برنامه ” راه و بیراه ” قسمت پانزدهم ؛ تفاوت دیدگاه وهابیت با سایر مسلمانان در بحث استغاثه به اموات (2)
به نام خداوند بخشنده ی مهربان
برنامه ” راه و بیراه ” قسمت پانزدهم
تاریخ : 09/04/1393
موضوع: تفاوت دیدگاه وهابیت با سایر مسلمانان در بحث استغاثه به اموات (2)
دانلود فیلم برنامه راه و بیراه قسمت پانزدهم
فهرست مطالب
استغاثه بلال بن حارث از قبر رسول خدا (ص) و تأیید خلیفه دوم:
پاسخهای وهابیها از روایت بلال بن الحارث:
دیدگاه علمای اهل سنت در باره روایت بلال بن الحارث
دیدگاه ابن تیمیه در باره روایت بلال بن الحارث
استغاثه حضرت زینب (س) به رسول اکرم (ص) در کتب اهل سنت
مجری :
موضوعی که در جلسه گذشته مطرح شد ، تقابل دیدگاه شیعه و اهل سنت با وهابیت در خصوص استغاثه بود ، موضوعی که بسیار اهمیت دارد . دیدگاه وهابیت مشخص شد و در خصوص دیدگاه شیعه هم روایاتی را با اسناد صحیح خواندیم تا همه بدانند که نظر ائمه اطهار (ع) چه بوده ، در باره عقیده اهل سنت هم مطالبی ارائه شد و ان شاء الله در این جلسه با حضور استاد بزرگوار ، استاد یزدانی به ادامه این مباحث خواهیم پرداخت .
استاد یزدانی :
ما در برنامه گذشته ، اولا دیدگاه اهل بیت (ع) را به طور مفصل بیان کردیم و شش روایت صحیح اعلائی را از کتب شیعه خواندیم مبنی بر این که استغاثه به رسول خدا (ص) و هم چنین ائمه اطهار (ع) جایز و بلکه مستحب است و در روایات متعدد تأکید شده است و هم چنین در مورد توسل هم روایاتی را از کتاب شریف کافی و دیگر کتب شیعه خواندیم که توسل کاملا مشروع و بلکه مستحب است و گاهی هم توسل برای کسی که می خواهد گناهانش بخشیده شود ، لازم است و نیاز دارد که متوسل شود.
دیدگاه اهل سنت را هم خلاصه بیان کردیم . هم چنین روایتی را از کتاب صحیح بخاری خواندیم که حضرت هاجر ، زمانی که فرزندش حضرت اسماعیل (ع) را می بیند که از تشنگی در حال جان دادن است ، به جبرائیل امین استغاثه می کند و جبرائیل هم جواب ایشان را می دهد و آب از زیر پای حضرت اسماعیل (ع) جاری می شود .
این داستان را رسول خدا (ص) نقل کرده و در صحیح بخاری هم آمده و ثابت می کند که استغاثه به ملائکه هیچ اشکالی ندارد و اگر اشکالی داشته باشد ، اولا حضرت هاجر مشرک می شود و بعد خود جبرائیل که جواب این استغاثه را می دهد ، مشرک می شود . رسول خدا (ص) هم که این داستان را نقل کرده و اشکال نگرفته ، نعوذ بالله مشرک می شود ، ابو هریره ، راویان روایت و خود بخاری که این روایت را نقل کرده ، مشرک هستند و اگر استغاثه شرک باشد ؛ حتی کسانی که به این کتاب صحیح بخاری اعتقاد دارند و آن را صحیح می دانند ، مشرک خواهند شد .
بنابراین، این روایت استغاثه را بسیار صریح و روشن ثابت می کند ، برخلاف دیدگاه محمد بن عبد الوهاب و ابن تیمیه که گفته بودند ، استغاثه به انبیاء و صالحین و ملائکه شرک است .
هم چنین مطلبی را از کتاب ابن تیمیه خواندیم که روایتی را نقل می کند : اگر در بیابانی بودید و چهار پای خود را گم کردید ، بندگان خدا را فریاد بزنید و خداوند آن ها را به فریاد شما می فرستد .
گفتیم که ابن تیمیه این مطلب را بدون هیچ اشکالی ، بیان کرده و به عنوان یک مطلب قطعی در کتاب خود نقل کرده است . اگر طلب کمک از غیر خدا شرک باشد ، ابن تیمیه که به آن استدلال کرده ؛ پس مشرک است .
این خلاصه ی مباحث هفته گذشته بود و در این جلسه هم روایاتی را با سند صحیح از کتاب های اهل سنت خواهیم خواند که استغاثه به رسول خدا (ص) بعد از وفات ایشان ثابت می کند .
استغاثه بلال بن حارث از قبر رسول خدا (ص) و تأیید خلیفه دوم:
روایتی را که در این هفته بیان می کنیم ، روایت مشهور و معروف بلال بن حارث است که طبق مدارک موجود در کتب اهل سنت ، بلال از اصحاب رسول خدا (ص) بوده و در سال 17 هـ که سال رماده یا سال خاکستر نامیده شده (در این سال به علت خشکسالی زیادی که وجود داشت گویی همه جا را خاکستر گرفته بود . زمین ها و باغات خشک شده بود و هم جا خاکستر دیده می شد) سراغ قبر رسول خدا (ص) می آید و به قبر ایشان استغاثه می کند و از آن حضرت طلب کمک می کند . رسول خدا (ص) به خواب بلال می آید و دستوراتی را به او می دهد و به این ترتیب رسول خدا (ص) به استغاثه او جواب می دهند و باران فراوانی می بارد .
مصدر اصلی این روایت کتاب المصنف ابن ابی شیبه است . امام حافظ ابو بکر عبد الله بن محمد بن ابراهیم بن ابی شیبه ، استاد آقای بخاری ، با مقدمه شیخ اسعد بن عبدالله آل حمید با تحقیق حمد بن عبد الله الجمعه و محمد بن ابراهیم العیدان است در مکتبه الرشد بیروت چاپ شده است. در جلد 11 ، کتاب الفضائل و السیر ، صفحه 118 ، روایت 32538 :
حدثنا ابو معاوية عن الأعمش عن أبي صالح عن مالک (الدار ) قال : وکان خازن عمر علی الطعام ، قال : الصاب الناس قحط في زمن عمر ، فجاء رجل إلی قبر النبي (ص) : يا رسول الله إستسق لأمتک فإنهم قد هلکوا ، فأتي الرجل في المنام فقيل له: ائت عمر فأقرئه السلام ، وأخبره أنکم مسقيون وقل له : عليک الکيس ! فأتي عمر فأخبره ، فبکی عمر ، ثم قال : يا رب « لاآلوا إلا ما عجزت عنه »
ابو صالح از مالک الدار که خزانه دار مواد غذایی در زمان عمر بوده ، نقل می کند که در زمان عمر قحطی زیادی اتفاق افتاده بود . شخصی سراغ قبر رسول خدا (ص) آمد و خطاب کرد به رسول خدا (ص) که یا رسول الله (ص) تو به فریاد مردم برس و از خداوند طلب باران کن ؛ به راستی که امت تو هلاک شدند . رسول خدا (ص) به خواب آن شخص آمد و گفت که به عمر سلام برسان و خبر بده که به زودی باران خواهد آمد و شما سیراب خواهید شد . به او بگو که ذخیره نکن ، خرج کن ( کنایه از این که خسیس نباش ) . آن شخص نزد عمر آمد و به او خبر داد و عمر گریه کرد ….
