هم واسطه قرار دهی
به واسطه رسول خدا (ص) و اهل بیت مطهر (ع) ایشان حاجت خود را از خدا بخواه و بر پیامبر و اهل بیت (ع) ایشان صلوات بفرست ؛ تا این که خداوند دعای تو را مستجاب کند .
کلینی ، کافی ، ج 2 ، 582
سند این روایت هم کاملا صحیح است . در این باب روایات بسیار زیاد است ؛ اما ما فرصت نقل آن ها را نداریم . اگر هیچ روایتی غیر از زیارت جامعه کبیره نبود ، باز هم برای ما کافی است ؛ در عین حال صد ها روایت صحیح در کتاب شریف کافی و سایر کتاب های ما وجود دارد که توسل ، استغاثه ، تبرک و زیارت اهل بیت (ع) را ثابت می کند . در طول تاریخ از امیر المؤمنین (ع) و صدیقه طاهره (ع) تا به امروز اجماع شیعه بر جواز توسل و استغاثه است و تا به حال هیچ شیعه ای هم تردید نکرده است .
این مطالب را بیان کردیم ؛ برای این که عده ای اعتراض می کردند که ما برای احراز توسل و استغاثه به کار خلیفه دوم و پسرش استدلال می کنید ، این ها برای ما حجت نیستند . ما این روایات را از امام صادق (ع) خواندیم تا شیعیان بدانند که نه تنها یک روایت ؛ بلکه ده ها روایت در جواز توسل و استغاثه موجود است .
مجری :
این روایات نمونه ای از روایات شیعه، با سند صحیح بود . خدا را شکر می کنیم که به ما توفیق داد ، در این برنامه از کتب شیعه هم استفاده کنیم . قبل از ورود به بحث دوم ، کلیپی آماده شده در خصوص مذهب شیعه است که اهل سنت گفتند در برخی از فتوا می توان به فقه شیعه مراجعه کرد و می توان مذهب شیعه را یکی از مذاهب پنج گانه اسلامی دانست.
شیخ احمد الطیب ، رئیس الازهر مصر : مذهب شیعه را مذهب پنجم اسلامی میدانیم:
کلیپ 1 :
مجری :
آیا الازهر مذهب شیعه را مذهب پنجم اسلامی می داند ؟
شیخ احمد الطیب ، رئیس الازهر مصر :
بله ، این را به صورت رسمی قبول داریم ، مذهب پنجم است ، چه مشکلی دارد ؟ مذهب جعفری ، یک مذهب فقهی است و حتی گاهی اوقات در مراکز فتوا، به فقه جعفری فتوا داده می شود ؛ به خصوص در مسائل ازدواج و طلاق . وقتی دچار مشکل می شویم و ممکن است خانواده از هم پاشیده شود ، برای این قضیه راه حلی پیدا کردیم که در مذهب جعفری و مذهب زیدی است و از این راه حل استفاده می کنیم و هیچ مشکلی ندارد ، ما افراد آزاد اندیشی هستیم و همه این فرقه ها مسلمان هستند .
اختلاف بین ما و بین شیعه ، مانند اختلاف من که سنی مالکی هستم با سنی حنفی و با سنی شافعی است . این روش ثابت ما است و همین راه را حفظ می کنیم و آن را از بازیچه سیاست ها شدن حفظ می کنیم .
مجری :
سخنان احمد الطیب ، یکی از علمای اهل سنت بود که در قبلا هم پخش شده بود تا شما بینندگان عزیز تفاوت دیدگاه اهل سنت و وهابیت را در خصوص شیعه درک کنید .
استاد یزدانی تا این جا ، موضع شیعه را در خصوص توسل و استغاثه مشخص شد . حال عقیده وهابیت را در این زمینه ، به صورت مستدل بیان کنید تا تفاوت را بهتر و بیشتر درک کنیم و بعد نظر اهل سنت را مطرح کنید .
دیدگاه وهابیت در مورد توسل و استغاثه
استاد یزدانی :
این کلیپی را که مشاهده کردیم ، از کلیپ هایی است که باید همیشه در شبکه ولایت پخش شود ؛ زیرا جواب محکمی بر وهابیت است که یک عالم سنی در مهم ترین مرکز علمی و دینی اهل سنت دنیا ؛ یعنی الازهر مصر ، تصریح می کند که ما مذهب شیعه را به عنوان پنجمین مذهب اسلامی قبول داریم و گاهی در فتاوا ، به خصوص در بحث ازدواج و طلاق مشکل داریم که طبق مذهب جعفری فتوا می دهیم .
همین فرد در روزهای اولی که به ریاست دانشگاه الازهر مصر رسیده بود، تصریح می کند اختلاف ما با شیعه مثل اختلاف مالکی ها با حنفی ها و با شافعی ها است . ما در اصول اختلافی نداریم و اختلافات جزئی بین مذاهب اسلامی وجود دارد و این اختلافات باعث نمی شود که یکدیگر را بکشیم و فتوا به قتل بدهیم .
این نظر کاملا بر خلاف نظر وهابیت است و امیدوارم تدبیری اندیشه شود که از این کلیپ ها هر روز پخش شود که همین کفایت می کند بر این که اذهان اهل سنت و وهابیت روشن شود .
بنده دیدگاه محمد بن عبد الوهاب را در مورد توسل و استغاثه می خوانم تا شکی باقی نماند . کتاب الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه ، جلد اول ، کتاب العقائد ، صفحه 144 :
مطالبی را که از ابتدای صفحه شروع می کند که چه اعتقاداتی دارد
… و أما الذي أنکرنا عليهم وکفرناهم به ، فإنما هو : الشرک بالله مثل أن تدعوا نبيا من الأنبياء أو ملکا من الملائکة ، أو تنحر له أو تنذر له ، أو تعتکف عند قبره ، أو ترکع بالخضوع والسجود له ، أو تطلب منه قضاء الحاجات أو تفريج الکربات فهذا شرک قريش ، الذي کفرهم به رسول الله (ص) وقاتلهم عند هذا
… اما چیزی که ما انکار می کنیم و با آن مخالف هستیم و مسلمانان را به خاطر آن تکفیر می کنیم ؛ این است که شخصی یکی از پیامبران ( حضرت موسی و یا حضرت عیسی ) را بخواند یا این که یکی از ملائکه خداوند ( جبرائیل یا میکائیل ) را بخواند یا برای آن ها قربانی کند و یا این که نذر کند یا در کنار قبر رسول خدا (ص) اعتکاف کند و رکوع و سجده نماید یا از او حاجت خود را بخواهد و …. این شرکی است که قریش آن را انجام می داد ، این کفری بود که رسول خدا (ص) گفت قریش مشرک است و به خاطر همین با قریش جنگید …
العاصمی النجدی القحطانی ، عبد الرحمن بن محمد بن قاسم ، الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه ، ج اول ، کتاب العقائد ، ص 144
چون قریش از ملائکه و انبیاء طلب کمک می کردند!!! . مشخص نیست که کدام یک از قریش بوده که در زمان کافر بودن پیامبر (ص) را می خوانده و از او طلب کمک می کرده و یا رسول الله می گفته .
این عقیده محمد بن عبد الوهاب است . تناقض گویی در حرف های این وهابی ها زیاد است که انسان تعجب می کند از عقل مردمی که این مطالب را خوانده اند و به آن اعتقاد پیدا کرده اند .
در مجموعه مؤلفات شیخ محمد بن عبد الوهاب در جزء سوم قسمت رسائل الشخصیه همین مطلب را بیان می کند . در صفحه 39 ، نامه ای که در جواب به عبد الله بن سهیل می نویسد :
… واعلم أن المشرکين في زماننا قد زادوا علی الکفار في زمن النبي (ص) بأنهم يدعون الأولياء والصالحين في الرخاء والشدة ويطلبون منهم تفريج الکربات وقضاء الحاجات مع کونهم يدعون الملائکة والصالحين ويريدون شفاعتهم والتقرب بهم …
مشرکین زمان ما از مشرکین زمان رسول خدا (ص) مشرک تر هستند ؛ برای این که در سختی ها و گرفتاری های خود صالحین و اولیاء را می خوانند و در گرفتاری های خود از آن ها طلب حاجت می کنند و در عین حال ملائکه و صالحین را می خوانند و از آن ها طلب شفاعت و تقرب می کنند یعنی استغاثه می کنند .
محمد بن عبد الوهاب ، مجموع مؤلفات شیخ محمد بن عبد الوهاب ، جزء سوم قسمت رسائل الشخصیه ، ص 39
به خاطر همین استغاثه ای که می کنند ، از مشرکین مکه هم مشرک تر هستند ؛ همان طور که پیامبر خدا (ص) با آن ها جنگید ، ما هم باید با آن ها بجنگیم . البته این مطلب را از ابن تیمیه نقل می کند ؛ ولی بنده این مطلب را در کتاب های ابن تیمیه ندیدم .
به هر حال دیدگاه وهابیت بسیار واضح و روشن است و اگر شبکه های وهابی را مشاهده کنیم ، دائما همین کار را انجام می دهند و می گویند : مسلمان ها به علت این که استغاثه می کنند و یا علی ، یا حسین ، یا عبد القادر گیلانی می گویند ، مشرک هستند و این مطلب نیازی به اثبات ندارند .
مجری :
همان طور که استاد یزدانی اشاره کردند شبکه های وهابی دقیقا همین رویه ی محمد بن عبد الوهاب را دارند . کلیپ دیگری را آماده کردیم که از شما خواهش می کنیم با دقت بیشتری مشاهده نمایید .
عبد الفتاح خدمتی ، رئیس شبکه کلمه: در جامعه اهل سنت نیز هزاران بدعت، قبر پرستی و بت پرستی وجود داد
کلیپ 2 :
مجری هاشمی :
آیا این فرمایش شما به این معنا است که جامعه اهل سنت، سنت زنده ی زنده است ؟
کارشناس وهابی :
نخیر ، در جامعه ی اهل سنت هم هزاران بدعت هست ، بنده بارها عرض کرده ام . بنده اذعان دارم و اعتراف می کنم که در جامعه تشییع موحدینی هستند که یک در صد آن در جامعه ی اهل سنت دیده نمی شود . موحدینی در جامعه شیعه داریم که حسین وار و علی وار هستند ، موحدند .
ما اگر چه الان داریم جامعه ی شیعه را خطاب قرار می دهیم ، اهل سنت هم بشنوند . بدعت اگر در جهان شیعه است ، در جهان اهل سنت هم هست ، چقدر بدعت هست ، چقدر قبر پرست و بت پرست در جهان اهل سنت هست متأسفانه . و ما ابرئ نفسی به قول حضرت موسی (ع) . ما هم جهان اهل سنت را از این بدعت ها و شرک ها مبرا نمی دانیم .
مجری :
آقایان وهابی، جهان اهل سنت را از شرک و خرافات و بدعت مبرا نمیدانند . این الفاظی است که رئیس یکی از همین شبکه های وهابی بیان کرد .
شما بینندگان عزیز و شما اهل سنت گرامی ببینید که این ها در خصوص شما چه می گویند .
« موحدینی در جامعه شیعه هست که یک در صد در جامعه اهل سنت وجود ندارد .»
شیعه که این مطلب را قبول ندارد و حجت نیست ؛ البته به عنوان اقرار از شما می پذیریم که شیعیان موحد هستند ؛ ولی شما و دوستان شما هستند که شبانه روز در حال محکوم کردن شیعه هستید به علت این که شیعه استغاثه و توسل می کند .
اگر شما استغاثه و توسلی که به معنای کلی ، اهل سنت دارند ، بدعت و شرک می دانید ، شیعه را هم باید مشرک بدانید و نباید شیعه را از اهل سنت در این قضیه جدا کنید ؛ چون هر دو مذهب به استغاثه و توسل قائل هستند .
با دیدن این کلیپ ، دیدگاه وهابیت برای ما بسیار واضح و روشن شد .
اما نظر اهل سنت و علمای آن ها در مورد استغاثه و توسل چیست ؟
جایگاه توسل و استغاثه در مذهب اهل سنت
استاد یزدانی :
در خصوص کلیپی که پخش شد ، توضیحات شما کافی بود . این مطلب که کار شناس وهابی گفت : در جامعه شیعه موحدینی هست که یک در صد هم در جامعه اهل سنت نیست .