ابوبکر عبدالله بن محمد بن ابراهیم بن ابی شیبه ، المصنف ، مقدمه اسعد بن عبدالله آل حمید ، با تحقیق حمد بن عبدالله الجمعه و محمد بن ابراهیم العیدان ، چاپ مکتبه الرشد ، ج 11 ، ص 118
این روایت به روشنی ثابت می کند که استغاثه به قبر رسول خدا (ص) جایز است و فرقی نمی کند که آن شخص کیست و در مدارک بعدی که ارائه خواهیم داد ، یکی از اصحاب رسول خدا (ص) است ؛ اما استدلال ما به کار خلیفه دوم است که به جای این که به کار آن شخص اعتراض کند و بگوید که کار تو شرک بود ، با گریه کردن کار او را تأیید کرد و این به روشنی ثابت می کند که استغاثه جایز است . استدلال ما به عکس العمل خلیفه دوم است و وهابی هایی که خود را به اهل سنت نسبت می دهند ، باید این روایت را بپذیرند و قبول کنند استغاثه جایز است .
اگر استغاثه جایز نیست ؛ پس تمام کسانی که این روایت را نقل و به آن استدلال کرده اند ، مشرک هستند ؛ حتی خلیفه دوم که به کار آن شخص اعتراض نکرده و با گریه آن را تأیید نموده هم مشرک است .
مجری :
استاد یزدانی در خصوص این روایت کلیپی آماده شده که در آن بحثی در این رابطه صورت گرفته و به سؤالات مطرح شده ، پاسخ داده اند .
پاسخهای وهابیها از روایت بلال بن الحارث:
کلیپ 1 :
کارشناس وهابی :
گفته اند اهل سنت قائل به این هستند که توسل به قبر رسول خدا (ص) را جایز می دانند یا جایز نمی دانند و در این باره روایتی را مطرح کرده اند که عموما اهل سنت توسل به قبر را درست نمی دانند ؛ البته در این جا این مطلب را جدا کنند که بحث توسل و بحث استغاثه فرق می کند . اینی که انسان از کسی به صورت مستقیم چیزی بخواهد ، مثلا بگوید : یا امام رضا (ع) به دادم برس ، یا امام حسین (ع) به دادم برس ، این تفاوت می کند با این مطلب که کسی بگوید : خدایا با توسل به پیامبر (ص) به دادم برس .
به هر حال ایشان آن حدیث را این گونه روایت و نقل کردند که در زمان عمر بن خطاب قحط سالی شد و بعد مردی نزد قبر رسول الله (ص) آمد و گفت : یا رسول الله (ص) استسق . ای رسول خدا (ص) برای ما طلب باران کن و بعد از این که آن شخص به خانه برگشت ، خواب دید و در خواب رسو ل خدا (ص) این گونه آمد که برو به عمر بگو طلب باران کند و آن دانایی خود را حفظ کند .
این خلاصه حدیث است که عمر طلب باران کرد و باران بارید . این حدیث شاید هم از نظر روایت زیاد به آن استدلال شود و هم از جهت درایت اشکال دارد . دوستان توجه کنند .
اولا آن فردی که نزد قبر پیامبر(ص) رفت ، فرد مجهولی است و در این جا ، « جاء رجل » آمده ، یک فرد مجهول آمد و نمی توان در احکام دینی و احکام اسلامی به آن فرد مجهول استدلال کرد . این مرد چه کسی بود ؟ چه وضعیتی داشت ؟
در بعضی از روایات آمده که این فرد سیف است . اگر این فرد سیف باشد ، مشکل حدیث بیشتر می شود ؛ چون این سیف ، سیف بن عمر تمیمی است که انسان کذاب و دروغگویی است و احادیث موضوعی را نقل می کند . در نتیجه اولین اشکال در این روایت ، این است که این رجل ، فرد مجهولی است و استدلال کردن به روایتی که در آن فرد مجهولی وجود دارد ، درست نیست .
مسئله دوم این است که سند این حدیث باز هم شخصی به نام « مالک الدار » وجود دارد . حدیث این گونه است که : عن أبی معاویه عن الأعمش عن أبی صالح عن مالک الدار ….
در مورد مالک الدار که آیا ضبط این شخص قابل اعتماد است یا قابل اعتماد نیست ؟ بسیاری از علما گفتند که ضبط این شخص قابل اعتماد نیست و حدیثی که این شخص نقل کند ، اعتباری ندارد و حدیث ضعیفی شمرده می شود .
مجری :
با توجه به اصراری که این فرد وهابی داشت که بیننده ها دقت کنند که ما به این روایت پاسخ دهیم ، جامع ترین پاسخ این بود که از این روایت دو اشکال گرفتند ، یک اشکال به درایت و اشکال دوم به سند حدیث . اولا گفتند : شخصی که در این حدیث بوده ، مجهول است و شاید او سیف بن عمر باشد و چون این فرد ، یک انسان دروغگو بوده ؛ پس عمل او هم پذیرفته نیست .
دوم این که در سند این روایت مالک الدار است و در ضبط و ضابط بودن او مشکل هست و توسط مالک الدار ، این روایت تضعیف می شود ؛ پس این روایت قابل احتجاج نیست .
این ایراداتی بود گرفته شد ، لطفا به این ایرادات پاسخ دهید .
پاسخ ما از اشکالات وهابیها
استاد یزدانی :
فکر می کنم این کارشناس وهابی فقط شنیده که چنین روایتی وجود دارد ؛ ولی اگر سند روایت را می دید و در کتاب ها تورقی می کرد ، چنین اشکالاتی را بیان نمی کرد .
اولا بنده تک تک روات این حدیث را بررسی کرده ام ، اشکال اول این بود که آن شخص ، رجلی است و شاید آن رجل سیف بن عمری باشد که کذاب است و استدلال به عمل یک فرد مجهول درست نیست .
جواب این اشکال بسیار آسان است ، ما به کار آن فرد استدلال نکردیم ؛ بلکه استدلال ما به عمل خلیفه دوم است که به کار این فرد اشکال نگرفت و به او نگفت که چرا سراغ قبر رسول خدا (ص) رفتی ؛ بلکه با گریه خود ، کار او را تأیید کرد . فرقی نمی کند آن فردی که استغاثه کرده ، چه کسی است ، مهم این است که خلیفه دوم آن را تأیید کرده است .
ثانیا گفتند که شاید آن فرد ، سیف باشد . اگر در این مورد مقداری مطالعه داشت ، چنین اشکالی نمی گرفت . علمای اهل سنت گفته اند : که سیف بن عمر گفته این شخص بلال بن حارث از اصحاب رسول خدا(ص) بوده است . سیف بن عمر از علمای اهل سنت در قرن دوم و سوم می باشد و آقای طبری از او روایات زیادی را نقل کرده و اصلا از صحابه نیست و تا عصر صحابه دو سه قرن اختلاف طبقه دارد .
مهم ترین خرافه و داستانی که ساخته ، همان عبدالله بن سبا است . اگر سیف بن عمر کذاب و دروغگو است که قطعا همین طور هم هست ؛ پس داستان عبدالله بن سبایی که شما ساخته اید هم کاملا مردود است و تنها کسی که داستان عبدالله بن سبا را نقل کرده ، سیف بن عمر می باشد . بنابراین این مطلب صحیح نیست .