اگر یک در صد هم فرض کنیم ، اهل سنت صفر می شوند . این مطلب بسیار عجیب است و باید این کلیپ همیشه در شبکه ولایت پخش شود تا مردم متوجه شوند که وهابی ها فقط شیعه را تکفیر نمی کنند و قتل شیعه را فقط جایز نمی دانند ؛ بلکه اهل سنت را هم بدعت گذار و مشرک می دانند ؛ همان طور که قبل از این تصریح این مطلب را پخش کردیم .
اما دیدگاه اهل سنت :
ما بسیار واضح و روشن بیان می کنیم که هیچ شیعه ای اگر رسول خدا (ص) را می خواند و از ایشان طلب حاجت می کنند ، اعتقاد ندارد که رسول خدا (ص) خدا و شریک اوست . اگر کسی معتقد باشد که رسول خدا (ص) ، خدا هست و از او حاجتی بخواهد ، فرقی نمی کند که چه مذهبی داشته باشد ، قطعا مشرک و کافر است .
اگر کسی از رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) حاجتی بخواهد با این اعتقاد که آن ها قدرتی دارند جدا از قدرت خداوند ؛ یعنی قدرتی استقلالی دارند در استجابت دعا و خودشان از قدرتی که خودشان دارند می توانند حاجت انسان را بر آورده کنند ، قطعا مشرک و کافر است . ما اگر می گوییم اهل بیت (ع) حاجت ها را برآورده می کنند ، منظورمان این نیست که در این کار قدرتی مستقل دارند ؛ بلکه منظور این است که خداوند به آن ها قدرتی داده اند که حاجت ها را برآورده می کنند .
خداوند به خلفای خود در زمین قدرتی عطا کرده که وقتی مردم آن ها را می خوانند و طلب حاجت می کنند ، می توانند دعای مردم را به استجابت برسانند .
در حقیقت رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) واسطه فیض هستند ؛ یعنی هر رحمتی از جانب خداوند به انسان ها میرسد ، آن ها واسطه این رحمت هستند . اما قدرت اصلی و کسی که حاجات انسان را برآورده می کند ، خداوند بزرگ است و حاجت دهنده فقط خداوند است و اهل بیت (ع) فقط واسطه هستند و اگر قدرتی هم دارند ، این قدرت را خداوند به آن ها ارزانی کرده است .
علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح دارند و می گویند که اگر ما چیزی از رسول خدا (ص) می خواهیم ، منظور مان این نیست که رسول خدا (ص) ، خدا است و پیامبر (ص) قدرت استقلالی در کنار خداوند دارد ؛ بلکه ایشان فقط واسطه بین خدا و خلق اوست و قدرت اصلی از آن خداوند است .
یک نمونه از این تصریح علمای اهل سنت در کتاب الجوهر المنظم فی زیاره القبر الشریف النبوی المکرم ، تألیف احمد ابن حجر هیثمی که یکی از علمای مشهور اهل سنت که علیه شیعه کتاب های زیادی نوشته در عین حال بر علیه ابن تیمیه و افکار او هم تألیفاتی داشته است . این کتاب چاپ دار الجوامع الکلم در قاهره است .
در صفحه 151 از این کتاب تصریح می کند :
المستغاث به في الحقيقة هو الله ، والنبي (ص) واسطة بينه وبين المستغيث ، فهو سبحانه مستغاث به والغوث منه خلقا وايجادا والنبي مستغاث …
در حقیقت کسی که ما از او کمک می خواهیم ، خداوند است و رسول خدا (ص) واسطه بین ما و بین خداوند است و مستغاث حقیقی خداوند می باشد . کسی که خلق و ایجاد می کند ، خداوند است و پیامبر (ص) واسطه می باشد …
باز در صفحه بعد :
فالمستغاث به في الحقيقة هو الله …
کسی که به فریاد ما می رسد و به ما کمک می کند و حاجات ما را می دهد ، فقط و فقط خداوند است ….
احمد ، ابن حجر هیثمی ، الجوهر المنظم فی زیاره القبر الشریف النبوی المکرم ، چاپ دار الجوامع الکلم قاهره ، ص 151 و ص 152
روایات صحیح السند استغاثه از کتابهای اهل سنت
اما روایاتی در صحیح ترین کتاب های اهل سنت وجود دارد که استغاثه را ثابت می کند که بنده امشب یکی دو مورد از این روایات را می خوانم :
استغاثه حضرت هاجر (س) به جبرئیل
کتاب صحیح بخاری ، از مهم ترین کتاب های اهل سنت می باشد . در صفحه 830 از این کتاب ، کتاب احادیث الانبیاء ، روایت 3365 :
از عبدالله بن محمد و از ابو عامر عبد الملک بن عمرو …
داستان حضرت ابراهیم (ع) و حضرت اسماعیل و مادر بزرگوارشان هاجر را نقل می کند : زمانی که حضرت ابراهیم (ع) ، به دستور خداوند ، همسر و فرزند شان را به مکه آوردند و در آن جا رها کردند . وقتی حضرت ابراهیم از آن جا رفتند ، هاجر فاصله بین صفا و مروه را برای پیدا کردن آب ، هفت مرتبه طی کرد . در مرتبه هفتم وقتی نزدیک اسماعیل شد، با خودش گفت: بروم ببینم فرزندم چه کار می کند، وقتی صدایی شنید گفت :
أغث إن کان عند ک خير فإذا جبرئيل ، قال: فقال بعقبه هکذا وغمز عقبه علي الارض …
به فریادم برس اگر خیری در نزد توست . صدا ، صدای جبرئیل (ع) بود که گفت با پشت پا به زمین بزن که از همان محل آب خارج شد …
بخاری ، ابی عبدالله محمد بن اسماعیل ، صحیح بخاری ، چاپ دار ابن کثیر ، ص 830 ، کتاب احادیث الانبیاء ، روایت 3365
این آب سر منشإ به وجود آمدن شهر مکه شد . در این جا هم حضرت هاجر به غیر خدا یا به حضرت اسماعیل و یا به حضرت جبرئیل (ع) استغاثه کرده است .
در حالی که محمد بن عبد الوهاب گفته بود که هر کس به ملکی از ملائکه خداوند استغاثه کند ، مشرک و کافر است و رسول خدا (ص) با این افراد که به ملائک استغاثه کردند ، جنگید و آن ها را کشت ، ما هم باید بکشیم . این جا حضرت هاجر ، طبق روایتی که در این کتاب آمده به جبرئیل (ع) استغاثه کرده ، آیا حضرت هاجر کافر بوده یا مسلمان بوده ؟
طبق نظر وهابی ها ، کافر بوده اند . آیا رسول خدا (ص) که این داستان را نقل می کند و هیچ اشکالی از آن نمی گیرد ، مسلمان بود یا کافر ؟ در این جا طبق استدلال محمد بن عبد الوهاب ، رسول خدا (ص) هم کافر بودند . این مطلب در صحیح ترین کتاب اهل سنت نقل شده و استغاثه حضرت هاجر به جبرئیل را ثابت می کند .
طبق مبنای وهابیها باید بگوییم حضرت هاجر کافر شده و جبرئیل (ع) هم که جواب این استغاثه را داده اند ، کافر بودند . رسول خدا (ص) هم که این داستان را نقل کرده ، کافر بوده و راویان این حدیث هم که بخاری را هم شامل می شود ، نیز کافر بوده است .
اگر بخاری استغاثه را قبول نداشت ، باید بر این روایت حاشیه می زد که در این جا هیچ حاشیه ای ننوشته اند .
این مطلبی نیست که ساخته من باشد ، روایتی است که علمای اهل سنت به آن استدلال می کنند .
مجری :
کلیپ دوم را باهم ببینیم که در خصوص رو در رو کردن تروریست هایی است با خانواده های کشته شدگان
کلیپ 3 :
رو در رو کردن چند تروریست داعش با یک خانواده عراقی در محل جنایت :
همسر شهید : شوهرم بیرون آمد و در این جا دم در کشتن . این شخص شوهر من را کشت .
گزارشگر : کار شوهرت چه بود؟
همسر شهید : کاسب بود . در این جا خانه اجاره کرده بودند و مواد منفجره گذاشته بودند .
چرا شوهرم را کشتید . مگر شما یک سوراخ درست نکرده بودید و ما را نگاه نمی کردید ، چرا ؟ خدا لعنتت کند . می دانی چه کار کردی ؟ چند نفر را یتیم کردی ؟ می دانی ، می دانی ؟ خدا لعنتت کند . این از همه کوچک تر است ، چرا ؟
چرا کشتی ؟ چرا کشتی ؟
فرزند شهید : چرا پدرم را کشتی ؟ چرا پدرم را کشتی ؟ من دیگر نمی توانم او را ببینم .
مادر شهید : چرا پسرم را کشتی ؟ چرا پسرم را کشتی ؟ سر پرست چهار خانواده بود ، چرا او را کشتی؟ این بچه چهار ساله بود چرا؟ چرا؟ چرا ؟
همسر شهید : تو خانواده نداری ، مادر نداری ، چرا ؟
فرزند شهید : چرا پدرم را کشتی ؟ چرا پدرم را کشتی ؟ حرف بزن ، حرف بزن ؟ چرا فقط بگو به چه گناهی ؟ چهار نفر را یتیم کردی ، چرا ؟ چرا ؟ فقط بگو به چه گناهی ؟
مادر شهید : تو چطور بعد از این غذا می خوری ؟ آب می نوشی ؟ این پسرم بود ، می دانی پسرم یعنی چه ؟ شما هر انسان شریف و خوب را کشتید ، بروید و تروریست های داعش را بکشید . چرا ؟…
مجری :
این تروریست ها کسانی هستند که می گویند فقط بگویید یا الله و انسان ها را بکشید . هیچ کدام از این ها یا حسین نمی گویند ؛ ولی به خاطر یا حسین گفتن ، انسان ها را می کشند . اگر فقط یا الله نگویید شما را می کشیم ؛ ولو این که خانواده های شما را این طور عزادار کنیم و هر جنایت دیگری انجام دهیم .
استاد یزدانی :
واقعا درد آور است ، بنده به همه خانواده ها چه شیعه و چه سنی توصیه می کنم که یک لحظه خودتان را جای این خانواده بگذارید و بدانید که وهابیت ، فقط شیعه را نمی کشد ، الان مناطق اهل سنت در دست آن ها ست و اهل سنت را می کشند و اگر زودتر در مقابل این وهابی های وحشی قد علم نکنیم ، به زودی این بلا را بر سر ما هم خواهند آورد و به هیچ کس رحم نخواهند کرد .
ابن تیمیه: اگر حیوانتان را در بیابان گم کردید، به بندگان خداوند استغاثه کنید:
روایاتی را از کتب وهابی ها بیان کنم که به آن استدلال می کنند برای جواز استغاثه . کتاب الکلم الطیب من أذکار النبی (ص) ، تألیف ابن تیمیه ، متوفای 728 هـ ، با تحقیق عبد القادر الارنؤوط ، چاپ مکتبه دار البیان ، صفحه 109 ، فصل 39 ، روایت 176 :
عن ابن مسعود عن النبي (ص) قال : إذا انفلتت دابة أحدکم بأرض فلاة ، فليناد : يا عباد الله احبسوا ، يا عباد الله احبسوا ، فإن الله عزوجل في الارض حاضرا سيحبسه ….
از ابن مسعود از رسول خدا (ص) نقل شده که اگر در بیابان خشکی بودی و حیوان شما گم شد ، فریاد بزن : ای بنده های خدا حیوان مرا بگیرید ( نمی گوید یا الله احبسوا ) خداوند در روی زمین کسانی را گمارده تا به فریاد شما رسیدگی کند و حیوان شما را پیدا می کند .
ابن تیمیه ، الکلم الطیب من أذکار النبی (ص) ، تحقیق عبدالقادر الارنؤوط ، چاپ مکتبه دار البیان ، ص 109 ، روایت 176
مجری :
در پاورقی همین صفحه آمده که اسناده ضعیف ، اگر سند ضعیف باشد که نمی توان به آن استدلال کرد . پاسخ شما در این باره چیست ؟
استاد یزدانی :
من کاری به سند روایت ندارم ، من به روایت استدلال نکردم ؛ بلکه به حرف ابن تیمیه استدلال کردم . ابن تیمیه این روایت را بیان می کند و به آن استدلال می کند . آیا ابن تیمیه مسلمان بوده یا کافر بوده ؟
مجری :
طبعا باید بگوییم مسلمان بوده است .