اما سند این روایت را از دیدگاه ابن حجر عسقلانی در کتاب تقریب التهذیب ، صفحه 411 ، فصل خ ، شرح حال 5841 :
محمد بن خازن ، بمعجمتين ، ابو معاويه الضرير الکوفي ، عمي و هو صغير : ثقة أحفظ الناس لحديث الأعمش …ع
محمد بن خازن که همان ابو معاویه باشد ، ثقه و حافظ ترین شخص نسبت به روایات اعمش می باشد . « ع » در این جا به این معنا است که تمام صحاح سته اهل سنت از او روایت نقل کرده اند .
ابن حجر عسقلانی ، شهاب الدین احمد بن علی ، تقریب التهذیب ، با تحقیق عادل مرشد ، چاپ مؤسسه الرساله بیروت ، ص 411 ، فصل خ ، شرح حال 5841
نفر بعدی اعمش :
سليمان بن مهران الأسدي الکاهلي ، أبو محمد الکوفي ، الأعمش : ثقة حافظ عارف بالقراءات ، ورع لکنه يدلس … ع
نام او سلیمان بن مهران الاسدی الکاهلی ، ابو محمد الکوفی ، ثقه و حافظ بود ، قرائت های قرآن را می شناخت ، با تقوا بود ؛ اما تدلیس می کرد ….
ابن حجر عسقلانی ، شهاب الدین احمد بن علی ، تقریب التهذیب ، با تحقیق عاد ل مرشد ، چاپ مؤسسه الرساله بیروت ، ص 195 ، شرح حال 2615
ایشان هم از روات ترمذی ، مسلم ، بخاری و ابو داوود و … است و تمام صحاح سته اهل سنت از او روایت نقل کرده اند .
ذکوان ، أبو صالح السمان الزيات، المدني : ثقة ثبت …. ع
آقای ذکوان ، ابوصالح السمان الزیات ، المدنی ، که ایشان هم از روات صحاح سته هستند .
ابن حجر عسقلانی ، شهاب الدین احمد بن علی ، تقریب التهذیب ، با تحقیق عادل مرشد ، چاپ مؤسسه الرسالة بیروت ، ص 143 ، شرح حال 1841
پس تا این جا ما هر سه راوی را کاملا بررسی کردیم و در مورد آخرین راوی یعنی آقای مالک الدار که گفتند مجهول می باشد و در ضبط و حافظه آن مشکل وجود دارد .
پاسخ به این مورد هم بسیار واضح و روشن است . متأسفانه دلیل آن هم عدم مطالعه و تحقیق این کارشناس وهابی می باشد ، این فردی را که ایشان به عنوان مجهول مطرح کرده اند ، یکی از اصحاب رسول خدا (ص) است و این خود یک توهین و جسارت به صحابه تلقی می شود .
کتاب الإصابه فی تمییز الصحابه ، تألیف ابن حجر عسقلانی ، جلد 10 ، صفحه 413 ، شرح حال 8393 :
مالک بن عياض ، مولا عمر ، هو الذي يقال له : مالک الدار ، له إدراک …
وأخرج البخاري في « التاريخ » من طريق أبي صالح ذکوان ، عن مالک الدار ، أن عمر قال في قحوط المطر : يا رب لا آلو إلا ما عجزت عنه وأخرجه ابن أبي خيثمة من هذا الوجه مطؤلا ، قال : أصاب الناس قحط في زمن عمر ، فجاء رجل إلي قبر النبي (ص) فقال : يا رسول الله ، استسق الله لأمتک ، فأتاه النبي (ص) في المنام ….
مالک الدار همان مالک بن عیاض است و او کسی است که رسول خدا (ص) را درک کرده و صحابه به حساب می آید ( طبق شرایطی که بخاری برای صحابه قائل است )
بخاری در تاریخ خود از ابی صالح ذکوان ، از مالک الدار همان روایت را نقل کرده است .
ابن حجر عسقلانی ، الإصابه فی تمییز الصحابه ، ج 10 ، ص 413 ، شرح حال 8393
بنابراین آقای کارشناس ! این مالک الداری که شما گفتید در حافظه و ضبط او اشکال هست ، او یکی از صحابه رسول خدا (ص) است و شما به این صحابه توهین کردید و طبق مطلبی که آقای ابو زرعه دارد :
إذا رأيت الرجل ينتقص أحدا من أصحاب رسول الله ﴿ص﴾ فاعلم أنه زنديق.
قاعده ای است که یکی از علمای شما بیان کرده اند :
هر کس اشکال کوچکی به یکی از اصحاب رسول خدا (ص) بگیرد ، بدانید که او زندیق است .
ابن حجر الهيثمي، أحمد بن محمد، الصواعق المحرقة علي أهل الرفض والضلال والزندقة، ج2، ص608.
شما هم به یکی از صحابه اشکال گرفتید و این قابل قبول نیست . علاوه بر این که بزرگان اهل سنت گفتند که این روایت صحیح است . بنده حدود 15 نفر از این علما را جمع آوری کرده ام که به خاطر ضیق وقت ، فقط علمای برجسته آن را نشان می دهم .
دیدگاه علمای اهل سنت در باره روایت بلال بن الحارث
آقای ابن کثیر دمشقی سلفی شافعی ، شاگرد ابن تیمیه حرانی در کتاب البدایه و النهایه ، چاپ دار ابن کثیر ، جلد 7 ، صفحه 205 :
أصاب الناس قحط في زمن عمر بن خطاب فجاء رجل إلي قبر النبي (ص) فقال : يا رسول الله استسق الله لأمتک فإنهم قد هلکوا …
وهذا إسناده صحيح
…. سند این روایت صحیح است .
ابن کثیر دمشقی سلفی شافعی ، البدایة و النهایة ، چاپ ابن کثیر ، ج 7 ، ص 205
این یعنی یک مشت محکم به دهان وهابی ها مخصوصا این کارشناس وهابی است . آقای ابن کثیر دمشقی سلفی از قرن هفت و هشت است ، بیان می کند که کسی نمی تواند این روایت را تضعیف کند ؛ زیرا سند این روایت صحیح است . اگر هم عمل بلال بن حارث شرک بود ، باید آقای ابن کثیر می گفت که این کار بلال بن حارث شرک بوده است ، در صورتی که چنین چیزی را بیان نکرده است ؛ پس ابن کثیر دمشقی سلفی ، شاگرد ابن تیمیه حرانی هم مشرک است .
نفر بعدی که این روایت را تصحیح کرده ، ابن حجر عسقلانی است در کتاب فتح الباری ، شرح صحیح بخاری ، در چاپخانه عبد العزیز آل سعود چاپ شده است . در جلد دوم و صفحه 575 از این کتاب ، حدیث 1010 :
… وروي ابن أبي شيبه بإسناد صحيح من رواية أبي صالح السمان عن مالک الدار وکان خازن عمر قال : «أصاب الناس قحط في زمن عمر فجاء رجل إلي قبر النبي (ص) ، قال : يا رسول الله استسق لأمتک فإنهم قد هلکوا ، فأتي الرجل في المنام فقيل له : ائت عمر» الحديث . وقد روي سيف في الفتوح أن الذي رأي المنام المذکور هو بلال بن الحارث المزني أحد الصحابة …
ابن حجر عسقلانی که حافظ علی الاطلاق وهابی ها و برادران اهل سنت است ، می گوید : این روایت با سند صحیح نقل شده است …
سیف بن عمر که طبق گفته علمای شما انسان دروغگو و زندیقی است ، در کتاب الفتوح گفته:
این شخصی که سراغ قبر رسول خدا (ص) رفت و ایشان را در خواب دیده ، بلال بن حارث یکی از صحابه رسول خدا (ص) است .