استاد یزدانی :
اگر بگوییم که روایت ضعیف بوده ، در این جا مشکل بیشتر می شود ، ابن تیمیه به یک روایت ضعیف برای جواز استغاثه استدلال کرده و این استدلال ، قضیه را بدتر می کند . اگر روایت صحیح بود و ابن تیمیه به یک روایت صحیح استدلال می کرد ، عذر ابن تیمیه قابل قبول بود ؛ اما زمانی که به یک روایت ضعیف ، برای جواز استغاثه استدلال کرده ، کار ابن تیمیه را خراب می کند .
بنده به صحت روایت کاری ندارم ؛ البته می توان صحت روایت را اثبات کرد و می توان به این سخنان آقای الارنؤوط پاسخ داد .
آیا ابن تیمیه می دانسته این روایت ضعیف است یا این که نمی دانسته ؟ اگر می دانسته که کارش به مشکل بر می خورد و اگر نمی دانسته که نباید این کتاب را می نوشت . مهم این است که ابن تیمیه برای جواز استغاثه و یاری خواستن از غیر خدا چنین روایتی را در کتاب خود آورده است .
إن شاء الله به این مباحث می رسیم که علمای اهل سنت برای جواز توسل به روایاتی استدلال کردند ، برای ما مهم نیست که روایت صحیح است یا نه ، مهم حرف آن عالم اهل سنت است که برای جواز استغاثه به آن روایت استدلال کرده است .
مجری :
کلیپ سوم را ببینیم که نظر یکی از علمای اهل سنت در مورد استغاثه و توسل است .
شیخ جمیل حلیم: اگر توسل و استغاثه شرک است؛ پس تمام امت اسلامی کافر هستند
کلیپ 3 :
شیخ جمیل حلیم ، از علمای اهل سنت مصر :
ما مطالب و کتب و دلائل مورد اعتقادی داریم از کتبی که خود وهابی ها و پیروان آن ها تألیف کرده اند که در آن صحابه رسول خدا (ص) را تکفیر کرده اند و من برخی از این مثال ها و ادله را که در اختیار دارم برای شما بیان می کنم . از جمله سخنانی که در مورد تکفیر بزرگان این امت گفته اند این است که وقتی این وهابی ها می گویند که استغاثه و توسل و طلب کردن ، شرک و عبادت غیر خداست ؛ پس تمام امت اسلامی و بزرگان آن را تکفیر کردند .
ابن کثیری که این وهابی ها خیلی دوستش دارند ؛ چون شاگرد ابن تیمیه بود . در کتاب البدایه و النهایه ، در رخداد های سال یازدهم هجری و ابن اثیر در کتاب الکامل فی التاریخ و طبری در تاریخش ، این که لشگر صحابه در زمان خلافت ابوبکر ، وقتی برای جنگ یمامه رفتند ، شعار آن ها وامحمداه بود و چه کسانی در این لشکر بودند ، علی و خالد و در زمان ابوبکر بود ؛ یعنی به قول وهابی ها که می گویند استغاثه و توسل شرک است ، پرستش غیر خداست ؛ پس ابوبکر و عمر را تکفیر کردند ؛ زیرا حاضر بودند ؛ ولی چیزی نگفت و اقرار کرد و عثمان و علی که در لشگر بودند و خالد و صحابه و تابعین که بعد از آن ها آمده اند و چیزی که بن باز در شرحش بر کتاب فتح الباری ذکر می کند ، در مورد بلال بن حارث مزنی که از صحابه پیامبر بود ، در مورد کاری که این صحابی انجام داده بود ، گفت این کار شرک است .
بلال بن حارث مزنی چکار کرده بود ؟ در سال رماده نزد قبر پیامبر(ص) رفت و گفت : یا رسول الله برای امتت طلب باران کن ، دارند هلاک می شوند .
مجری :
ملاحظه فرمودید بحث استغاثه ای که علمای اهل سنت آن را جایز می دانند . نکته ای در این کلیپ بود که از استاد یزدانی درخواست می کنیم که در این خصوص توضیحاتی را بدهند . ایشان ادعا کردند که امیر المؤمنین (ع) در لشکر خلیفه اول بودند . آیا چنین چیزی صحت دارد ؟
استاد یزدانی :
البته این بحث حاشیه ای است ؛ اما چیزی که برای ما مهم بود ، این است که یکی از علمای اهل سنت به دو روایت برای جواز استغاثه استدلال می کند که ان شاء الله ما در هفته آینده روایت بلال بن حارث را به تفصیل بحث خواهیم کرد .
بلال بن حارث یکی از اصحاب رسول خدا (ص) است که بر سر قبر ایشان می رود و می گوید :
يا رسول الله استسق الله لأمتک فإنهم قد هلکوا
بعد از رسول خدا (ص) سراغ قبر آن حضرت می رود و خلیفه دوم هم نظر او را تأیید می کند .
مطلب دیگری که از ابن کثیر ، شاگرد ابن تیمیه نقل کرد ؛ ولی آن چه برای ما مهم بود این است که یک عالم سنی آمده و به این روایت استدلال کرده است ؛ ولی با همه صحبت های ایشان موافق نیستیم .
گفتند که امیر المؤمنین (ع) در جنگ یمامه ، در لشگر ابوبکر بوده ؛ در حالی که چنین مطلبی اصلا صحت ندارد . امیر المؤمنین (ع) بعد از رسول خدا (ص) ، جز در جنگ جمل ، صفین و نهروان ، هیچ وقت دست به شمشیر نبرده اند و در هیچ لشکری حضور نداشته اند و نمی توانند در این زمینه روایت معتبری با سند صحیح از کتاب های خود به ما نشان دهند .
اخبار روز وهابیت:
مجری :
بنده باید در مورد چند موضوع توضیحاتی را خدمت شما عرض کنم : مورد اول : موضوعی است که در این روزها بسیار مهم می باشد و همه در جریان آن قرار گرفته اند ، بحث عراق و گروهک تروریستی داعش می باشد که به آن جا حمله کرده و فعلا شهر های اهل سنت را به تصرف خود در آورده و جنایت های خود را در آن شهر ها انجام می دهد .