ابن حجر عسقلانی ، فتح الباری شرح صحیح بخاری ، ج 2 ، ص 575
البته برای ما مهم نیست که این شخص چه کسی بوده ، چیزی که برای ما مهم است ، عمل خلیفه دوم و تأییدیه او می باشد .
شخص بعدی که این روایت را تصحیح کرده است ، آقای سمهودی در کتاب خلاصه الوفا بأخبار دار المصطفی ، جزء الاول ، صفحه 417 :
ومنه ما رواه البيهقي وإبن أبي شيبه بسند صحيح عن مالک الدار وکان خازن عمر ، قال : أصاب الناس قحط في زمن عمر بن الخطاب ، فجاء رجل …
السمهودی ، علی بن عبد الله بن احمد الحسینی ، خلاصة الوفا بأخبار دار المصطفی ، جزء الاول ، ص 417
نفر چهارم که این روایت را تصحیح کرده است ، آقای ابن حجر هیثمی در کتاب الجوهر المنظم فی زیاره القبر الشریف النبوی المکرم ، چاپ دار جوامع المکرم در قاهره ، صفحه 152 :
… وقد صح في حديث طويل أن الناس أصابهم في زمن عمر … وفي رواية أن رائي المنام بلال بن الحارث المزني الصحابي .
ابن حجر الهیثمی ، سیدی احمد ، الجوهر المنظم فی زیاره القبر الشریف النبوی المکرم ، چاپ دار جوامع المکرم قاهره ، ص 152 و 153
همین داستان را در کتاب دیگر خود ، کتاب حاشیه ای بر شرح الإیضاح آقای نووی نیز بیان کرده است .
نفر بعد که این روایت را تصحیح کرده ، آقای عبدالله ابن صدیق الغماری الحسینی است در کتاب الرد المحکم المتین علی کتاب القول المبین ، چاپ دوم ، ص 51 :
… فجاء رجل إلي قبر النبي (ص) فقال : يا رسول الله استسق الله لأمتک فإنهم قد هلکوا … اسناد هذا الأثر صحيح
باز هم روایت را نقل می کند و در آخر روایت بیان می کند که اسناد این روایت صحیح است .
الغماری الحسینی ، عبدالله ابن صدیق ، الرد المحکم علی کتاب القول المبین ، چاپ دوم ، ص 51
شخص دیگری که این روایت را تصحیح کرده است ، آقای تقی الدین ابوبکر الحصنی الشافعی الدمشقی در کتاب دفع شبه من شبّه و تمرد و نسب ذلک الی السید الجلیل الامام احمد است . در صفحه 452 :
وروي البيهقي بسنده إلي الأعمش عن أبي صالح قال : أصاب الناس قحط في زمن عمر فجاء رجل إلي قبر النبي (ص) فقال : يا رسول الله استسق الله لآمتک فأتاه رسول الله في المنام ….
که در پاورقی محقق کتاب می نویسد :
… قلت : مالک الدار ثقة بالإجماع عدّله ووثقه سيدنا عمر وسيدنا عثمان فولياه بيت المال والقسم ولايوليان إلا ثقة ضابطا عدلا کما نص الحافظ ابن حجر في الإصابة في ترجمته ونقل ذلک عن إمام المحدثين علي بن المديني وکذا وثقة جميع الصحابة الذين کانوا في زمن عمر وعثمان عن الجميع بل نص الحافظ أن لمالک إدراک فهو صحابي …
همین اشکال کارشناس وهابی را نقل می کند که دیگران بیان کرده بودند . مالک الدار ثقه است به اجماع تمام علمای اهل سنت . عمر و عثمان به او اعتماد کردند و او را مأمور بیت المال نمودند و به این کار کسی را نمی گمارند مگر این که هم به او اعتماد داشته باشند و هم عادل و ضابط باشد . تمام صحابه در زمان عمر و عثمان بر وثاقت مالک الدار اجماع و به او اعتماد داشتند و بلکه مالک الدار صحابی رسول خدا (ص) بود . در صفحه بعد هم بیان می کند که سند روایت صحیح است .
الحصنی الشافعی الدمشقی ، تقی الدین ابوبکر ، دفع شبه من شبّه وتمرد ، با تحقیق عبد الواحد مصطفی ، ص 452
دیدگاه ابن تیمیه در باره روایت بلال بن الحارث
از همه ی این ها مهم تر نظر ابن تیمیه حرانی است ، او تئوریسین فکری وهابی ها بوده و وهابیت را بنیانگذاری کرد و او بود که برای اولین بار گفت توسل و استغاثه شرک است .
ابن تیمیه در کتاب اقتضاء الصراط المستقیم لمخالفه اصحاب الجحیم ، صفحه 735 به بعد نظر خود را در باره این روایت بیان کرده است .
البته ایشان چند صفحه قبل می گوید که مردم گنبد و بارگاه نسازید ، سراغ قبر ها نروید و از آن ها کمک طلب نکنید . روایات متعدد از رسول خدا (ص) نقل می کند :
اللهم لاتجعل قبري وثناء يعبد ، إشتد غضب الله علي قوم إتخذوا قبور أنبيائهم مساجد
از این باب روایات بسیار زیاد نقل می کند و می گوید : گنبد ساختن و سراغ قبر ها رفتن و طلب کمک خواستن ، شرک است . بعد از این قاعده کلی که بیان می کند ، چند مطلب را تبصره می زند و می گوید :
ولا يدخل في هذا الباب ما يروي من أن قوما سمعوا رد السلام من قبر النبي (ص) ، أو قبور غيره من الصالحين . وأن سعيد بن مسيب کان يسمع الأذان من القبر ليالي الحرة ، ونحو ذلک . فهذا کله حق ليس فيما نحن فيه والأمر أجل من ذلک وأعظم .
وکذلک أيضا ما يروي : « أن رجلا جاء إلي قبر النبي (ص) ، فشکا إليه الجدب عام الرمادة ، فرآه وهو يأمره أن يأتي عمر ، فيأمره أن يخرج يستسقي بالناس . فإن هذا ليس من هذا الباب
ومثل هذا يقع کثيرا لمن هو دون النبي (ص) وأعرف من هذا الوقائع. وکذلک سؤال بعضهم للنبي (ص) أو غيره من أمته حاجة فتقضي له ، فإن هذا قد وقع کثيرا وليس هو مما نحن فيه . وعليک أن تعلم أن إجابة النبي (ص) أو غيره لهؤلاء السائلين ، ليس مما يدل علي إستحباب السؤال …
وأکثر هؤلاء السائلين الملحين لما هم فيه من الحال ، أو لم يجابوا لإضطراب إيمانهم ، کما أن السائلين به في الحياة کانوا کذلک وفيهم من أجيب وأمر بالخروج من المدينة .
نکته اول :
روایاتی که نقل شده بعضی ها از قبر رسول خدا (ص) یا از قبر صالحین جواب سلام می شنیدند ، بت پرستی و قبر پرستی نیست .