آن چه در خبر گزاری ها هست و بار ها در شبکه ی جهانی ولایت هم کلیپ آن ها را پخش کرده ، اعلام حمایت علمای اهل سنت است از مردم مسلمان عراق ، چه شیعه و چه اهل سنت ،که با هم متحد هستند و گروه های اسلامی اهل سنت که ادعا کردند نه تنها فقط با کلام و فتاوای خود از اهل سنت و شیعیان دفاع می کنند ؛ بلکه با عمل خود هم در مقابل داعش می ایستند و داعش را هم یک گروه تروریستی و مضل می دانند .
موضوع دوم ، در خصوص سریالی است که قرار است در ماه رمضان در شبکه ی ام بی سی پخش شود . این شبکه ابتدا سریال حسنین را پخش کرد و گفتیم که آن سریال از لحاظ تاریخی مورد تأیید نیست و دروغ های زیادی در آن است . بعد از آن سریال افسانه عمر بن خطاب را به نمایش گذاشتند و امسال هم قرار است سریال أمس أحبک ابایر و بعده ؛ یعنی دیروز ، امروز و فردا دوستت خواهم داشت .
موضوع این سریال بسیار عجیب است و در رسانه های وهابی و فضای مجازی جنجالی را آفریده است . مثلا در این زمینه روزنامه الحیاه مطالبی در این باره مطالبی را بیان کرده که :
بسیاری از مردم به پخش این سریال از شبکه ام بی سی اعتراض دارند ؛ زیرا محتوای این سریال در باره زنای با محارم است .
یعنی همین شبکه ای که سریال حسنین و بعد سریال افسانه عمر بن خطاب را پخش کرد ، در ماه مبارک رمضان چنین سریالی را نمایش می دهند . ما چنین ادعایی نکردیم ، آقای آل شیخ در خطبه نماز جمعه خود به مردم هشدار می دهد که :
این سریالی که در شبکه ام بی سی پخش خواهد شد ، در خصوص زنای با محارم است و این عمل را ترویج می دهد .
البته سایت های آن ها در این خصوص موضعگیری کرده اند و این موضوع را رد کرده اند که یا باید بگویند که آقای آل شیخ اشتباه کرده و بدون اطلاعات نظر داده و یا این که نه این کار را می خواهند توجیه کنند و خیلی جالب است که در سایت ها و روزنامه های خود مثلا روزنامه الریاض ، توجیحات بسیار مضحکی در این باره بیان کرده اند و به هر حال می خواهند روابط خارج از چهار چوب را چگونه توجیح کرده اند و گفته اند :
این دو خانمی که در این سریال هستند ، با هم دوست هستند نه خواهر . و این روابط خارج از چهار چوب در خصوص محارم نبوده .
این موضوعی بود که در رسانه های عربی مطرح شده بود و آن چه در سایت شبکه ام بی سی مطرح کرده اند این بود که اعلام کردند :
ما از پخش این سریال جلوگیری نمی کنیم .
در مورد صحبت آل شیخ هم گفتند : که ایشان در این باره بی اطلاع هستند .
مطلب بعدی که در حال حاضر در برخی از سایت ها مطرح است ، در سایت الوطن است که گفته اند :
بعد از بازی ایران و آرژانتین ، گروهک داعش در صفحه ای که منصوب به آن ها است ، در ابتداء به آقای مسی به خاطر گلی که به ایران زدند ، تبریک گفته اند و بعد از ایشان دعوت کردند تا به این گروهک بپیوندند و عضوی از این گروهک تروریستی شود .
خیلی جالب است که سایت های غیر اسلامی مثل سایت الجدید هم این خبر را گذاشته اند و لقب ابو مهداف را به آقای مسی داده اند و از ایشان دعوت کرده اند که عضو این گروهک شود و سر انسان ها را ببرند .
نکته ی دیگری که رسانه های وهابی این روزها ، زیاد مطرح می کنند ، تهمتی است که به آیت الله سیستانی می زنند و تصویری از ایشان به همراه آقای رامسفیلد است ، که دو شبکه وهابی آن را پخش کرده اند و می خواستند با استفاده از این عکس روابط وهابیت را با استعمار توجیه کنند .
اگر به این عکس ها دقت کنید ، متوجه می شوید که تصویر آقای رامسفیلد در این عکس ها ، هیچ تغییری نمی کند حتی چروک های کروات ایشان تغییر نمی کند ؛ ولی تصویر آیت الله سیستانی را که توجه کنید ، می بینید که چه تفاوت هایی دارد . کسانی که مقید به کروات هستند ، معمولا در جلسات خود از کروات تکراری استفاده نمی کنند و حتی چروک های کروات رامسفیلد یکسان است .
اما چیزی که در این جا فرق دارد ، این است که در یک تصویر پشتی وجود ندارد و در تصویر بعدی پشتی وجود دارد ؛ ولو این که آقای رامسفیلد ثابت است . اگر به لباس آیت الله سیستانی دقت کنید ، متوجه می شوید که لباس ایشان کاملا مشکی است ؛ ولی در تصویر بعد لباس روشن است . در یک تصویر ، در دست آیت الله سیستانی عصا است و در تصویر بعد عصا نیست . تا این جا ساختگی بودن تصویر ثابت می شود .
اما تصویر اصلی ملاقات آیت الله سیستانی است با شخص دیگری که این شبکه های وهابی با فتوشاپ ، تصویر آقای رامسفیلد را به جای آن شخص قرار داده اند تا به این وسیله بگویند که ایشان با استعمار در ارتباط هستند و کار های خود را این گونه توجیه کنند .
بینندگان عزیز باز هم قضاوت با شما ست .
کلیپ دیگری آماده شده که باز هم رو به رو کردن این وهابی ها با خانواده های داغدار است و عکس العمل این خانواده را ببنید و همه باید دعا کنیم که بشریت از شر این وهابی هایی که به بهانه ی فقط یا الله گفتن انسان ها را می کشند ، رهایی پیدا کنند .