آقای سعید بن مسیب هم که در سال حره که یزید به مدینه حمله کرده بود ، از قبر رسول خدا (ص) صدای اذان را می شنید . این ها هیچ کدام قبر پرستی نیست ؛ بلکه همه این موارد حق است و داخل در قبر پرستی و بت پرستی نمی شود .
نکته دوم :
هم چنین داستانی که مردی سراغ قبر رسول خدا (ص) رفت و در نزد ایشان از خشکسالی شکایت کرد . بعد از آن رسول خدا (ص) را در خواب دید و ایشان دستور داد که سراغ خلیفه دوم برو و همراه مردم خارج شوند و طلب استسقا ء کنند . این کار هم قبر پرستی و بت پرستی نیست . این اتفاقات برای کسانی که مقامشان از رسول خدا (ص) پایین تر است هم رخ داده و اشکالی در آن نیست .
نکته سوم :
از این قضایا بسیار اتفاق افتاده است و مردم زیادی سراغ قبر رسول خدا (ص) و یا سراغ قبر کسانی دیگری از امت ایشان آمدند ، طلب حاجت کردند و حاجت آن ها هم بر آورده شده است . این موارد اشکالی ندارد و جزء قبر پرستی و بت پرستی نیست.
نکته چهارم :
این که شنیده اید که شخصی از قبر رسول خدا (ص) یا از قبر صالحین حاجت خود را گرفته است ؛ دلیل نمی شود که این کار مستحب باشد ، این کار مستحب نیست .
نکته پنجم :
این که بعضی ها سراغ قبر رسول خدا (ص) می روند و التماس و تضرع زیادی نزد قبر ایشان می کنند تا حاجت خود را بگیرند و رسول خدا (ص) حاجت آن ها را بر آورده می کند ، برای این است که اگر رسول خدا (ص) حاجت آن ها را ندهد ، ایمان آن ها از دست می رود . همان طور که در زمان حیات ایشان ، مردم نزد رسول خدا (ص) می رفتند و از ایشان چیزی طلب می کردند ، اگر رسول خدا (ص) حاجت آن ها را نمی داد ، مردم ایمانشان را از دست می دادند .
ابن تیمیه حرانی ، احمد بن عبد الحکیم بن عبد السلام ، إقضاء الصراط المستقیم لمخالفه اصحاب الجحیم ، متوفای 728 هـ ، تحقیق ناصر بن عبد الکریم العقل ، ج 2 ، چاپ مکتبه الرشد ریاض ، ص 735 به بعد
پس زمانی که رسول خدا (ص) از دنیا می روند و کسی نزد قبر ایشان برود و به ایشان برای طلب حاجت خود اصرار کنند ؛ قطعا رسول خدا (ص) حاجت او را می دهد ؛ زیرا اگر حاجت مردم بر آورده نشود ، انسان به رسول خدا (ص) شک می کند .
آقای ابن تیمیه شما که قبلا می گفتید کسانی که توسل و استغاثه می کنند ، مشرک هستند . چگونه است که در این جا رسول خدا (ص) پاسخ یک مشرک را می دهد ؟ چرا رسول خدا (ص) خود را شریک جرم می کند ؟
مجری :
آقای ابن تیمیه که در کتاب های این ها را تورقی داشته و مطالعه می کرده و خود را حنبلی مذهب هم می دانسته ، این قدر روایات توسل صحابه و سلف خودشان از تابعین را دیده و خوانده که دیگر نتوانسته ایرادی به آن ها بگیرد و مجبور شده که چنین توجیه مضحکی را بیان کند .
استاد یزدانی :
شاید توجیه ایشان مضحک هم نباشد و گاهی شاید منطقی هم باشد ؛ ولی مطلب مهم برای ما این است که آقای ابن تیمیه حرانی به این روایت استدلال کرده و گفته این روایت که مردم به قبر رسول خدا (ص) متوسل می شوند و حضرت حاجت آن ها را برآورده می کند ؛ چون اگر برآورده نکند مردم ایمانشان را از دست می دهند ، بت پرستی و قبر پرستی به حساب نمی آید .
پس توسل و استغاثه به قبر رسول خدا (ص) هیچ اشکالی ندارد . اگر مستحب نباشد ؛ حداقل شرک نیست . این نظر ، طبق دیدگاه ابن تیمیه حرانی است .
مجری :
کلیپی آماده کردیم که گزارش دفاع از حرمین امامین سامرا ء توسط شیعیان و اهل سنت است .
دفاع شیعه و سنی از حرم سامرا
کلیپ 2 :
گزارشگر :
کم کم از دور قبه طلایی حرم دو امام همام به استقبالمان می آید . خود را در ورودی سامراء می بینیم . تروریست های تکفیری در بدو ورود به سامراء از این خیابان قصد ورود به حرم مطهر را داشتند و در این جا خسارت هایی را به درب های ورودی حرم وارد کردند . قرار بود حرم مطهر مرکز فرماندهی آن ها برای گسترش عملیات به شهر های دیگر باشد ؛ اما از ضرب شست مدافعان حرم غافل بودند .
یک از مدافعان حرم :
ما به فتوای مرجعیت برای دفاع از وطن و مال و ناموس لبیک گفتیم و تا آخرین قطره خون از وطن و از مقدسات خود دفاع می کنیم .
گزارشگر :
آن ها که در پی به راه انداختن جنگ شیعه و سنی در عراق هستند ، غافلند که این جنگ ، جنگ بین انسانیت و بربریت است .
یکی از مدافعان حرم :
لبیک به ندای مرجعیت ، مربوط به یک فرقه نمی شود .
گزارشگر :
خیلی ها می گویند که این جنگ بین شیعه و سنی است . آیا شما این حرف را قبول دارید ؟
از مدافعان حرم :
این کلام صحیح نیست . ما سنی ها و شیعیان با هم برادریم و همه آمده ایم که از امامین و وطنمان دفاع کنیم .
مجری :
ملاحظه فرمودید که یک جوان غیور سنی مذهب از حرم امامین عسگریین دفاع می کند و به عنوان یک اهل سنت که آن حرم را مبنایی برای توسل خود می داند و ائمه اطهار (ع) هم نزد اهل سنت و هم شیعیان عزیز هستند و این تفکر اهل سنت است که آزادانه در حرم مطهر با تکتف نماز خود را می خواند و به آن ها همان احترامی را قائل هستند که برای یک شیعه قائل می باشند .
واقعا چنین جوانانی باعث افتخار اهل سنت هستند که با شجاعت در کنار شیعیان با خونخواران داعشی می جنگد و از اعتقادات و مقدسات خود دفاع می کنند .
استاد یزدانی :
روایتی را با سند صحیح نقل کردیم که استغاثه به قبر رسول خدا (ص) از آن ثابت شد و حتی ابن تیمیه نتوانست به آن اشکال بگیرد و آن را تأیید می کند . ما شیعیان هم چیزی بالاتر از این استغاثه نمی کنیم ، اهل سنت هم این گونه هستند که نزد قبر رسول خدا (ص) می روند و ایشان حاجت آن ها را بر آورده می کند ؛ چون می خواهد که ایمان شیعیان حداقل حفظ شود .
استغاثه حضرت زینب (س) به رسول اکرم (ص) در کتب اهل سنت
اما روایت بعدی که برای ما شیعیان بسیار دردناک است ، استغاثه حضرت زینب (س) به رسول خدا (ص) در کربلا است . این روایت از مصادر اهل سنت بیان می کنیم ؛ البته در مصادر شیعه از جمله لهوف و جاهای دیگر هم وجود دارد ؛ ولی به دلیل این که ما مطالب را از زبان مبارک امام صادق (ع) نقل کردیم ، سراغ روایات دیگر نمی رویم و این روایات را از کتاب های اهل سنت نقل می کنیم .