کلیپ 5 :
مجری :
دیداری داریم با یکی از تروریست هایی که در منفجر کردند 150 ماشین بمب گذاری شده ، شرکت داشته است . تروریستی که ماشین های بمب گذاری شده را به محل انفجار می برد . شغل سابق او فیلمبرداری بود ؛ ولی او عشقش را به خونریزی بر کارها و استعدادش ترجیح داد و از استعدادش برای اهداف شوم استفاده کرد و جزء کسانی شد که در زمین جنایت راه انداخت و این را از زبان خودش نقل می کنیم در دیدار با مادری که فرزند 23 او را کشته بود .
مادر : می خواهم به او بگویم که چرا پسرم را کشتی ؟ چرا ؟ چرا؟ چرا ؟ چرا پسرم را کشتی ؟ از خدا نترسیدی ؟ اگر پول می خواستی به تو می دادم ، اگر خانه می خواستی به تو می دادم ، اگر چشم هایم را می خواستی به تو می دادم . چرا پسرم را کشتی و مرا داغدار کردی ؟ مگر تو خانواده نداری ؟ حسرت پسرم را بر دلم گذاشتی . پسرم 23 سال بیشتر نداشت ، جوان بود ، الان وقت مردنش نبود …
مجری :
این ها چه کسانی هستند که چنین آینده ای را برای مسلمین می خواهند. آیا به صرف این که شخصی عقیده ای بر خلاف عقیده تو داشت ، باید این بلا را بر سرش آید ؟ این منطق و روش وهابیت است .
تماس بینندگان:
بیننده : هاشمی از کرمانشاه – شیعه
بنده سؤالی از استاد یزدانی داشتم ؛ ولی مربوط به موضوع برنامه نیست .
من به یکی از این شبکه های وهابی زنگ زدم و در مورد روایتی که در کتاب صحیح بخاری آمده بود ، در مورد این که حضرت ابراهیم (ع) ، همسر شان ساره را برای زنا ، پیشنهاد کرد . کارشناس آن شبکه وهابی کاملا منکر شد و گفت که چنین روایتی در کتاب های ما نیست . از استاد یزدانی می خواستم که در این باره توضیحاتی را بیان کنند.
استاد یزدانی :
کتاب صحیح بخاری ، چاپ دار ابن کثیر ، کتاب احادیث الأنبیاء ، روایت 3358 :
عن ابي هريره قال : لم يکذب ابراهيم عليه السلام إلا ثلاث کذبات … وقال بينا هو ذات يوم وسارة إذا أتي علي جبار من الجبابرة ، فقيل له : إن هاهنا رجلا معه إمراة من أحسن الناس ، فأرسل إليه فسأله عنها فقال : من هذا؟ قال : أختي … فلما دخلت عليه ذهب يتناولها بيده فأخذ …
از ابی هریره نقل شده که حضرت ابراهیم (ع) سه دروغ گفت . دروغ سوم زمانی بود که ساره و حضرت ابراهیم (ع) وارد شهری شدند که یک پادشاه ظالمی داشت . به او خبر دادند که مردی به این شهر وارد شده که یک زن بسیار زیبایی همراه اوست . کسی را پیش حضرت ابراهیم (ع) فرستادند و از او سؤال کردند که این زن با شما چه نسبتی دارد ، حضرت فرمودند : خواهرم هستند … ساره را پیش آن پادشاه ظالم فرستاد که( نعوذ بالله) با او زنا کند و زمانی که می خواست این عمل را انجام دهد ، ساره دعا کرد و دست آن ظالم به ساره نرسید …
بخاری ، محمد بن اسماعیل ، صحیح بخاری ، چاپ دار ابن کثیر ، کتاب احادیث الانبیاء ، روایت 3358
در باب دیگری از این کتاب باز هم این مطلب را بیان کرده است . در کتاب الإکره ، باب 6 :
باب إذا استکرهت المرأة من الزني فلا حد عليها
عن ابي هريرة قال رسول الله (ص) هاجر ابراهيم بسارة ، دخل بها قرية فيها ملک من الملوک فأرسل إليه أرسل إلي بها ، فأرسل بها ، فقام إليها …
اگر شخصی ، زنی را مجبور کند که با او زنا کند ، حدی ندارد .
از ابو هریره نقل شده که رسول خدا (ص) فرمودند : حضرت ابراهیم (ع) همراه ساره ، وارد شهری شدند که حاکم آن ، ظالم بود . حاکم قاصدی فرستاد که همسرت را نزد من بفرست . حضرت ابراهیم (ع) بدون این که غیرتی از خود نشان بدهد ، همسر زیبای خود را نزد آن حاکم فرستاد .
این طبق گفته بخاری است و ما به هیچ عنوان این روایت را قبول نداریم . این روایت در کتاب شریف کافی هم موجود است ؛ ولی با هم قابل قیاس نیست ، روایتی که اهل بیت (ع) نقل می کند با روایتی که این ها نقل می کند ، زمین تا آسمان فرق می کند . این نویسنده در کتاب خود آورده که نعوذ بالله حضرت ابراهیم (ع) همسر خود را برای زنا پیش آن حاکم فرستاد .
همین مطلب در کتاب فتح الباری ، با مقدمه عبد الرحمن بن ناصر البراک ، جلد 7 ، چاپ دار الطیبه ، صفحه 650 بیان شده است .
همین روایت در کافی کاملا متفاوت است . زمانی که حضرت ابراهیم (ع) شنیدند که حاکم می خواهد چنین کاری را انجام دهد ، به هیچ وجه اجازه نداد که آن حاکم ، همسرشان را ببینند و در صندوق را قفل کرد و در آن جا حضرت ابراهیم (ع) از خودشان معجزه نشان دادند و آن حاکم نتوانست به ساره دسترسی پیدا کند .
بیننده : آقا اسماعیل از شیراز – اهل سنت
بنده می خواهم مطالبی را با مردم در میان بگذارم . ما همه باهم برادریم و اجازه نمی دهیم که یک اجنبی و یک وهابی در کار ما دخالت کند و ما شیعه و سنی به خوبی و خوشی با هم و در کنار هم زندگی می کنیم .