روایت در کتاب البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی سلفی شافعی ، شاگرد ابن تیمیه متوفای 774 هـ است . خیلی جالب است که این روایت در این کتاب آمده است . در جلد هشتم این کتاب از خلافت معاویه تا مروان بن حکم در 65 هـ آمده است . این روایت را در صفحه 271 به بعد نقل می کند :
روایت را از حسن بصری نقل می کند که چه اتفاقاتی در کربلا افتاد :
…. وأما بقية أهله ونساؤه وحرمه فإن عمر بن سعد وکّل بهم من يحرسهم ويکلؤهم ، ثم أرکبوا علي الرواحل في الهوادج ، فلما مروا بمکان المعرکة وروأوا الحسين وأصحابه مطرحين هنالک بکت النساء وصرخن وندبت زينت أخاها الحسين وأهلها فقالت وهي تبکي يا محمدا ! يا محمدا ! صلي عليک الله وملک السماء ، هذا حسين بالعراء ، مزمل بالدماء ، مقطع الاعضاء ، يا محمدا ! وبناتک سبايا وذريتک مقتلة ….
اما باقیمانده خانواده امام حسین (ع) بعد از شهادت ایشان. عمر بن سعد (لعنه الله علیه) شخصی را گمارده بود که از آن ها محافظت کنند . خانواده امام حسین (ع) را سوار هودج هایی کردند و دستور دادند که آن ها را از معرکه ( قتلگاه ) عبور دهند و آن ها سید الشهدا و اصحاب ایشان را ببینند در حالی که بر روی زمین افتاده بودند . زن ها گریه و ناله می کردند و زینب کبری (س) برای برادرش گریه می کرد . زینب کبری (س) در حالی که گریه می کرد فریاد زد : یا محمدا ! یا محمدا ! سلام خدا و ملائکه او بر تو باد . این حسین توست که به خون غلطیده و بر زمین افتاده و بدنش قطعه قطعه شده . یا محمدا ! به فریاد ما برس ….
این کشته فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست
ابن کثیر دمشقی سلفی شافعی ، البدایه و النهایه ، متوفای 774 هـ ، ج 8 ، ص 271 به بعد
این روایت به روشنی مشروعیت استغاثه به رسول خدا (ص) را ثابت می کند و بسیار جالب است که این روایت در کتاب یک سلفی بیان شده است .
مجری :
استاد یزدانی لطف کنید و در مورد سند این روایت هم توضیحاتی را بیان کنید .
استاد یزدانی :
بنده در جلسه گذشته عرض کردم روایتی که سلفی ها در کتاب های خود بیان می کنند ؛ حتی اگر سند شان ضعیف هم باشد ، توسل و استغاثه را ثابت می کند و نشان دهنده این است که حداقل به آن اعتقاد داشته اند ؛ زیرا اگر اعتقاد نداشته باشند حتما به سند آن خدشه وارد می کردند .
البته بنده این روایت را بررسی سندی نکرده ام ؛ ولی به خاطر این که شما اصرار به این امر دارید ، بررسی می کنیم .
در این روایت ابن ابی دنیا از مؤلفین و حفاظ مشهور وهابی ها است ، سلمه بن شبیب از روات صحیح بخاری و مسلم است . حمیدی و سفیان بن عیینه از اساتید بخاری می باشند و سالم بن ابی حفصه و حسن بصری هم ثقه می باشد .
اولین راوی این روایت ، عبد الله بن محمد بن عبید ابی دنیا است . اگر در کتب رجالی جستجو کنیم :
عبد الله بن محمد بن عبيد بن سفيان القرشي مولاهم ابوبکر بن ابي دنيا صدوق حافظ صاحب تصانيف من الثانية عشرة مات سنة إحدي وثمانين وله ثلاث وسبعون
عبد الله بن محمد بن عبید بن سفیان القرشی مولاهم ابوبکر بن ابی دنیا ، هم راستگو و هم حافظ است . از طبقه هشتم می باشد و در سال 273 هـ از دنیا رفته است .
سلمه بن شبیب راوی بعدی است :
سلمة بن شبيب ابو عبد الرحمن بن النبسابوري الحافظ بمکة عن ابي اسامة ويزيد و عبد الرزاق وعنه مسلم والاربعة والروياني حجة مات 274 هـ
سلمه بن شبیب ابو عبد الرحمن بن نیشابوری حافظ و حجت است هم راوی صحیح مسلم است و هم راوی چهار صحیح از صحاح دیگر می باشد
ذهبی ، الکاشف ، ج 1 ، ص 453
راوی سوم : عبد الله بن زبیر بن عیسی القرشی الاسدی الحمیدی اولین راوی صحیح بخاری است .
عبد الله بن زبير بن عيسي القرشي الاسدي الحميدي المکي ابوبکر ثقة حافظ فقيه أجل أصحاب بن عيينه من العاشرة ….
عبد الله بن زبیر بن عیسی القرشی الاسدی الحمید ی المکی ثقه و حافظ و فقیه و از بزرگترین اصحاب ابن عیینه است .
راوی چهارم : سفیان بن عیینه هم از راویان صحاح سته می باشد .
سفيان بن عيينه ابو محمد الهلالي مولاهم الکافي الأعور عن الزهري وعمرو بن دينار وعنه احمد وعلي والزعفراني و من شيوخه الاعمش وإبن جريح ثقة ثبت حافظ امام مات في رجب 198 هـ ع
سفیان بن عیینه ابو محمد الهلالی ثقه ، حافظ و امام است .
راوی پنجم : سالم بن ابی حفصه
سالم بن ابي حفصة العجلي ابو يونس الکوفي صدوق في الحديث إلا أنه شيعي غالي من الرابعة …
سالم بن ابی حفصه العجلی ابو یونس الکوفی در حدیث صادق بود مگر این که شیعه غالی است .
البته شیعه بودن، اشکال نیست ؛ چون بسیاری از راویان صحیح بخاری و مسلم ، شیعه هستند .
آخرین راوی هم حسن بن حسن بصری که او هم از راویان صحیح مسلم و بخاری است .
الحسن بن ابي الحسن البصري الامام ابو سعيد مولي زيد بن ثابت …
کان کبير الشأن رفيع الذکر رأسا في العلم والعمل مات في رجب سنة عشرة ومائة ع
حسن بن ابی حسن البصری از جهت علم و عمل مقام بزرگی دارد و در سال 110 هـ از دنیا رفته و از تابعین شمرده می شود .
مجری :
بینندگان عزیز توجه فرمودید که روایت با سند صحیح از زینب کبری (س) فرزند امیر المؤمنان علی بن ابیطالب (ع) و خواهر امام حسین (ع) و امام حسن (ع) بودند که به رسول خدا (ص) استغاثه کردند . این روایت در کتب شیعه هم نقل شده ؛ اما در این برنامه این روایت را از کتب اهل سنت ، همراه با بررسی سندی آن ، بیان کردیم .
استاد یزدانی :
علمای اهل سنت هم به این استغاثه استدلال کردند . کتاب دفع شبه من شبّه وتمرد ، نوشته آقای تقی الدین ابی بکر الحصنی الشافعی الدمشقی با تحقیق عبد الواحد مصطفی ، در صفحه 447 همین روایت را نقل کرده است :
ولما قتل الحسين بن علي (ع) يوم عاشورا اول سنة إحدي وستين و هو يومئذ ابن اربع وخمسين سنة ونصف سنة ونصف شهر ووقع ما وقع من السئي وحمل النساء والصبيان فلما مروا بالقتلي صاحت زينب بنت علي (ع) مستغيثة بالنبي (ص) : يا محمدا ! يا محمدا ! هذا حسين بالعراء ، مرمل بالدماء ، مقطع الاعضاء ، يا محمدا ! …
زمانی که امام حسین (ع) در روز عاشورا به شهادت رسید و خانواده ایشان به از کنار اجساد عبور می دادند ، حضرت زینب دختر امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) فریاد می زد و به رسول خدا (ص) استغاثه می کرد : یا محمدا ! یا محمدا ! …
این روایت را نقل می کند و ثابت می شود که استغاثه جایز است . اگر حضرت زینب (س) نعوذ بالله مشرک باشد ، من به عنوان یک شیعه هم می خواهم مشرک باشم . اگر دختر رسول خدا (ص) مشرک است ، من هم می خواهم مشرک باشم . اگر او کاری کرده ، قطعا جایز است . علمای اهل سنت هم به او استدلال کردند و دیدیم که سند روایت هم قطعا صحیح است .
اخبار روز وهابیت:
مجری :
کلیپی را آماده کرده ایم که بخشی از جنایات گروه فقط یا الله گوی داعش آن را انجام داده است . اما قبل از آن به صورت خیلی کوتاه اخبار مربوط به وهابیت را به سمع و نظر شما می رسانم .
گروهک تروریستی داعش ، طبق فایل صوتی که دیروز منتشر شده ، سخنگوی این گروهک ، ابو محمد عدنانی ، گفته اند که دیگر نام داعش را بر این گروه نمی گذاریم ؛ چون داعش مخفف دولت اسلامی عراق و شام است و ما بخش هایی از عراق و شام را تصرف کرده ایم . در حال حاضر ما به دنبال خلافت هستیم و ابوبکر بغدادی که خود را از نسل خلیفه اول می داند اعلام کرده که خلیفه است و همه باید با او بیعت کنند و هر کس از هر مذهب و هر مسلکی که باشد ، اگر با او بیعت نکنند باید سرش زده شود .
اهل سنت از این مسئله اصلا راضی نیستند و فقط این را یک ادعا از جانب سر کرده داعش می دانند . این گروهک اعلام کرده که ابو بکر بغدادی نماینده حل و عقد است و او خلیفه مسلمین می باشد و باید همه مسلمانان به او بیعت کنند . این چیزی است که برخی از خبر گزاری ها در سایت های خود قرار داده اند .
خبر بعدی که اعلام آمادگی عشایر اهل سنت عراق برای دفاع عراق و مردم مناطقی که داعش تصرف کرده اند . در رأس این عشایر ، قبیله بزرگ آل غانم است که در مناطق مختلف عراق زندگی می کنند و زیر مجموعه های زیادی در عراق دارند که گزارشی از برخی مسؤلین این قبیله تهیه کرده ایم که در برنامه سراب وهابیت پخش خواهیم کرد .
بحث بعدی گزارشی است که یکی از خبرگزاری ها در مورد وهابی ها داده که اکثرا از خارج هستند و آماری که ارائه داده است . طبق گفته مرکز تحقیقات استراتژیک سوانا گروپ که یک مرکز تحقیقاتی در غرب است ، مطالبی در آن مطرح شده که اکثر وهابی های داعشی را خارجی می دانند و از کشور های مختلف آمده اند و آماری که شبکه العالم در این باره ارائه داده است .
خبر دیگر ، تخریب مجسمه ها و آثار تاریخی موصل توسط داعش است که نه تنها آثار باستانی ؛ بلکه مساجد و حسینیه ها را به آتش می کشند ؛ همان طور که در سوریه انجام دادند .
باز هم اخباری در خصوص تجاوز وحشیانه این گروهک تروریستی نسبت به نوامیس اهل سنت در شهر های سنی نشین منتشر می شود که قبلا کلیپ کسانی که مورد تجاوز قرار گرفته بودند را پخش کردیم .
خبر بعدی در مورد نیرو های زن پیش مرگ کرد است که آموزش دیده اند تا در مقابل این گروهک وحشی بایستند .
کلیپی که در خصوص جنایت های این گروهک است که خودشان با افتخار این کلیپ ها را در فضای مجازی پخش می کنند . یکی از جنایات جدیدی که این گروه انجام می دهند این است که اگر خودرویی با پلاک مناطق شیعه نشین در مناطق دیگر تردد کند ، با تصور این که شاید این فرد شیعه باشد ، ترور می شود . حتی اگر لباس مناطق شیعه نشین را پوشیده باشد و یا این که از یک جای زیارتی خارج شود ، او را تعقیب کرده و ترور می کنند .
کلیپ 3 :
ترور شهروندان عراقی با تصور این که شیعه هستند .
اشک یاد محبوب را زنده می کند
در میلاد نور امجد خدا ،
اگر دوستش نداشتم ، اشک نمی ریختم
او محبوب من است و خدا شاهد آن است
اما چشم مشتاق او شد در حالیکه دین خدا را می بیند که پاره پاره می شود .
علی کجاست ؟ زهرا کجاست ؟ اهل بیت احمد (ص) چه شدند ؟
کتاب خدا و حکم او کجاست ؟ محمد (ص) رسول خدا کجاست ؟
کجاست پیامبری که برای رحمت مبعوث شد ؟
چه شده که رحمت رنگ باخته
در شرق زمین و در غرب پرچم هایی نا متحد برافراشته شده
یکی عربده می کشد و یکی تکفیر می کند
چگونه کسی که شهادتین را می گوید ، تکفیر می شود ؟
ای که هر مخالفی را می کشی ، اگر حکم تو را قبول نکند و از آن سر باز بزند
به نام پیامبر رحمت فساد می کنی ، تو کجا و دین محمد کجا
فکر کن که من شیعه نیستم و بگذار که شرق شناس و ملحد باشم
از دینت برای من بگو و مرا قانع کن اگر منجی عالم هستی
چه می گویی در مورد دختری که به او تجاوز شد و صلیبش را در دهانش فرو کردند
چه می گویی در مورد قومی که جمعشان کردند و در آتشی که شعله می کشید ، سوزانده شدند
کسی که زنده سوزانده می شود ، گناهش چیست ؟ قلبت کدامین خدا را می پرستد ؟
در کدامین صراط هستی ؟ کدامین پیامبر تو را دوست دارد ؟
اگر بگویی محمد (ص) دروغگو هستی ، تو کجا و دین محمد کجا
مولایم از این توصیف عذر می خواهم ؛ چون این توصیف امروز به حقیقت پیوسته
ببخشید اگر به اسم تو از او سؤال می پرسم . جرم وی به اسم شما آویزان شده
آیا محمد (ص) خونریز بود ؟ آیا بر روی اجساد ژست می گرفت ؟
آیا مسیحیان نجران را با آتش سوزاند ؟ یا با اهل بیتش بر آنان پیروز شدند ؟
آیا سر کسی را که هذیان می گوید ، قطع کرد ؟ تو چنین کردی ای احمق
کسی را که در آشیانه ات است ، می کشی . آن که در غفلت اش زمزمه حسین (ع) گفت
من می دانم که تو را چه شده است ، اسم حسین (ع) عقلت را می ترساند
مجری :
گوشه ای از جنایات این تروریست های وهابی بود که تفنگ در دست مردم را در خیابان می کشند ، سرنشینان خودرو ها را به صرف این که پلاک آن ها از مناطق شیعه نشین است ، به رگبار می بندند . یا این که به دنبال کسانی که از زیارتگاه ها خارج می شوند ، می روند و تا آن ها را ترور نکنند ، دست بردار نیستند .