بیننده : محمد از بهشهر – شیعه
بنده می خواستم مطالبی را در مورد برنامه امشب بیان کنم . مطلب اول در مورد آن مادر داغداری بود . بنده خودم مادر دارم و می دانم زمانی که برای من اتفاقی رخ می دهد ، چه مقدار ناراحت می شوند و زمانی که بیمار می شوم ، شب تا صبح بیدار می مانند . حال سؤال من این است که چگونه این ها با مادر چنین رفتاری دارند و وقتی آن مادر سؤال می کرد ، نمی توانست پاسخ دهد و حتی از کار خود پشیمان هم نشده بود.
مطلب بعد در مورد توهینی بود که به مادران ما کردند و ما را حرامزاده خواندند . کسی که حرامزاده است از چهره اش پیداست . اگر چهره ی یک شیعه را با یک وهابی مقایسه کنید ، معلوم می شود که چه کسی حرامزاده است . حتی چهره علمای آن ها هم وحشت آور است .
بیننده : کلاته از پاکدشت – شیعه
طبق گفته آن برادر اهل سنت ما همه باهم برادریم و مسیرمان یکی است. زمانی که رسول خدا (ص ) حتی به فکر چهار پایی بود که سوارش می شدند ، امکان دارد که به فکر انسان ها نباشد که این وهابی ها به راحتی سر یک انسان را می برد و الله اکبر می گوید . اگر این وهابی ها می خواهند با این روش مردم را به اسلام دعوت کنند ، به قول امام خمینی (ره) باید فاتحه این اسلام را خواند . از خداوند می خواهیم که هر چه زودتر این گروهک های تروریستی را از بین ببرد .
بیننده : علی از اهواز – شیعه
بنده می خواستم در باره وهابیت صحبت کنم . وهابیت اصلا انسان نیستند ، یک عده انسان های رذل که دست نشانده آمریکا و انگلیس هستند که می خواهند مردم و بالخصوص شیعیان را از بین ببرند . بنده می گوییم که کور خوانده اید . ما انتقام خون برادران خود را خواهیم گرفت حال فرق نمی کند در دنیا باشد یا در آخرت .
امیدواریم که خودشان ، خودشان را نابود کنند . من متأسفم که برخی از برادران اهل سنت ما جنایات این ها را در عراق و سوریه نه می بینند و نه می شنوند . اگر اهل سنت با ما برادرند باید در این قضیه ما را همراهی کنند .
مجری :
اهل سنت عراق در این باره موضعگیری خود را بیان کرده اند و آن عده ای که چنین نکرده اند هم اصلا دیده نمی شوند و به حساب نمی آیند .
بیننده : عباس از ساوه – شیعه
استاد یزدانی فرمودند که مواظب باشیم که این بلا بر سر ما هم نیاید . بنده باید بگویم که ایرانی هیچ زمان اجازه ی چنین کاری را نمی دهد ، مگر هشت سال جنگ هم شیعه و سنی در کنار هم بودند در صورتی که یک دنیا در مقابل ایران بود . این گروهک که دیگر به حساب نمی آید .
صحبتی هم با برادر ان اهل سنت خود داشتم که ای عزیزان از خرد انسان است که مستمع خوبی باشد . ما در نماز های خود به رسول خدا (ص ) سلام عرض می کنیم و در این سلام ضمیر مخاطب است یعنی ایشان زنده هستند . شما وهابی ها چطور می گویید که رسول خدا (ص) مرده اند . شما حتما سلام خود را در نماز تغییر داده اید . ما شیعیان معتقدیم که رسول خدا (ص) زنده اند و در نزد خداوند روزی می خوردند .
بیننده : مهدی از آلمان – شیعه
بنده در جایی که زندگی می کنم ، یک مسجد اهل سنت است و یک مسجد وهابی و اختلاف این دو را به عینه می توان دید . با تعدادی از این وهابی ها که ارتباط هستم ، می بینم که بیشتر حرف هایی که می زنند ، گرفته شده از این شبکه های وهابی است و زمانی که با آن ها صحبت کنیم ، بیشترین مانور آن ها بر روی صحابه است . بنده از کارشناسان این شبکه خواهش می کنم که در مورد اصحاب شایسته رسول خدا (ص) که بعدها از یاوران امیر المؤمنین (ع) شدند و عملکردی خلاف این وهابی ها داشتند هم صحبت شود .
مجری :
آیا از صحابه عملکردی وجود دارد که بر خلاف تفکر وهابیت باشد ؟
استاد یزدانی :
ان شاء الله هفته آینده همین قضیه را به طور مفصل بیان خواهیم کرد . صحابه ای که بعد از رسول خدا (ص) به ایشان متوسل می شدند با سند های صحیح . روایت بلال بن حارث ، ابو ایوب انصاری ، عایشه ، عثمان بن حنیف ، … که ان شاء الله در جلسات به مرور این مطالب را مطرح خواهیم کرد .
در مورد داستان حضرت ابراهیم (ع) و همسر بزرگوارشان در کتاب کافی ، جلد 8 ، صفحه 72 از امام صادق (ع) نقل شده ؛ البته سند این روایت را ما صددر صد صحیح نمی دانیم ؛ ولی کل داستان حکایت از غیرت حضرت ابراهیم (ع) دارد که او به خاطر غیرتی که داشت از خودش معجزه نشان داد . ساره در صندوق یا یک هودجی قرار داشتند که به هیچ وجهی اجاز باز کردن آن صندوق یا آن هودج را به آن حاکم ندادند تا ساره را ببیند . حضرت ابراهیم (ع) دعا کردند و سه بار از خود معجزه نشان دادند و هر بار که حاکم قصد می کرد که در صندوق را باز کند ، دستش خشک می شد .
حاکم بعد از این که متوجه این معجزه حضرت ابراهیم (ع) شدند ، هاجر را هم به ساره هدیه دادند . داستان بسیار زیبا است و نهایت غیرت را برای حضرت ابراهیم (ع) نشان می دهد ، بر خلاف صحیح بخاری که در آن حضرت ابراهیم (ع) نعوذ بالله همسرشان را برای زنا نزد آن حاکم فرستاد .
مجری :
از استاد یزدانی تشکر می کنیم . هم چنین از شما بینندگان عزیز که با ما همراه بودید . اما چیزی که در این روزها بسیار مهم است که به آن پرداخته شود ، دعا برای فرج حضرت بقیه الاعظم (عج) است تا همه عالم از شر این وهابیت وحشی و خونخوار در امان باشند .
اللهم عجل لولیک الفرج