ان شاء الله دعای شما روزه داران در این ایام ، در خصوص ریشه کردن این وهابی ها راهگشا خواهد بود .
تماس بینندگان:
بیننده : خانم فریبا از اصفهان – شیعه
جنایت هایی که شیعیان پخش می کنند ، غیر شیعیان به وسائل الشیعه مرحوم حر آملی (ره ) استناد می کنند و می گویند که چنین حکم هایی در کتب شیعیان هم بیان شده است . مثلا در مورد نواصب گفته شده که اگر در جایی آن ها را دیدید به بدترین شکل ممکن آن ها را بکشید . به دلیل این که به مقدسات شیعیان توهین می کنند ، همان کاری که وهابی ها با مخالفان خود انجام می دهند .
استاد یزدانی :
در این باره روایت داریم کسی که به رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) ایشان توهین کند ، ناصبی به حساب می آید ، هم شیعه این حکم را دارد و هم اهل سنت که کشتن ناصبی جایز است. این یک حکم مشترک بین شیعیان و اهل سنت است و فکر نمی کنم که حتی وهابی ها هم با این حکم مشکلی داشته باشند .
مجری :
اگر شخص معتقدی باشد و به او توهین ناموسی کردند می گویند که آن شخص را باید از بین برد و زمانی که به اهل بیت (ع) توهین کند که قطعا حکم او مشخص شده است . آیا همه مردم روی زمین ناصبی هستند که آن ها را می کشند ، فرقی هم نمی کند که آن ها چه کسانی هستند . شیعه باشند یا سنی .
بیننده :
آیا نواصب از نظر شیعه مسلمان به حساب می آید ؟
استاد یزدانی :
آن ها اصلا مسلمان نیستند . کسی که ناصبی است از نظر ما مسلمان نیست ، فرقی هم نمی کند که چه کسی است .
بیننده : آقای حبیبی از اهواز
استاد یزدانی کسانی که این کارها را می کنند ، این ها عقیده خوارج را دارند که همه را مشرک و کافر می دانند . صلوات خدا بر روح مقدس امیر المؤمنین علی (ع) که با شجاعت در مقابل آن ها ایستاد و چهار هزار نفر از آن ها را به هلاکت انداخت ، با این که قرآن در گردن هایشان بود .
این افراد به آیات متشابهی از قرآن کریم استدلال کرده اند و گوینده لااله الا الله و محمد رسول الله را به اسم مشرک و کافر می کشند . آن ها خودشان کافر و از خوارج می باشند و واجب القتل هستند .
این مطلبی که ابن تیمیه گفته که رسول خدا (ص) حاجت مردم را می دهد ؛ برای این که ایمانشان کم نشود . خداوند حاجت بت پرستان و مسیحیان و دیگران را می دهد ؛ چون خداوند رزاق است و کاری به مسلمان و کافر ندارد مگر این که مشرکین را در قیامت به بهشت راه نخواهد داد . این طور نیست که چون یک فرد عقیده خرابی دارد ، خداوند حاجت او را نمی دهد . این مغالطه می شود .
در یکی از مباحث مطرح شده ، سؤالی در ذهن من پیش آمد که استاد یزدانی فرمودند که امامت از اصول دین شمرده می شود . در شبکه کلمه مطلبی را بیان کردند که اسلام بر پنج چیز است : نماز ، روزه ، خمس ، زکات و ولایت . سؤال شد که ولایت در ردیف فرائض است چگونه است که شیعیان می گویند از اصول دین است .
بیننده : آقای شکوهی از مشهد – شیعه
بنده دو سؤال از شما داشتم اول این که معنای کلمه داعش چیست ؟ دوم این که مشکل وهابی ها با ما در مسئله خمس است . در کتب شیعه و اهل سنت چه سندی دارد ؟ آن را بیان کنید .
مجری :
کلمه داعش ، لغات اول کلمه های دولت ، اسلامی ، عراق و شام است که مخفف این ها داعش شده است . معنای خاصی ندارد .
استاد یزدانی :
در مورد نواصب گفتیم که همه مسلمانان حتی ابن تیمیه اجماع دارند ، کسی که به رسول خدا (ص) فحش دهد ، کافر است و کشتن او واجب می شود . همین طور کسی که به اهل بیت (ع) فحش دهد و فحش دادن با اهل بیت (ع) را دین خود قرار دهد و معنای واقعی ناصبی بر او تطبیق کند ، از دیدگاه شیعه و سنی آن شخص نجس و کافر است و کشتن او واجب می باشد و شکی هم در این حکم نیست و در طول تاریخ هم نواصب افراد مشخصی بوده اند که شامل هر کسی نمی شود .
در مورد سؤالی که آقای حبیبی پرسیدند که ولایت از اصول دین است یا فروع ؟ مقصود روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی ، باب دعاوی الاسلام ، ج 2، صفحه 18 آمده :
عن ابي جعفر (ع) قال : بني الاسلام علي خمس علي الصلاة والزکاة والصوم والحج والولاية ولم يناد بشيء کما نودي بالولاية
مقصود این روایت است ؛ ولی موضوع این روایت که حدود 16 روایت است و 8 روایت از آن روایات ، سندشان صحیح است ، در مورد اصول دین نیست . اگر منظور اصول دین باشد که باید توحید ، نبوت و معاد را بیان کند . این روایت می گوید کسی که می خواهد مسلمان باشد ، باید این اعمال را انجام دهد و مقید به همه آن ها باشد . ولایت اهل بیت (ع) را هم عملی داشته باشد . این موضوع هیچ ارتباطی به اصول دین ندارد .
در هفته گذشته اصول دین را از سایت حضرت ولی عصر (عج) نشان دادیم که اگر کلمه اصول را در قسمت پرسش و پاسخ جستجو بزنند ، در آن جا به اعتراف بزرگان اهل سنت ثابت کردیم که امامت از اصول دین است .
در باره خمس هم اگر به همین سایت تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) ، در قسمت پرسش و پاسخ ، کلمه خمس را جستجو بزنید . در آن جا مقاله مفصلی در مورد خمس وجود دارد که روایاتی از صحیح بخاری و دیگر کتب اهل سنت خمس غیر جنگی یا غنیمت را ثابت می کند ؛ حتی در صحیح بخاری است که رسول خدا (ص) خمس می گرفته . ما در برنامه کلمه طیبه هم این قضیه را به صورت مفصل بررسی کردیم و روایات صحیح السند از امیر المؤمنین علی (ع) و سایر اهل بیت (ع) نقل شده که خمس واجب است و باید به اهل بیت (ع) داده شود .
مجری :
از شما بینندگان عزیز و ارجمند تشکر می کنیم و در این شب ها دعا برای تعجیل فرج امام زمان (عج) را فراموش نکنید .
اللهم عجل لولیک الفرج
خدا یار و نگهدارتان .